پایانطوفانستارهای

تیم جدید تعطیالت آخر هفته را بهطور فشرده کار کرد تا یک پیش نویس جدید برایفرمانرئیسجمهوریآمادهکندکهحیطهاعمالقدرتآژانسامنیتملیرا محدودتر کند. من تصمیم گرفتم تا یک یادداشت محرمانه را که حاوی خالصهای از مشکالت موجود و راه حلهای پیشنهادی ما بود، به کاخ سفید بفرستم. این کار در واقع پاســخی رســمی به دستورالعملی بود که رئیس جمهوری شفاهی به باب مولر داده بود و باعث میشد که بهعنوان یک سند برای همیشه ثبت و ضبط شود. این حرکتی سریع و زیرکانه بود، چرا که یک سابقه دائمی و رسمی برای همه کارها و روشهایمخفیانهایکهآنهاقبالًبهکارگرفتهبودند،ایجادمیکرد.زمانآنرسیده بود که کمی زرنگ و زیرک باشیم. گلد اسمیت و فیلبین یکشنبه شب این یادداشت طبقهبندی شده را بهصورت دستی و در منزل تحویل گونزالس دادند. این کار واقعاً حا ِل خیلیها را در کاخ سفید گرفت. گونزالس روز سهشنبه تماس گرفت و اطالع داد که یک یادداشت (جوابیه) رسمی از سوی کاخ سفید به دستمان خواهد رسید. او از من خواست که هیجانزده نشوم و واکنش غیرمعمول نشــان ندهــم. ولی مطمئنم که واکنش نشــان دادم آن هم بهصورت خیلی شــدید. یادداشت کاخ سفید که کامالً معلوم بود توسط ادینگتون نوشته شده است، بهوضوح یک جوابیه توهینآمیز بود. در آن یادداشت تأکید شده بود که ما در مورد تقریباً همه چیز غلط زیادی کردهایم. یادداشت کاخ سفید همه پیشنهادات ما را برای اصالح و تغییر برنامه طوفان ستارهای بهعنوان پیشنهاداتی که از نظر قانونی و عملی بیمورد هستند، رد کرده بود. من نامه استعفایم را از کشو درآوردم و تاریخ آن را به 16 مارس تغییر دادم. من به رئیس دفتر جان اشکرافت (دادســتان کل) اطــالع دادم کــه دوباره تصمیم گرفتهام اســتعفا بدهــم. او از من خواست صبر کنم. مطمئن بود که اشکرافت هم مایل است با ما استعفا دهد ولی هنوز خیلی بیمار اســت. میتوانیم چند روز فرصت بدهیم که حالش بهتر شــود؟ البته که میتوانیم. من دوباره نامه اســتعفا را داخل کشــوی میزم گذاشــتم. دو روِز بعد و بدون هیچگونه اعالم قبلی رئیس جمهوری یک فرمان جدید را امضا کرد. این فرمان در کمال تعجب همه تغییرات پیشــنهادی ما را شــامل شده بود؛ همه تغییراتیکهدرجوابیهتوهینآمیز،غیرضرورتوصیفشدهبودند.رئیسجمهوری در فرمــان خود تأکید کــرده بود که این تغییرات بــه دالیل عملیاتی صورت گرفته است. به عبارت دیگر این تغییرات بهخاطر تفسیر ما از نیازهای قانونی و حقوقی نبوده است. کار بچگانهای بود ولی برای ما این موضوع اهمیتی نداشت. مهم این بود که با فرمان جدید، برنامه طوفان ستارهای در جایگاهی قرار گرفته بود که اداره مشاوره حقوقی ما میتوانست استداللهای منطقی برای حمایت از آن ارائه کند. ما این حمایت را در یادداشتی که گلد اسمیت و فیلبین و اعضای جدید تیم حقوقی آن را کامل کرده بودند، در اوایل ماه مه اعالم کردیم. بحران طوفان ستارهای تمام شده بود. حاال واقعاً همه چیز سخت و دشوار خواهد شد.