Iran Newspaper

داخل و خارج از کشور

- مترجم: مهوش غالمی

روز دوازدهم ماه مه، قرار بود راجر ایلز از پالم بیچ به نیویورک برگردد تا با پیتر تیل مالقــات کنــد. او از حامیان اولیه و تنهای ترامپ در دره ســیلیکون بود که از غیرقابل پیشبینــی بــودن ترامــپ به شــکل فزاینــدها­ی متحیر شــده بــود. ایلز و تیــل هر دو نگران بودند که ترامپ ممکن است ترامپیس را نابود کند و مصمم بودند در مورد تأمیــن هزینه و راهاندازی یک شــبکه خبری کابلــی جدید گفتوگو کنند. تیل هزینه را میپرداخــت و ایلــز هــم اوریلی، هانیتی، خودش و شــاید بنن را به اســتخدام آن درمیآورد. اما دو روز قبل از این مالقات، ایلز در حمام زمین خورد و به سرش ضربه وارد شــد. او قبل از اینکه به کما برود به همســرش گفت دوباره قراری برای مالقات بــا تیــل ترتیب ندهد. یک هفته بعد، این تنها چهره بیهمتا در ســیر دوران از زمان عضویتدراکث­ریتساکتنیک­سونتادموکر­اتهایریگان­وطرفدارانپ­رشورترامپ درگذشت. تشییع جنازه او در پالم بیچ روز 20 ماه مه در واقع نوعی مطالعه جریان چند گانگی و حتی ســرافکندگ­ی در جناح راســت بود. حرفهایهای راستگرا در دفاع آشــکار از ترامپ پرشــور و هیجان بودند اما بین خودشــان اگر نگوییم خجالت زده، حالتی گیج و عصبی داشــتند. در مراسم تشــییع، راش لیمبو و الرا اینگراهام تالش میکردند برای ترامپیســم حمایت جلب کنند در حالی که خودشان از خود ترامپ فاصلــه میگرفتنــد. رئیس جمهوری مطمئناً به وســیله زندگی برای جناح راســت تبدیل شده بود. او نهایت ضدیت با لیبرال بود: دیکتاتوری که تجسم زنده مقاومت در برابر اقتدار بود. او نقطه مقابل شاد و سرزنده هر آنچه بود که از نظر جناح راست بزرگ منشی و ساده لوحی و مقدس نمایی در جناح چپ بود. و با این حال، ترامپ بــه وضــوح همــان ترامپ بــود؛ ســهلانگار، دمدمی مــزاج، بیوفا، بســیار غیرقابل کنترل. هیچکس شــامل تمامی افــرادی که او را خوب میشــناختن­د، این موضوع را نمیدانست.بت،همسرایلز،باحالتیخشو­نتآمیزفقطو­فادارانبها­یلزرابهتشی­یع جنازه دعوت کرده بود. هرکس که بعد از اخراج شــدن شــوهرش در دفاع از او تزلزل نشان داده بود یا تصمیم گرفته بود که با خانواده مردوخ آینده بهتری خواهد داشت طرد شده بود. این ترامپ را که هنوز اسیر موقعیت جدید خود با مردوخ بود، در طرف دیگرخطقرار­داد.ساعتهاوروز­ها–کهبتایلزبه­دقتحسابشان­راداشت–گذشت و هیچ تماســی از طرف رئیس جمهوری برای ابراز تســلیت گرفته نشــد. صبح روز تشییع جنازه، هواپیمای شخصی شون هانیتی از فرودگاه ریپابلیک در فارمینگدیل به مقصد پالم بیچ پرواز کرد. گروه کوچکی از کارکنان سابق و فعلی فاکس، همگی طرفدار ایلز و ترامپ، هانیتی را همراهی میکردند. اما همه از اینکه ترامپ، ترامپ بود به نوعی احســاس وحشت یا حتی تردید داشتند: نخســت درک ادعای قانونی علیه کومی دشوار بود و حاال هم امتناع او از اینکه حتی حرکتی در احترام به دوست مرحومــش، ایلــز انجام دهــد. لیز تروتا، گزارشــگر ســابق فاکس گفت: «واقعــاً آدم احمقی اســت.ِ» کیمبرلی گیلفویل، مجری شبکه فاکس قسمت اعظم زمان پرواز در حــال بحث کردن در مورد التماسهای ترامپ برای جانشــین کــردن او به جای شون اسپایسر در کاخ سفید گذراند. «مسائل زیادی مطرح است از جمله مسأله بقای شخصی.» در رابطه با خود هانیتی هم دیدگاه او در مورد دنیای جناح راست در حال تغییر از ســمت فاکس- محوری به ترامپ- محوری بــود. او فکر میکرد در کمتر از یک سال او نیز از شبکه اخراج خواهد شد یا ادامه کار برایش نامساعد میشود و با این حال از توجهات برده گونه ترامپ نسبت به مردوخ که نه تنها ایلز را اخراج کرده بود بلکه محافظه کاریش در بهترین صورت خود، سوداگرانه بود، ناراحت بود. هانیتی میگفــت: «او طرفدار هیالری بود!» هانیتی ضمن بیان کــردن افکار خود با صدای بلند، گفت شبکه را ترک میکند و بهطور تمام وقت برای ترامپ کار خواهد کرد زیرا هیچ چیز برایش مهمتر از این نبود که ترامپ موفق شود – و باخنده اضافه کرد: «با وجــود خودش.» اما ناراحت بود کــه ترامپ به بت تلفن نزده بود؛ بعد در حالی که پکعمیقیبهس­یگارالکترو­نیکخودمیزد­اینطورنتیج­هگیریکردکه­مولرحواس او را پرت کرده است. ممکن است ترامپ یک فرانکن اشتاین باشد اما مخلوق جناح راست بود، نخستین نسخه اصلی واقعی جناح راست. هانیتی میتوانست مصیبت کومیرانادی­دهبگیرد وجاردرا وافتضاححاک­مبرکاخسفید­را.ولیباز،اوبهبتزنگ نزده بود. هانیتی میپرسید: «اون چه مرگش شده؟»

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran