Iran Newspaper

خیلی دور خیلی نزدیک

آیا «فرار مغزها» واقعیت دارد؟

- دکتر مقصود فراستخواه جامعهشناس و مدرس دانشگاه از راست: مقصود فراستخواه، هادی خانیکی، علی اکبر تاج مزینانی، علیرضا معیری

«دایاســـپو­رای ایرانـــی» بـــه معنـــای «ایرانیان دور از وطن» در عین حال که یک مسأله اســـت میتواند راهحل هم باشد. «مســـأله» است از این جهت که در یک بازه زمانی، هر روز چند صد نفر تحصیلکرده از ایران خارج میشـــوند و میتـــوان از آن بـــا عنـــوان یـــک نوع «فرســـایش ذخیره ژنتیکی سرزمین» یـــاد کـــرد. مخصوصاً اگر رنـــج رفتن از سرزمین را بتوانیم تخیل کنیم که مثالً کســـی که از سرزمینش هجرت میکند چـــه رنجهایـــی را متحمل میشـــود؛ دوباره بایـــد کل زندگی و ارتباطاتش را تعریف کند، لذت بودن در سرزمینش و بســـیاری از امکاناتـــ­ش را از دســـت میدهـــد و مجـــدداً بایـــد بـــرای خود فرصتهای تازهای خلق کند.

بنابرایـــ­ن، اگـــر از منظـــر اجتماعی و اخالقـــی به مهاجـــرت بنگریم آن را مسأله خواهیم یافت اما در عین حال، میتـــوان بـــه مهاجرت بهعنـــوان یک راهحل هم نگریســـت. «دایاسپوراه­ا» سرمایههای اقتصادی و فکری هستند کـــه میتواننـــ­د همـــواره بـــرای کشـــور فرصتهـــای جدیدی ایجـــاد کنند. در شرایطی که دیپلماسی رسمی شکست میخـــورد یـــا نفـــوذش کم میشـــود، دایاســـپو­راهای ایرانـــی میتواننـــ­د در زمانـــه امتنـــاع دیپلماســـ­ی رســـمی، دیپلماســـ­ی عمومـــی و غیررســـمی را بـــرای ایـــران ایجاد کننـــد. این فرصت و ظرفیتـــی اســـت کـــه مـــا از آن بهـــره نمیگیریم.

در سده 1200 ما یک رنسانس ایرانی داشـــتیم که متأســـفان­ه ناتمام ماند و ادامه نیافت. یکی از عوامل این تحول بزرگ در آن ســـده 0001نفـــر­ی بودند که اقـــدام به مهاجرت کردند. بنابراین بـــرای بهرهمنـــد­ی از ایـــن ظرفیتها، نباید نگاه ابزاری به دایاســـپو­را داشـــته باشـــیم. باید به نخبگان نشـــان دهیم کـــه مـــا بـــه آنـــان بهعنـــوان «ذخیـــره تمدنـــی» نگاه میکنیم اما متأســـفان­ه ســـاختاره­ای ما از سیستم هوشمندی برخوردار نیســـت و نســـبت به محیط خارجـــی، مســـألهها و آســـیبهای­ش حساس نیست و دچار لختی، آنتروپی و آشـــفتگی اســـت. در این فضا، ما به یک سیاســـت زیســـتی نیـــاز داریم، به تعبیری به یک خطمشـــی نیاز داریم کـــه با سیاســـت زندگـــی ایـــن نخبگان همراستا و پشتیبان آنان باشد. در ایران میـــان «سیاســـت»ycilop و practice «عملکـــرد مـــردم» دوگانگـــی وجـــود دارد، policy یک چیز است و practice مردم چیز دیگری است.

سیاســـت مؤثـــر و کارآمـــد بـــرای ایرانیان دور از وطن، سیاســـتی اســـت که آنان را عاقـــل در نظر گرفته و برای این عقـــال، سیاســـت ترتیب دهـــد؛ از زندگـــی آنان در جهت مشارکتشـــ­ان در منافـــع عمومـــی کشـــور و مســـائل ایـــران پشـــتیبان­ی کند. به ایـــن منظور، ابتـــدا باید از مدل «فرار مغزها» خارج شویم، امروز «فرار مغزها» نمیتواند مســـأله دایاســـپو­رای ایرانی را بخوبی توضیـــح دهـــد، به ایـــن معنـــا که چه سیاســـتی در پیش بگیریم که بتوانیم آنـــان را بازگردانیم؛ چنین برداشـــتی، تفکری غلـــط و ناکارآمد اســـت. امروز باید از مدل «چرخش مغزها» ســـخن گفـــت؛ بـــه ایـــن معنا کـــه نخبـــگان و دایاسپوراه­ای ما براحتی بتوانند رفت و آمد کنند. مهم نیست که نخبگان ما کجا هســـتند، مهم این است که چقدر به سرزمینشـــ­ان تعلق دارند و چقدر میتوانند در سرزمینشـــ­ان مشـــارکت کنند، چقـــدر میتوانند ارتباطشـــ­ان را حفظ کنند و چقدر ما میتوانیم آنان را مدیریت کنیم.

جامعـــهای که نخبهپرور نیســـت و دنبال میانمایگی و پوپولیســـ­م است، اصالً نمیتواند برای نخبگان سیاست مؤثری را تدوین کند. مشکل ما در ایران «امتناع سیاست» است. «امر سیاسی» بر «سیاســـت» غلبه پیدا کرده اســـت. «امر سیاســـی» بـــه معنای سیاســـت معطوف به قـــدرت، نمیگذارد که امر سیاســـتگذ­اری بـــه معنـــای عمل فنی حکمروایی در ســـرزمین، اتفاق بیفتد و این مشـــکلی جدی اســـت کـــه برای برونرفـــت از آن میتوانیـــ­م از چهـــار عمل اصلی سیاست بهره بگیریم؛

.1 کاری کنیم که نخبگان بلیتهای دو طرفه داشته باشند و براحتی بتوانند رفتوآمد کنند.

.2 راه برگشـــت را بـــرای مهاجـــران تســـهیل کنیم. اما متأسفانه امروز این شیب برعکس ساخته شده است.

.3 باید برای کسانی که عاقل هستند و انتخـــاب عقالنی میکنند، مشـــوق و سیاستهای عقالنی داشته باشیم که به ادغام عقالنی آنان کمک کند. ما به دایاسپوراه­ا میگوییم بیایید، بعد آنان را با انواع و اقسام مقررات و بوروکراسی مواجه میکنیم. ما حتی FQN(شبکه سراسری سنجش صالحیت) نداریم؛ یعنـــی اگـــر آنـــان در خـــارج از کشـــور واحدهایی را گذرانده باشند و مدارکی داشته باشند ما نمیتوانیم این مدارک را به صالحیتهای حرفهای کشورمان ترجمـــه کنیـــم؛ چراکـــه متأســـفان­ه به «شـــبکههای صالحیـــت دنیا» متصل نیستیم.

.4 بهرهگیـــر­ی از سیاســـت شـــتابدهن­دهها مورد دیگری است که با ساز و کارهای آییننامهای میتوانیم به این مهم نیز تحقق بخشیم. به این معنـــا که بوروکراســ­ـی را کوتاهتر کرده و شرایط برای به ثبات رسیدن موقعیت این دایاسپوراه­ا را سرعت دهیم.

معتقـــدم با اســـتناد به ایـــن چهار عمل اصلی سیاست، میتوان قدری از مشکالت دایاسپوراه­ای ایرانی کاست.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran