Iran Newspaper

ریشه های قرآنی وحدت و پرهیز از تفرقه

- مسعود انصاری نویسنده و پژوهشگر دینی

بــرای آنچــه از آن بهعنــوان فرهنــگ وحــدت يــاد مىكنيــم و مىشناســيم ابتــدا بايــد بــه سرمنشــا و ســرآغاز ايــن تئــوری بــزرگ و عالم گيــر مراجعه كنيــم كــه ايــن سرچشــمه از قرآن بهجــوش و خــروش مىآيــد. خداونــد در قرآن مىفرمايد: من نام شــما را مسلمان گذاشــتهام و نه چيزی ديگر. همين پيام را اگر ما در جامعه خود فرهنگســاز­ی كنيم و آن را در بطن اجتماعى كه در آن زيســت مىكنيــم بــا بــاور خــود بياميزيــم و پيــاده كنيم فکر مىكنم ديگر نياز به هيچ تئوری ديگری نخواهيم داشت. كام خدا ما را در جایجای آيههای آســمانى به سمت اين همزبانى و وحدت مىرساند و مرتب به آن توصيه مىكند كه به يکديگر ناسزا نگوييد يا با خواهر و برادران خود مهربان باشــيد ...و فرهنگ، مقولهای اســت كــه از تئوری عبور مىكنــد و در واقــع اين فرهنگها هســتند كه تئوریها را مىســازند چرا كه اگر فقط و فقــط ما برپايه تئوریها پيش برويم و مثاً بخواهيم با يک فرمول و تئوری در جامعه فرهنگسازی كنيم، نتيجه موفقى نخواهد آفريــد. بههمين دليل اســت كــه مىگويم قــرآن فرهنــگ ماســت و ايــن فرهنــگ ما را بــه ايــن نگــرش واال ســوق مىدهــد و تا مــا ايــن فرهنــگ قرآنــى را در خصــوص وحدت بين اقشــار جامعه ســاری و جاری نکنيم نمىتوانيم آن را فرهنگى متجلى و مثمرثمر بدانيم. ما مسلمانان با رجوع به فرهنگ قرآن تکليف خود را مىفهميم. در اين كتاب آسمانى است كه برای هرچيزی تکليــف و برنامهای تدوين و ارائه شــده كه انســان را از هرچيز ديگــری بىنياز مىكند. قرآن به ما مىگويد كه نه تنها با انسان، كه بــا جمادات و ديگــر آفريدههای خداوندی چگونــه رفتار كنيم تا رفتــار ما تفرقهآفرين و ظلــم پرور نباشــد. هميــن آموزهها به ما ياد مىدهد و ما را در مسيری قرار مىدهد تــا جز بــه وحــدت، نظر نداشــته باشــيم و بــا قلبى رئــوف و پذيرنــده از تفرقــه دوری كنيم چرا كه تفرقه داســتانها و فجايعش مشــخص است و امتحان شــده. برای اهل تفکر ويژگىها و نشانههای فراوان در عالم هستى وجود دارد كه نشان مىدهد خداوند بزرگمرتبــ­ه جهــان و هــر آنچه در اوســت را بــه نقطــه مركــز رهنمــون كــرده و همــه كهکشــانها هم از همين حركــت دايرهای به ســمت يک نقطه تبعيــت مىكنند. در اين دايره يک مركز وجود دارد كه چرخش يا همان عبادت به سمت آن نقطه ما را از متفرق شدن دور مىكند. داستان حضرت موســى و هارون برادرش نمونــه خوبى در اين موضوع اســت كه ايشــان شرک متحد را در برابــر توحيــد متفــرق قــرار مىدادند و بر ســر اين مســأله با برادر خــود گفتوگو داشــتند. از اين فرهنــگ و عظمت مفهوم بنيادينــى مثــل وحــدت مىآيــد و خداوند همــه اجــزا و عناصر هســتى را حــول محور وحدت و تمسک جستن به او آفريده است. تمام نمازگزاران جهان به سمت يک نقطه نمــاز مىگزارنــد و ايــن اتفاق تنهــا در مکه مکرمــه نمىافتــد. بلکه شــما در هر كجای ايــن جهان بــه نمــاز بايســتيد مىبينيد كه در يــک نمود عملى عبادی به ســمت يک نقطه وحدت آفرين درحال ركوع و ســجود هســتيد و هميــن نمــود عملــى مىتوانــد حاوی پيامهای بزرگى برای زندگى بشر در دوران مختلف باشد. پس وحدت آفرينى با ادعا و تئوری پيش نخواهد رفت و تا زمانى كه ما آن را به يک فرهنگ اجتماعى تبديل نکنيــم، نمىتوانيم از تفرقــه و توطئههای اهل تفرقه ايمن باشيم.

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran