جابجایی نسلی
«ایران» از مشموالن بازنشستگی گزارش میدهد
تا پیش از این بزرگترین تغییرات مدیریتی در ایران، یا بعد از انتخابات اتفاق میافتاد، یا بعد از انقالب. حاال از آخرین انتخابات بیشــتر از یک ســال میگذرد. اما درست در همین روزها یکی از بزرگترین پوســتاندازیهای مدیریتی در جمهوری اسالمی ایران رخ داده است. مطابــق مصوبه مجلــس مبنی بر «اصالح قانــون منع بهکارگیری بازنشســتهها» پنجشنبه گذشته آخرین مهلت برای بسیاری از مدیران ارشد بود تا با صندلیهای خــود خداحافظــی کنند. اینکه حتــی دیروز هم اخبــاری مبنی بــر جابهجاییها و انتصابها در دســتگاههای مختلف منتشر شد، نشــان میدهد که این دل کندن، چندان هم ساده نبوده است. شاید یافتن جایگزین برای این مدیران سخت بوده اســت اما هرچه هســت، آنان دیگر در هیچ دســتگاه دولتی یا دســتگاهی که حتی ریالی از اعتبارات دولتی دریافت میکند، نمیتوانند سمتی بگیرند. مســأله چنین تحــول بزرگی، تنها رفتن ایــن مدیران و خرســندی اجتماعی برای رهایــی از کهنســالی نظــام اداری ایران نیســت. مســائل زیادی حــول این مصوبه مجلس و نحوه اجرای آن مطرح میشود؛ اینکه نیروهای جایگزین از کجا میآیند و چقدر کارآزموده هستند؟ چرا در این جابهجایی مدیریتی، فقط به بخش دولتی توجه میشــود و کمتر از دســتگاههای غیردولتی مانند قوه قضائیه و صدا و سیما خبــری شــنیده میشــود؟ پرســشهایی از این دســت مــا را وا میدارد تــا با دقت بیشتری به این رویداد بزرگ مدیریتی در ایران بنگریم. زلزلهدرقلهمدیریتی اصالح قانون منع بهکارگیری بازنشستگان که 24 شهریورماه برای اجرا ابالغ شد، آنقــدر صریح اســت که جــای هیچ حرفی باقــی نمیگذارد؛ مخاطــب اصلی این قانــون، قلههــای مدیریتی در ایران اســت؛ تحولی که امید اســت باعــث جریان و حرکت عمومی بدنه اجرایی کشور شود. بزرگترین جابهجایی در دولت و البته در استانداریها اتفاق افتاد. شنبه گذشته اســتانداران بازنشســته 11 اســتان کشــور از ســمتهای خــود خداحافظــی کردند. آذربایجــان شــرقی، اصفهــان، البرز، تهــران، خراســان جنوبی، خراســان رضوی، خراسان شمالی، سمنان، فارس، قم و یزد استانهایی هستند که وزیر کشور یکی از معاونان اســتانداری را به عنوان سرپرست اســتانداری منصوب کرد تا در آینده نزدیک هیأت دولت درباره استانداران آنان تصمیم بگیرد. چهارشنبه گذشته هم دولت برای ســه استان همدان، سیستان و بلوچســتان و زنجان استانداران جدید تعیین کرده بود تا به این ترتیب، همه 14 اســتاندار بازنشســته از سمتهای خود خداحافظی کنند. از کنار خداحافظی پر ســر و صدای محمدعلی افشــانی، شــهردار ســابق تهران از بهشــت که بگذریم، قانون منع بهکارگیری بازنشســتهها شــهردار 6 کالنشــهر دیگر را هم شــامل میشود. قاســم تقیزاده خامسی شهردار مشهد، قدرتاهلل نــوروزی شــهردار اصفهــان، داوود تاجــران شــهردار شــیراز، ایرج شــاهین باهر شــهردار تبریــز، مهــران عالم زاده شــهردار کرمــان و محمدرضا احمــدی نژاد شــهردار کرج از چهرههایی هســتند که باید از ســمتهای خود اســتعفا بدهند و شــورای شــهرها، جایگزیــن دیگــری بــرای آنــان انتخــاب کند.ایــن قانــون در بخشهــای دیگــر هــم قربانیــان مدیریتــی داشــته اســت. از جملــه در وزارت فرهنگ و ارشــاد اســالمی که باعث شــد محمدمهدی حیدریان، تنها یک سال و نیــم پــس از انتصــاب به عنــوان رئیس ســازمان ســینمایی، از ایــن وزارتخانه خداحافظــی کنــد. نام بزرگ دیگر مطرح، علی کاردر اســت که تا همین شــنبه گذشته مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران بود. کاردر هم به موجب قانون منع بهکارگیری بازنشستگان در سازمانهای دولتی ناچار به ترک پست شد و دیروز وزیر نفت، مهدی کرباســیان وزیر سابق اقتصاد را به جای او منصوب کرد. در صدا و ســیما هم تغییراتی در راه اســت. برخی گزارشها حاکی اســت مجید آخوندی معاونت سیاسی، عباس مهدوی مهر مدیر کل بازرگانی، مجید ستوده نیــا مدیرعامــل باشــگاه خبرنــگاران جــوان، عبدالرضــا بوالی مدیر شــبکه خبر، ســید مهــرداد ســید مهدی رئیــس خبرگزاری صدا و ســیما و ایرج ســبقتی قائم مقام معاونت سیاســی ســازمان 6 مدیر ارشد بازنشســته این سازمان محسوب میشــوند که از ۶2 آبان حضورشان در سازمان صدا و سیما خالف قانون و البته جرم اســت. اما درباره دیگر بخشهایی که از بودجه عمومی استفاده میکنند و مدیر بازنشســته هم دارند، خبری منتشــر نشده اســت. به عنوان مثال مشخص نیســت کــه چنــد مدیــر ارشــد در قــوه قضائیه مشــمول ایــن قانون میشــوند یا بخشها و شرکتهای عمومی چه وضعیتی دارد. حال ســؤال اینجاســت، چه اتفاقــی خواهد افتــاد؛ آیا نیروهای جدیــد آن اندازه شایســتگی و تجربــه دارنــد کــه بتوانــد خألهــای مدیریتــی را برطــرف کننــد؟ از همــه مهمتــر، آیا مدیران ارشــدی که امروز مدیران گذشــته قلمداد میشــوند، تجربههــای خــود را به درســتی به نســل بعــد از خود منتقــل کردهانــد؟ به نظر میرســد دیرزمانی نخواهد بود که پاســخ همه این پرسشها مشخص میشود. در آن زمــان معلوم میشــود که آیا ایران با هزینه این قانون را اجرا کرده اســت یا بی هزینه.