کارتونیست متمایز و خالق
«ایران»: مراســم اختتاميــه اولين دوره مســابقه ملى كارتــون و كاریکاتور كتاب عصر روز گذشــته شنبه بيســت و ششم آبانماه،درگالریارسبارانبرگزارشد،ضمنمعرفىبرگزیدههای این رویداد و «كاریکتاب» در برگيرنده آثار منتخب این جشنواره رونمایى شــد و از جواد عليزاده كارتونيست پيشکسوت و سردبير مجلســه طنز و كاریکاتور تقدیر شــد. جواد عليزاده ســال ۱33۱ در اردبيــل به دنيا آمد. این هنرمند پيشکســوت دانش آموخته زبان انگليسى است و سال یک هزار و سيصد و شصت و نه مجله طنز و كاریکاتور را بنيان گذاشــت. نخســتين تجربههایــش در عرصه كاریکاتور به دهه پنجاه خورشيدی باز مىگردد. از نيمه دهه پنجاه تا اوائل سال یک هزار و سيصد و شصت كاریکاتوریست روزنامه كيهان بــود. او در قریــب نيم قــرن فعاليت هنری با نشــریههای متعددی همکاری داشــته است از آن جمله مىتوان اشاره كرد به همکاری با نشــریههای بهلول، نمکدون، مشغوليات، فکاهيون، ابرار ...و او در كارنامهاش جایزه عالى كاریکاتور سياســى سازمان ملل را نيز دارد.
مــن از كودكــى و نوجوانــى پيگيــر آثــار و كارهــای اســتاد جــواد عليــزاده بودم. خاطــرم هســت در ســالهای كودكــى متأثر از جنگ و توليد و خلق انيميشن چنــدان رونقــى نداشــت و بچههــای عالقهمنــد بــه كارتــون و انيميشــن بــه كاريکاتــور و كميــک اســتريپ گرايــش پيــدا مىكردنــد و مــن و بســياری از همنسلهايم كاريکاتورهای استاد جواد عليزاده را در نشريههای شــيپور و كاريکاتور دنبــال مىكرديم و مجذوب كارهايش شــده بودم، چون او از معدود كارتونيستهايى بود كه دغدغههای ما بچهها را جدی مىگرفت و به رسميت مىشناخت و در آثارش به دغدغهها و عالقهمندیهای ما مىپرداخت. پس از چندی كه مجله طنز و كاريکاتور را جناب استاد عليزاده راه انداختند و همزمان شــد با ســالهای نوجوانى من و خاطرم هست در ســالهای دبيرســتان طرحهايى را برایشــان فرســتادم و در ادامه اين فرصت را يافتم تا از محضر ايشــان بهره ببرم. من ضمن احترام به همه كارتونيســتهای پيشکسوت معتقدم جناب عليــزاده نقش و جايگاه ويژه و متمايــزی در كاريکاتور نيــم قــرن گذشــته دارد. چنــد ويژگى مهــم او را از بســياری از همنســلهايش متمايز مىكند؛ نخست اينكه او بسيار پركار بود و حتى در شرايط سخت و سنگين جنگ هم دست از كار نمىكشــيد و همواره بــا انرژی و تمام توان پــای كار بود. ديگر آنكــه رويدادهــای تلــخ هم ســعى مىكرد به بيانى شــيرين و مفــرح و خالقانــه روايت كند و اوقات خوشــى را برای مردم بسازد و در مجموع نسبت به مخاطب و دغدغههايش بسيار متعهدانه عمل مىكرد و مىكند. از ســويى در آن روزگار بــه موضوعهايــى ورود كــرد كــه كمتــر كســى جرأت و جســارت پرداختن به آنها را داشت از جمله كاريکاتورهايى در ارتباط با تلويزيون و فوتبال و جنگ و مسائل متعدد ديگر داشت. عالوه بر اينها تا جايى كه من آثار ايشان را مــرور كــردم و دربارهشــان خواندم ســالهای قبــل انقالب نــگاه بســيار تند و انتقــادی به دربــار داشــت و كاريکاتورهايى از محمدرضــا پهلــوی و ديگــر مقامها مىكشــيد و آن آثار به صورت زيرزمينى تکثير و بهطور گســترده توزيع مىشــد و در تظاهراتها اســتفاده مىشد و همچنين طرحهايى را از دكتر على شريعتى و ديگر رهبران انقالب را كشيد و بعد از آن هم در فاصله سالهای يک هزار و سيصد و پنجاه و هفت تا اوايل دهه شــت به وضوح مىتوان رد و نشــان ايــن نگاه انتقادی را در آثارش ديد. در عين نگاه انتقادی، هرگز نسبت به مسائل زيبايىشناســى و اصــول هنری بىاعتنا نبود و همــواره از ارائه طرحهــا و آثــار شــعاری پرهيــز مىكــرد و مالک عمــل برای دنبال كردن نگاه انتقادی، اعمال كردن اصول زيبايىشناسى و هنــری بود. به اين اعتبار مــن معتقدم او هنرمندی متمايز و خالق اســت. برای ايشــان آرزوی تندرســتى و شادی و طول عمرم دارم.