Iran Newspaper

فیلمی که قهرمانش یک گربه است!

- یگانه خدامی خبرنگار

فيلمــى كــه امــروز معرفــى مىكنم با فيلمهــای قبلى كمى متفاوت اســت. شايد بتوانم بگويم از آن فيلم هاست كه بــه قول بچههای امروز حس خوب دارد و وقتــى تمام مىشــود احســاس مىكنيــد همــه چيــز چقــدر زيباســت، همه چيز مطابق رؤياهای شــما پيش مــىرود و باالخره همــان چيزی اتفاق مىافتد كه مىخواهيد!

همــه اينها بــا ديدن فيلمــى بهنام «گربــه خيابانى بهنام بــاب»! اول از همه بگويم كه اين فيلم براســاس يک داستان واقعى ساخته شــده است. گربهای كه اگر اهل شبكههای اجتماعى باشيد ممكن است فيلمهايش را ديده باشيد و حتى شايد صفحهاش را دنبال كنيد.

داســتان هــم اين اســت، چــه در واقعيت و چــه در فيلم؛ جيمــز بوئــن پســر معتادی اســت كــه از خانواده رانده شــده و تنهــا كاری كه بلد اســت گيتــار زدن و خواندن كنــار خيابان است. آن هم با هزار چالش در روز. اما يک روز سر و كله يک گربه چاق و حنايى در خانهاش پيدا مىشــود و حــاال اوســت و ماجراهايــ­ى كه هــم خودش را معــروف مىكند و هم گربــهاش را كه ديگر اسمش را گذاشته «باب»!

«گربــه خيابانــى بهنــام بــاب» يــک قصه سرراســت دارد. از آن قصههايــى كه اولش با خودتان مىگوييد همهاش را بلدم. اما آنچه اين قصه سرراســت را جــذاب مىكند روايتى كامــالً انســانى و باورپذيــر اســت از ناكامــى، شكســت و حــس كشــنده آن و اميــد و آنچــه مىتواند ما را به زندگى بازگرداند.

بــرای همين هم گفتــم فيلم حس خــوب دارد. وقتى آن را تــا آخر نگاه مىكنيد حس مىكنيد انگار رؤياهايتان خيلى هــم دور از دســترس نيســت بعد هــم با خودتــان مىگوييد: وضعم از جيمز كه بدتر نيست!

ايــن معجزه روايت انســانى و قصه باورپذير فيلم اســت. ضمــن اينكه واقعى بودن داســتان هم آن را تقويت مىكند. البته قصه گاهى احساســات بخصوص حس دلســوزیتا­ن را خيلى درگير مىكند.

بازیهــای فيلــم مىشــود گفــت خيلى خوب اســت. هم لــوک تردئــوی در نقش جيمــز و هم باب در نقــش باب! بله گربــهای كه در فيلــم مىبينيد همان باب واقعى اســت كه با كارهــای عجيبش يكــى از نقاط قوت فيلم اســت و به همين دليل اگر گربه دوســت باشــيد حتماً تا انتهــا فيلم را با عالقه زيــاد دنبــال مىكنيد. البته اگر گربه دوســت نداشــته باشــيد شــايد قصــه گاهــى بــه نظرتان لــوس بيايــد امــا مىتوانيد از وجهه انسانى آن فيلم را دنبال كنيد و از آن بدتان هم نيايد.

«گربه خيابانى بهنام باب» را راجر اســپاتيسو­ود در سال 6۱۰۲ كارگردانــ­ى كــرده و فيلمنامــه­اش كار تيم جــان و ماريا نيشــن براســاس كتابــى بــه هميــن نــام نوشــته جيمز بوئــن واقعى اســت. فيلم در انگلســتان و در پايتختــش مىگــذرد و كنــار جاذبههــای توريســتى شــهر مثــل اتوبوسهــا­ی دوطبقــه قرمــز، چهــرهای از آســيبهای اجتماعــى و بخصــوص اعتياد را در لندن مىبينيد. كنار همه اين توصيفهــا و تعريفها شــايد يــک نكته برای اينكــه فيلم پيش از تماشــا برايتان جذاب شود و بخواهيد آن را ببينيد كافى است؛ قهرمان فيلم يک گربه است!

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran