Iran Newspaper

پژوهش،چشماسفندیا­رهنرهایآیی­نیماست

محمدحسین ناصربخت از وضعیت تعزیه و حمایت اندک از آیینهای نمایش ایرانی میگوید

- مینا صفار

تاکنون نگاهی که از طرف اغلب متولیان هنر کشــور به آیینهای نمایشی ما شده است فارغ از بســترهای اصلیشــان که همــان تکایا و مجالس خودجــوش مردمی بوده اســت، نگاهی موزهای بوده و کمتر پیش آمده و به چشم دیدهایم تالشی مؤثر و مستمر جهت حفظ، اشاعه و بهرهبرداری پویا از این آیینهای ارزشمند ســامان بپذیرد؛ هرچه تا امروز رخ داده محصول فعالیــت و خــون جگر خوردن تکســتارهه­ای درخشــان عرصه تئاتــر ایران بــوده که بعضاً بهواسطه شاگردانشان ادامهدار شده است. امثال بهرام بیضایی تعدادشان به انگشتان یک دست هم نمیرسد که برای آیینهای نمایشی و استفاده بهروز و نه موزهای، از آنها دلسوزیها کردهانــد. در این میــان نقش محققان و پژوهشــگرا­ن واقعی این عرصه که تعــداد آنها هم از انگشــتان دو دســت فراتر نمیرود انکارناپذی­ر بوده. محمدحسین ناصربخت یکی از همین پژوهشگران است. او پژوهشگر، استاد دانشگاه و عضو هیأتمدیره انجمن تعزیه ایران است و همواره یکی از ارکان ثابت فعالیت درزمینه آیینهای نمایشی در ایران بوده است. درباره آسیبهای این عرصه و مسیر دشوار پیشرو برای نشاندار کردن و ایفای نقشهای پررنگتر آیینهای نمایشی در عرصه هنرهای نمایشی ایران با او گفتوگو کردهایم.

■ به نظر میرســد در ایران تنها زمانــی به یاد تئاتر ایرانــی و خصوصــاًتعزیه میافتیم کــه نزدیک به برگزاری جشــنواره بینالمللی تئاتر آیینی و سنتی باشیم یا ایام سوگواری در پیش باشد درصورتیکه میتــوان در تمــام روزهــای ســال از ایــن آیینهــا اســتفاده کرد. آیا ایــن نکته که مــا مکانی مختص اجــرای آیینهــای نمایش ایرانــی نداریــم در این بیتوجهی عمومی که هم مردم و هم مسئوالن را شاملمیشود،تأثیرگذاشت­هاست؟

البته اجرا در مناســبتها­ی آیینی و در زمان و مکان مناســب اجرای آیین، فرصتــی برای درک تمــام و کمال ایــن نمایش آیینی اســت اما برای اینکــه بتوان شــبیه خوانی را با تمــام تحوالتی که درگذر زمان برای شــبیه نامهها و اجرا پیش آمده اســت، مــورد ارزیابــی قــرار داد و مجالس متنوع آن را کــه حداقل پانصد پیرنگ متفــاوت آن در نســخی با زمینههای متفاوت شناسایی شدهاند، از منظــر ویژگیهــای متــن و اجــرا بررســی کــرد حتماً نیاز به وجود مکان یا بهتر است با توجه به زمینههایشا­خصنسخبگویی­م،مکانهاییوی­ژه و ثابــت بــرای اجرای این نمایش آیینی و ســنتی در طول ســال اســت تا آییــن ورزان، هنرمندان و پژوهشگران نمایش و گردشگران بتوانند آن را در مکانی مناسب اجرایش، مشاهده کنند و بیشک ایــن مــکان باید بــا الگو گرفتــن از تکایــای تعزیه طراحــی شــده و در محلــی قرار داشــته باشــد که دسترسی مردم به آن ساده باشد زیرا تماشاگران یا بهتر است بگوییم اهل مجلس از ارکان اصلی شبیهخوانیه­ستند. ■ یکی از نکاتی که بشدت مورد غفلت قرار گرفته، این اســت کــه ما انــواع شــبیه خوانی داشــتهایم که بســیاری از آنها نهتنها مختص ایام ســوگواری نبودهاند بلکه در زمان برگزاری مراســم شاد از آنها استفاده میشد و بسیاری معتقدند که این آیینها

و شــبیه خوانیها در حال فراموش شدن هستند. اگر شما هم با این نظر موافق هستید، چه راهکاری میتوان برای زنده نگاه داشتن این آیینها در نظر گرفت؟

راهانــداز­ی بنیــاد شــبیه خوانــی کــه یکــی از پیشــنهاده­ای مــا در جریــان ثبــت جهانــی آن بهعنــوان میــراث معنــوی ناملمــوس ایرانیــان بــود و در پرونــده ثبــت نیــز آمــده اســت در ایــن زمینــه بایــد نخســتین گام راهانــداز­ی ایــن بنیاد باشــد. در ایــن بنیــاد ایجــاد مکانی دائمــی برای اجــرا، تشــکیل گروههــای نمونه، تولیــد مجالس نمونه، اجرای مجالس آشــنا و غریب بر اســاس تجربیات پیشکســوتا­ن، حمایت از شبیه خوانان فعــال و ایجاد امکان آمــوزش جوانان عالقهمند در ســطح هنرستان و دانشــگاه، ایجاد پژوهشگاه شــبیهخوان­ی، ایجــاد رشــتهای پژوهشــی در ایــن زمینه در سطح تحصیالت تکمیلی (کارشناسی ارشــد و دکتری) و امکان نشر اسناد و پژوهشها، ایجــاد مــوزه شــبیه خوانــی، بانــک اطالعاتــی و آرشــیوی از نســخ و اجراها و فراهم آوردن امکان پژوهشــی ســازمان یافته پیشبینی شــده بود که برای انجــام این پروژه باید ابتدا ســازمان میراث فرهنگــی بهعنــوان متصــدی اصلی قــدم اول را برداشــته و سپس مرکز هنرهای نمایشی و مراکز آمــوزش عالی هنر و آموزش و پــرورش بهعنوان یاران اصلی در این زمینه اقدام نمایند. ■ چندی پیش صحبتهایی مبنــی بر اینکه تاالر محراب به مکانی بــرای اجرای نمایشهای آیینی تبدیــل شــود، مطرح شــد کــه بــا توجه به شــرایط ایــن مجموعه و مــکان مناســبی که بــرای اجرای نمایشهای بیرونی در اختیــار دارد، اگر این اتفاق رخ مــیداد، به یــادآوری ایــن آیینها و زنــده نگاه داشتن آنها کمک شــایانی میکرد. چه شد که این طــرح مســکوت ماند؟ آیــا هنرمندان ایــن عرصه تمایلی به رخ دادن این اتفاق نداشتند یا این میل از سویمسئوالن­وجودنداشت؟

راجــع بــه دالیــل توقــف آن چیــزی نمیدانم. بیشــک تصمیمــی از روی عالقه و قابلســتای­ش بوده اســت امــا حتی در صــورت عملی شــدن نیز ایــن تنهــا درمانی موقــت میبود از جنــس همان اقداماتــی کــه از عالقــه و بــا تالشهــای فــردی و گروهــی عالقهمندان­ــی ثابت قــدم در پنجاه ســال اخیر در پوشش کانون نمایشهای سنتی و آیینی، جشنواره نمایشهای سنتی و آیینی، سوگوارههای گاهگاهــی پراکنــده در ســطح کشــور و پژوهشها و پایاننامهه­ای دانشــگاهی انجــام پذیرفته ولی به ســبب نبود استمرار و پراکندگی اغلب آنها هنوز به نتیجه مطلوب نرسیده است آن هم در شرایطی که هر روز، بهدلیل کهولت سن مراجع اصلی درزمینه اجرا که شــبیه خوانان پیشکســوت هستند، بخشی از تجربهها از دســت میروند. ایــن اقدامات خوب اســت اما بههیچوجه، حتی اگر انجام پذیرد، کافی نیست. ■ بســیاریمع­تقــدهســت­ندبســیارک­متــرازآنچ­هدر شعارهای مســئوالن مطرح میشــود به تئاتر ایرانی و آیینهای ما پرداخته میشــود. آیا شــما هم با این نظر موافق هســتید؟ بهعنوانمثا­ل دوساالنه بودن جشــنواره بینالمللی تئاتر آیینی و ســنتی میتواند جوابگــوی نیــاز جامعه مــا، چه مــردم عــادی و چه هنرمندان تئاتر برای آشنایی با آیینها و سنتهای ماباشد؟

نمیخواهم حرف تکراری بزنم اما با قاطعیت میتــوان گفت که هنوز نیــز حداقل در مورد همین مجالس تعزیه مناسبتی ماههای محرم و صفر ...و بهترین سرمایهگذار­ان مردم هستند و نه مسئوالن؛ زیرا برای اجرا بودجه بیشــتر اختصاص میدهند، بهتریــن و مناســبتری­ن مــکان و زمــان را در نظــر میگیرند و خود نیز بیشــترین مشارکت را بهعنوان مخاطبدارند. ■ یکیازمسائل­یکهمیتواند­آیینهاورسو­مکشورها و ملتها را زنــده نگاه دارد، اســتفاده از این آیینها در قالــب امــروزی اســت. آیــا در کشــور ما از ســوی هنرمنداناس­تفادهدرستی­ازآیینهاین­مایشیکهن میشود؟

من حرف شما را در مورد استفاده از آیین کهن در قالــب امروزی متوجه نمیشــوم. آییــن کهن را که نمیشود مدرن کرد. مدرنیسم قوالب و اشکال مــورد نیاز خــود را میطلبــد؛ اما اگر مقصود شــما اســتفاده از برخی ویژگیها یــا مضامین موجود در نمایشهای آیینی و سنتی در تئاتر و اجرای معاصر اســت باید بگویم که میتوان نمونههای موفقی را در آثار اســتادان و هنرمندانی چون بهرام بیضایی، محمد رحمانیــان، داوود فتحعلیبیگی، حمید امجد، اصغر دشتی ...و مشاهده کرد اما بیشک این مسیر باید پی گرفته شود.

یکــی دیگــر از اقداماتــی کــه میتوانــد بــه بهتر شناخته شــدن آیینها خصوصاً میان هنرمندان کمک کند، منابع پژوهشــی اســت. چه میزان درزمینــه آیینهای نمایشــی تحقیــق و مداقه صورت گرفته اســت و آیا نســبت به انتشــار و ســپس معرفی این آثار به هنرمنــدان و عموم مردم کاری جدی انجام شــده اســت؟ یکی از مهمترین ابزارهای کار یک تعزیهخوان نســخ تعزیه هستند. آیا نســبت به جمعآوری و ارائه نسخ کهن به نســل جوان اقدام جدی صورت گرفته است؟

در نیمقرن اخیر تحت تأثیر رویکرد اصحاب تئاتر در جهان به نمایشهای شرقی و همچنین شیوع نهضت بازگشــت به خویشتن در جامعه روشــنفکری توســط برخــی از پژوهشــگرا­ن و هنرمنــدان ایرانــی و همچنین برخــی محققان خارجی درزمینه معرفی دوباره و بررسی اصول و قواعد این نمایشها تالشهایی صورت گرفته اســت خوشبختانه در ســالهای اخیر بسیاری از پژوهشها و نســخ شــبیه خوانی، البته بیشتر به همت پژوهشگران عالقهمند و در بعضی مواقع بــه مناســبت جشــنوارهه­ا و همایشها، منتشــر شــده است. حتی در برخی از ادوار سعی شده تا در این زمینه تشکیالتی نیز پای بگیرد که آخرین نمونــه آن همیــن کانــون نمایشهای ســنتی و آیینی است که البته پایداری آن نیز تاکنون بیشتر متکی به همت عالقهمندان این نمایشها بوده اســت تــا امکانــات گاهگاهیاش، آن هم بیشــتر به بهانه جشــنواره اکنون دوســاالنه نمایشهای آیینی و سنتی.

معمــوالً تعزیــه بهصــورت سینهبهســی­نه بــه نســلهای آینده منتقل میشده است. با توجه به اینکه جامعه ما هم به ســمت مدرنیسم حرکت کرده است، آیا لزوم تأســیس رشته دانشگاهی در اینزمینهاح­ساسنمیشود؟

با توجه به تجربه سایر کشورهای جهان چون هند، چین، ژاپن ...و که پدیدههایی مشابه در آنها وجــود دارد، توجه بــه آموزش در راســتای احیا و گســترش ایــن نمایشها یکــی از پیشــنهاده­ای همیشــگی عالقهمنــد­ان به نمایشهای ســنتی همین بحث بوده است و میتوان با تأسیس این رشــته در ســطوح هنرســتان و مقطع کارشناسی در دانشــگاه بــرای تربیــت هنرمندان و تأســیس رشــتههای پژوهشــی در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری برای تربیت مدرسین و پژوهشگران آن برنامهریزی­کرد.

یکیازمهمتر­ینارکانتعز­یه،موســیقیاس­تو معموالًدرهرخطهایا­زموسیقیهما­نمنطقهبرای اجرایتعزیه­یاشبیهخوان­یاستفادهمی­شود.آیاازدید شمانیازبهج­معآوریاینم­وسیقیهاونت­نویسیو آموزشآنهاب­هنسلجوان،احساسنمیشو­د؟

در تمامــی عرصههــا ایــن خطــر مشــاهده میشود و درزمینه موسیقی باید پژوهشگران این عرصه بــه یاری نمایش پژوهان و شــبیه خوانان بیایند. البته پژوهشهایی هرچند اندک نســبت بــه حجــم کار باقیمانــد­ه، توســط بزرگانی چون محمدتقی مســعودیه، عنایتاهلل شــهیدی ...و انجام پذیرفته است اما به نسبت گنجینه بزرگی که در این زمینه در هنر شــبیه خوانی جمع آمده اســت چنانکه گفتم کار انجام شــده بسیار اندک اســت؛ و البتــه همــه اینهــا در قالــب آن بنیــاد شــبیهخوان­ی و پژوهشــگاه­ش، اگر تشکیل شود، عملی خواهد بود. به امید آن روز!

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran