Iran Newspaper

وظایف روزمره

-

افبــیآی یک فرهنگ خاص و مســتحکمی در مورد ســاح داشــت که به آن میبالیــد؛ اســلحه در دســت آدمهــای خوب خصیصــه معمــول کار و زندگی در افبــیآی بــود. در هــر جلســهای کــه با حضــور کارکنــان افبیآی تشــکیل میشــد، حداقل 80 درصد شــرکت کنندگان مســلح بودند. سرانجام من هم بــه ایــن وضعیت عادت کردم کــه وقتی حتی معاون رئیــس افبیآی پا روی پا میانداخت، یک تپانچه با غاف چرمی که به ســاق پایش بســته شــده بود، به چشــم میآمد. باالخره معاون هم یک مأمور ویژه ارشــد در این سازمان به حســاب میآمد و همیشه – بجز وقتی که به کاخ سفید میرفت – مسلح بود. مــن هم بهعنوان رئیس افبیآی اجازه داشــتم ســاح حمل کنــم، اما وقتی ســبک، ســنگین کردم دیدم که این کار فقط زندگی من و خانوادهام را بغرنج میکند. باب مولر هم در مورد حمل ساح نظر مشابهی داشت. عاوه بر این من در تمام طول شبانه روز در محافظت مردان مسلح افبیآی قرار داشتم و اگــر در حلقه مــردان افبیآی در امان نباشــم، بنابراین باید گفت کشــور ما واقعاً دچار مشــکل است. «شان جویس» که بهعنوان نخستین معاون من در افبیآی خدمت کرد بهخاطر پاسخی که به یکی از دستورالعمل­های ارسالی از ســوی یکی از کارکنان اداری داد، بســیار معروف شــد. در این پیــام اداری که برای همه کارکنان ارســال شــد، از آنان خواسته شــده بود در صورت وقوع یک حمله مسلحانه در محل کار، باید یا در همان جا که هستند پناه بگیرند یا فرار کنند. شــان در پاسخ به این دســتورالع­مل جوابیهای نوشت و در آن تأکید کرد هــر مأمور ویژهای کــه در صورت وقوع یک حمله مســلحانه احتمالی، مخفی شود یا فوراً خود را به محل حادثه نرساند، اخراج خواهد شد. او این جوابیه را برای همه گیرندگان دستورالعمل اولیه ارسال کرده بود. صبحها و هنگام عزیمت به محل کار، در صندلی عقب شاســی بلند مشــکی و کاماً مسلح افبیآی مطالعه میکردم و برای دو جلسه صبحگاهی آماده میشــدم. اما قبل از شــرکت درًهر جلسهای، پشــت میز کارم باز هم مطالعه میکردم که شــروع آن معمــوال مرور درخواســته­ای وزارت دادگســتری بود کــه بــرای نظارت و شــنود الکترونیک بــه دادگاه ارائه میشــد و بــا پروندههای امنیتــی افبــیآی مرتبــط بود. هــر یک از درخواســته­ا باید شــخصاً توســط رئیــس افبــیآی و در غیــاب او توســط معاونــش تأییــد میشــد. من هــر روز درخواســته­ایی بــه قطــر یــک اینــچ (حــدود دو و نیم ســانت) را کــه از میان حجم زیادی از پروندهها بیرون میکشیدم، مرور میکردم؛ پروندههایی که در بسیاری صبحها قطرشان به یک فوت (بیش از 30 سانتیمتر) هم میرسید.

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran