Iran Newspaper

مجنونی الله های مهاجر

گفتوگو با محمد سرور رجائی، نویسنده کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون»

-

اعــداد، صادقتریــن راویــان تاریخانــد. مواجهــه بــا آمــار تقریبــی ۰۰۵۴ شــهید افغانســتا­نی در میان نزدیک به 8۰2هزار شهید دفاع مقدس، مانند کشف دوباره تندیسهای شــگفتانگی­ز هفتهزار ســرباز چینی با نام «لشکر سفالین» و تولد دوباره اســطوره از دل زمین اســت. باید اعتــراف کنیم که ما حتی آمــار دقیقی از تعداد رزمندگان افغانســتا­نی و دیگر ملیتهای حاضر در دفاع مقدس، نداریم. بهطور کلی فقط میدانیم که بهعنوان مثال در عملیات جزیره مجنون، رزمندگان افغانســتا­نی متحمــل شــهدای زیــادی شــدند. محمدســرور رجائی، نویســنده، پژوهشــگر و شــاعر افغانستانی ســاکن ایران، طی ســیزده ســال تحقیق و سفر به نقــاط مختلف دو کشــور ایران و افغانســتا­ن، مجموعهای از خاطــرات رزمندگان افغانســتا­نی دفاع مقدس را در کتابی با عنوان «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» گــرد آورده اســت. کتاب حاضر، اولین کتاب در سیســال پــس از جنگ تحمیلی است که به این جمعیت بزرگ حاضر در جبهههای حق علیه باطل میپردازد.

■ اگرمایلباش­ــیدبافعال­یتهایفرهنگ­ی - هنــری و اقداماتــی کــه بــرای جامعــه افغانستانی­های ساکن ایران انجام داده اید شروعکنیم.

درســال۱۸، پــس از پیگیریهــا­ی مستمر موفق به تأســیس مؤسسه ادبی – هنری«خانهادبیات­افغانستان»شدمکهتا به امروز منشأ خدمات بسیاری بوده است. بهطــوری که اگر گفته شــود اغلــب کارهای فرهنگی – هنری از سوی افغانستانی­های ســاکن در ایــران بــا هماهنگــی و حمایــت این دفتر رقم خورده، اغراق نشــده اســت. این دفتر دو جشــنواره مهم «قند پارســی» و«روایــت همدلــی» را بــا هــدف معرفــی ظرفیتهای هنری هنرمندان فارس زبان با تکیه براهمیت وجایگاه نقد در رشد آثار تولیدی برگزار کرد که مورد توجه بســیاری از اصحاب اندیشــه و هنر قــرار گرفت. من در کنــار ایــن فعالیتها، مســئولیت دفتر شــعر و قصــه افغانســتا­ن درحــوزه هنری را نیــز برعهــده دارم. همچنیــن تاکنــون دو مجموعــه شــعر کــودک و کتــاب «در

آغوش قلبها» از من منتشــر شده است. مجلهای هــم با عنوان «باغ» برای کودکان افغانســتا­نی مهاجر در سراسر دنیا منتشر میکنــم. چنــد کتــاب دیگرهم در دســت پژوهش و تولید دارم. ■ بــرایتازه­ترینکتابخو­دکهبهخاطرا­ت رزمنــدگان افغانــی حاضــر در جبهههــای ایران در طول هشــت ســال جنگ با عراق اختصــاص دارد، عنوان «از دشــت لیلی تا جزیرهمجنون»را برگزیدهاید،آیا«دشــت لیلــی» مختصاتــی جغرافیایــ­ی دارد یــا اســتعاری اســت؟ اساســاً به چه دلیل این عنوانبینام­تنیراکهتدا­عیگرقصه«لیلیو مجنون»است،انتخابکردی­د؟

اولیــن گزینهام بــرای عنــوان این کتاب «مبارزان بیمرز» بــود اما به نظرم آمد به گونهای کپیبرداری از «پزشکان بدون مرز» است. نامهای زیادی را در ذهن پروراندم تا به این عنوان رسیدم. دلیل آن هم این بود کهبیشتراتف­اقاتبرایرز­مندگانافغا­نیدر جزیرهمجنون­پیشآمدهاست­وازآنجایی کــه اغلب ایــن رزمندگان برای رســیدن به ایــران از دشــت لیلــی در افغانســتا­ن عبور کردهانــد ایــن عنــوان به نظرم مناســبتر آمــد. «از دشــت لیلی تا جزیــره مجنون»، هم پیونــد تاریخی- جغرافیایی دو کشــور را بــه همــراه دارد، هــم دارای بــار معنایی و محتوایی بیشــتری اســت. با این انتخاب خواســتم بــه نوعــی از مفهــوم دلدادگــی عاشــقانها­ی که بین لیلی و مجنــون وجود داشــت نیز برای رســاندن پیام کتاب بهره ببرم. چرا که رزمندگان افغانستانی دوران دفاع مقدس که از دشــتهای افغانستان عبــور کردند تا خود را به جبهههای جنوب ایــران برســانند، از روی عقیــده و بــاوری راســتین این راه را انتخاب کرده و در این راه احتمال اسارت، جانبازی و شهادت را پذیرا شدند. ■ فصلاولکتاب­باعنوان«خونشریکی» به مجاهدات یک شــهروند ایرانی در جهاد مــردم افغانســتا­ن علیــه حضــور ارتــش شــوروی در ســالهای دور اختصاص یافته اســت، دلیل ایــن اقدام آن هم در پیشــانی مجموعــهای کــه بــا موضــوع خاطــرات رزمندگاناف­غانستانیحا­ضردرجنگایر­ان وعراقتدوین­یافته،چیست؟

قصدم از این کار این بود تا به مخاطبان کتــاب نشــان دهــم که حضــور رزمنــدگان ایرانی و افغانســتا­نی برای مقابله با تجاوز متجــاوزان طرفینی بــود. یعنی همانطور که مجاهدانی از افغانســتا­ن با انگیزههای فراملی به یاری رزمندگان ایرانی شتافتند، جهادگرانــ­ی هــم از میــان بــرادران ایرانی، کنار ما در جنگ نابرابر با شورویها حاضر شــده و تــا مرحلــه شــهادت پیــش رفتند. ترکیب«خونشــریکی» هــم از ابداعــات خودم اســت کــه در ســاخت آن از ماجرای شهادت دو همسنگر ایرانی و افغانستانی، «شهید ضابط شــجاع همدانی» و «اقبال حیدری» الهام گرفتــهام. وقتی خمپاره در نزدیکی این دو منفجر شــد، هر دو کنار هم به شهادت رسیدند و خونشان روی زمین بهگونهایجا­ریشدکهبههم­وصلگردید. از ایــنرو فصل «خون شــریکی» تصویری عینــی از این صحنه و انعــکاس تجربهای انسانی در همدردی با هم نوع است. ■ درمقدمه بخش دوم کتاب به مشــکالتی از جمله تالش برای راضی کردن رزمندگان افغانســتا­نی حاضر در جنگ ایران و عراق جهتبازگوکر­دنخاطراتشا­نیادکرده اید. به نظــر میرســد ایــن فراینــد زمــان بر هم بوده اســت، قــدری در این ارتبــاط توضیح میدهید؟

میان ایده اولیه و انجام اولین مصاحبه، دوازده الــی ســیزده ســال طــول کشــید. کار بســیار ســختی بــود چراکــه رزمنــدگان افغانســتا­نی حاضر به حرف زدن نبودند. با این اســتدالل که؛ «برای چه بگوییم؟ ما بــرای رضــای خدا رفتیــم.» البتــه بعضی از آنــان نگرانیهایـ­ـی داشــتند کــه مانــع مشارکتشان در این طرح بود. ■ در خاطــرات رزمنــدگان افغانســتا­نی، انگیزههای متفاوتی برای شــرکت در جبهه ایــران دیدم. چقــدر زبان، تاریــخ و فرهنگ مشــترک در آن نقش داشــته اســت؟ شما، انگیزههایآ­نانرابرایح­ضوردرجبههه­ای ایران،چگونهدستهب­ندیمیکنید؟

زبانفارسیی­اتاریخمشتر­کبهنظرمن در حضور افغانســتا­نیها در جنــگ ایران، نقشی نداشته است. در سال۷۵، دو اتفاق مهم در آسیا افتاد؛ اول کودتای کمونیستی توسط شوروی در افغانستان شکل گرفت، دومــی هم چند ماه بعــد در ایران، انقالب اســالمی به پیروزی رســید. پیروزی انقالب اســالمی در ایــران، پشــتوانها­ی شــد بــرای مبارزات مردم افغانستان و آنها فهمیدند کــه بــا دســت خالــی هــم میتواننــد یــک ابرقــدرت را به زانو دربیاورند، این باور یکی از نقاط مشترک مردم افغانستان با مردم ایــران بود. این باور، درارزشهای اســالمی که امام خمینی(ره) تبیین میکردند ریشه داشت. این بود که رزمندگان افغانستانی، صحنه جدال با دشــمنان اســالم و انقالب اسالمیراجد­انمیدانستن­د.

آن دوران اوج دســتگیریه­ای شــبانه بــود. اوایــل کمونیســته­ا شــروع کردنــد بــه دســتگیری شــخصیتهای علمــی، دانشــگاهی، فرهنگــی و آدمهایــی کــه صاحبنــام بودند، حتی اگر کســی مغازه خوبی داشــت، یا جوانانــی که لباس خوب میپوشیدند را با عنوان بورژوا و سرمایه دار دستگیر میکردند. یکباره نیروهای دولتی کوچــهای را محاصره میکردنــد و هر کس را خوششــان نمیآمد با خــود میبردند که تا به امروز از سرنوشــت بســیاری از آنها اطالعی در دست نیست. تنها یک لیست پنجهزار نفره از افراد مفقوداالثر چند سال پیش منتشر شد که گویا همگی به اتهامات واهیاعدامش­دهاند.یکیازاتهام­اتعمده آنان پیروی و طرفداری از امام خمینی(ره) بود. در این لیست آیتاهلل، استاد دانشگاه و دکتر هســت تا کمکراننده، دستفروش، محصل دبیرســتان­ی و .... وقتی مردم علیه اشــغالگرا­ن و دست نشــاندگان آنان قیام کردنــد هیچچیــز نداشــتند. در بخشــی از ایــن کتاب هم آمده اســت که میگویند ما بــا داس و امثــال آن بــه مقابله با دشــمن میرفتیم. وقتی انقالب اســالمی در ایران پیروز شــد، اکثر مهاجرین اهل سنت که به پاکســتان رفته بودند و مهاجرین شیعه که در ایران به ســر میبردند، تشــویق شــدند که با ایجاد تشــکیالت و با حمایت مادی و معنوی به سرزمینهای خود برگردند و با اشغالگرانب­جنگند.اماپسازمدت­یبرخی از افــراد کــه از اختالفــات و جنــگ داخلــی بهدلیل نبود اخالص خســته شــده بودند، جبهه ایران را برای ادامه نبرد با دشــمنان اسالمبهجبه­ههایداخلیت­رجیحدادند. ■ یعنیخواستن­دبرادرکشین­کنند؟

بلــه. مــن شــاهد بــودم کــه دو بــرادر مقابل هــم قــرار گرفتند؛ یک بــرادر عضو حزبــی بــود، یکــی عضــو حزبی دیگــر هر کــدام فکــر میکردند خود مســلمانتر­ند. ایــن هم دلیلی بود که برخــی از مجاهدان افغانستانی در مقطعی کشــور خود را رها کردهودرجبه­ههایایرانح­اضرمیشدند. ■ من در جســتوجوها­یم به عدد تقریبی ۰۰۵۴شــهید افغانســتا­نی در دوران دفــاع مقدسرسیدم.آیاآماریاز­تعدادرزمند­گان وشهدایافغا­نستانیدرجن­گایرانوعرا­ق وجوددارد؟

مــن آمــار رســمی از حضــور رزمندگان افغانســتا­نی در جبهههای ایران ندارم. اما براســاس احتماالت میتوان گفت حدود 0۱هــزار نفــر بودهانــد. تحقیــق و تفحــص پیرامــون ایــن موضوع نیازمند تشــکیالت بزرگی اســت که یقینــاً از عهده مــن خارج است. ■ خاطــره تکاندهنده یکــی از رزمندهها از نحوهشهادتب­رادرش.همانکهبعدا­زچند ساعت بیخبری، میفهمند که با چند نفر مشغول تست عملکرد تانک زیر آب بوده، تانکازکارا­فتادهوهمگی­شهیدشدهاست.

داخــل آن تانــک، شــش نفربودنــد: دو نفــر ایرانــی، دونفــر عراقــی مبــارز و دو نفــر افغانســتا­نی کــه همــه در راه دفــاع از ایران میجنگیدند وســرانجام اینگونه به شهادترسیدن­د.

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran