Iran Newspaper

از تک صدایی تا چندصدایی فرهنگی

- محسن بوالحسنی خبرنگار

محمــود معتقــدی 6۲ مهرمــاه 5۲3۱ به دنيا آمــد و از اوايل دهه ۰6 به شــكل جدی شروع به شــعر گفتن كرد و در ادامه و به تدريج با مطبوعات نيز به واسطه انتشار شعر و داستان همــكاری خــود را آغاز كــرد. خــود او يكــى از انگيزههايش را برای عالقه بيشتر به ادبيات آشنايى و رفت و آمد چهرههای شــاخص ادبيــات معاصــر در قالــب شــب شــعرهايى كــه معتقدی و دوستانش در دانشگاه برگزار مىكردند، مىداند و مىگويد: از همان وقتها متوجه شدم كه عالقه من بودن در اين نوع زندگى اســت. او بررسى و نقد داستاننويس­ى را از ســال ۰۷3۱ آغاز كــرد كه برآمد اين نقدهــا، مجموعه نقدی اســت كه از ســوی انتشــارات آوای كالر منتشــر شــده اســت. معتقــدی همچنيــن كتابهايــى در نقد ادبــى و پژوهش در شــاهنامه فردوســى را نيز به چاپ رســاند. از آثار اين شاعر و منتقد مىتوان به «از نگاهى ديگر»، «پارههای ممنوع»، «به گوزنهای تشــنه چيزی نگــو»، «گزينه اشــعار»، «از پارههای دوســت داشتن»، «ابرها خاموشــند» و «به رؤيای ما شليک مىشود» اشاره كرد. محمود معتقدی در گپ و گفت كوتاهى با «ايران» از دغدغههای ادبى و فرهنگى خود مىگويد: ■ ادبيات از کجا برای شما شکل جدیتری به خود گرفت؟

مــن 33 ســال در پژوهشــگاه ايــرانداک، كارشــناس كتابــداری بودم و از همان ســن كم هميشــه با كتــاب انس و الفت داشتم و اين سى و سه سال هم به عمق آن اضافه كرد. اما فعاليتم در حوزه ادبيات را به صورت جدیتر شايد بتوان گفت از سال 56 و نقدی كه درباره كتاب محمود دولتآبادی نوشتم شروع كردم و در همان دوران دانشجويى نيز مجلهای دانشــجويى داشــتم كــه بــا چهرههــای مطرحــى نشســت و برخاســت و گفتوگو مىكردم. مرحله جدیتــر از اين دوره اما از دهه شــصت شــروع شــد كه شعرها و داســتانها­يم در مطبوعــات ايــران منتشــر مىشــد و دهــه هفتاد برايــم از هر دورهای جدیتر بود و فعاليت خود من هم در حوزه ادبيات بيشتر و بيشتر شده بود. اولين مجموعهام را سال 5۷ منتشر كردم و تا امروز اين كتابها به 5۲ عنوان مىرســد كه شــامل شعر و نقد ادبى در حوزه شعر و داستان است. ■ دهه هفتاد را در شــعر و داســتان مــا چطور دهــهای ارزیابى مىکنيد؟

به هــر صورت دهــه هفتــاد دورهای بود كــه نمىتوان به ســادگى گذشت. اين دهه يکســری مؤلفهها و ويژگىهايى در ادبيــات مــا داشــت.پس از دهــه پنجــاه، دهه شــصت ما دوران آزمون و خطاها و درگيریهايى بر ســر شعر و داستان و ماهيــت آن بــود كه از جناحهای مختلف به شــعر متعهد و غيرمتعهــد ...و منتســب مىشــد و در دورانــى نــه چندان پرمحصــول عمــر مىگذرانــد. امــا دهه هفتــاد از ايــن دوره گذشــت و صداهايى تازه به ادبيات آمدند كه پيشنهادهاي­ى داشــتند و ايــن پيشــنهاده­ا و مســائلى كه در آن مطرح شــد باعــث شــد تا فضای خوبــى بوجود بيايد تــا همه نحلههای ادبى حق داشــته باشــند حرف خود را بزنند. در دهه هشتاد ايــن رويــه بــا عقالنيتى بيشــتر دنبــال شــد و به هــر صورت فضايــى در محافــل رســمى و غيررســمى به وجــود آمد كه روندهــای فرهنگــى از تک صدايى بيرون آمدنــد و اينها به نظرم اتفاقات خوبى بودند. ■ شــما پا به هفتاد و سه ســالگى مىگذارید و امروز نامى آشنا بــرای ادبياتىها به شــمار مىآیيــد. دغدغههــای امروزتان در حوزه فرهنگ و ادبيات چيست؟

اميــدوارم فضــای دانشــگاهى ما به ســمتى برونــد كه ما بتوانيــم انتظــار داشــته باشــيم كــه از ايــن فضاهــا منتقدی حرفــهای بيرون بيايد و جامعه نســبت بــه چنين موضوعى دســت خالــى نباشــد. مــا اين فضــای نقــادی درســت را در جامعه نداريم و طبيعتاً داليلش هم مشــخص است. يكى هميــن فضــای دانشــگاهى اســت و ديگــری نبود رســانهای تخصصــى در بحــث رســانههای صوتــى تصويری يــا حتى نشــرياتى اســت كــه در دورههای گذشــته نقش بســزايى در ادبيات ما ايفا كردند. متأسفانه اينها در بستر كتابنخوانى جامعه رو به افول گذاشته و همينهاست كه باعث مىشود مــا منتقدی نداشــته باشــيم تا تحليلى از شــعر و داســتان و بسترهای آن داشته باشد. من اميدوارم كه ما دوباره جامعه كتابخوانى شويم و اين ميل در متن و رگ جامعه ورود كند.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran