Iran Newspaper

قاچاق کتاب؛ تهدیدی برای فرهنگ مکتوب کشور

- حامد نظری فعال فرهنگی

کافــی اســت ســری به خيابــان انقــالب، حد فاصــل ميدان انقــالب تــا چهــارراه وليعصر، بزنيــد تا از وضعيت اســفبار چاپ و تكثير غيرقانونی کتاب مطلع شــوید. آنچه مشاهده خواهيــد کــرد هــزاران کتابــی اســت کــه بــدون اجازه ناشــر و نویســنده در گوشــه و کنــار خيابــان چــوب حــراج خــورده اســت. کتابهایی که نســخه اصلی آن با قيمتی بيشــتر در کتابفروشــ­یهای اصلی به فروش میرســد، نســخه اُفست آنها بــه قيمتی ارزان و با کيفيت چاپی پایينتر توســط یک دســتفروش حراج شده است. چندی پيش من این شانس را داشــتم تا در رابطه با این معضل پژوهشــی انجام دهم. کار خود را با مشــاهده بساطیهای کتاب در خيابان انقالب آغــاز کــردم. بــه نــدرت کتاب اصــل یا حتــی دســته دوم در ایــن بســاطیها دیده میشــد. تمامــاً کتابهایی بــود که با دستگاههای جدید چاپ دیجيتال چاپ شده بودند. همگی کتابهای پرفروش ناشران مختلف بود، از «ملت عشق» و «مــن پيــش از تو» گرفته تا «جزء از کل» و «دنيای ســوفی»، که در این بســاطیها نســخه اُفســت آنهــا با قيمــت ارزانتر پيــدا میشــد. دستفروشــا­ن از گفتوگو اجتنــاب میکردند و حاضــر نبودنــد بگویند این کتابها را از کجــا آوردهاند، اما ناشران اصلی و برخی مسئوالن با دستی گشاده گفتوگو را میپذیرفتند. حاصل این گفتوگوها دســتيابی به برخی از ابعاد مختلف این پدیده بود. اینكه قاچاق کتاب چيســت و چرا اهميت دارد بســيار ساده است. امروزه اکثر کتابهای پرفروش ناشران توسط افرادی سودجو به صورت غيرقانونی چاپ و تكثير میشود و توسط دستفروشان در گوشه و کنار خيابان به فروش میرسد. اینها نــه حق مؤلف و مترجــم پرداخت میکنند، نــه هزینههای ویراستاری و صفحه آرایی و غيره. ازاین رو، بهای تمام شده کتاب برای آنها بســيار کمتر از ناشــر اصلی است. در نتيجه میتوانند کتاب را به قيمتی کمتر به دست مشتری برسانند. یكی از گفتوگوکنند­گان معتقد بود که این موضوع بســيار مهمی است چرا که «کتاب» بن مایه فرهنگ مكتوب کشور اســت، وقتی که کتابها قاچاق میشوند، پيامد آن متضرر شدن هم نویسنده و هم ناشر است. در واقع، ناشر نمیتواند از قلمهــای نو حمایت کند و نویســنده نيــز نمیتواند امرار معاش کند و دیگر انگيزهای برای نوشــتن ندارد. اینكه این پدیده دهشــتناک چــه عواملی دارد، بحثی مفصل اســت. برخــی معتقدنــد ضعــف عملكــرد نهادهــای نظارتــی و انتظامی ســبب وقوع این مسأله میشود. برخی معتقدند در ایــن حوزه ضعف قوانين و مقــررات وجود دارد و قوانين مرتبــط با این حوزه مربوط به قبل از انقالب و به روز نشــده اســت. اما اگر به ریشــه شــكلگيری این پدیده بيندیشــيم، در خواهــم یافــت کــه مشــكل اصلــی مربــوط بــه «اعتماد اجتماعی» است. بعد از انقالب برخی کتابها به دالیل مسائل و مشكالتی که داشــتهاند از انتشــار بازماندند یا بخشــی از آنها جرح و تعدیــل شــد. این موضوع ســبب شــد که مخاطــب کتاب (که عموماً قشر فرهيخته و به اصطالح کتابخوان هستند) بهدنبــال کتابهــای بــه اصطــالح غيرمجاز یــا کتابهای بدون سانســور (یا اصطالحاً «اصلی») باشند. مرجعی که این کتابها را برای آنها تهيه میکرده اســت دستفروشان بودهاند. پيامد این موضوع این بوده که اعتمادی گسترده به دســتفروش و دستفروشــی کتاب شــكل گرفته است. از سوی دیگر، چاپ غيرقانونی کتاب نيز از این جهت تطهير شده که این عمل سبب میشود تا برخی کتابها بهدست خواهنــدگا­ن آنهــا برســد. ایــن بســتر گســترده از اعتمــاد اجتماعی به دســتفروش و توجيهپذیری چاپ غيرقانونی کتــاب، زمينــه را بــرای تبدیــل چــاپ غيرقانونی کتــاب به یک تجــارت عظيــم از قاچاق کتــاب فراهم آورده اســت؛ نتيجــه این شــده که امــروزه کتابهــای پرفروش ناشــران به ســرقت میرود و هنوز هم مــردم گمان میکنند خرید همان کتاب از دستفروش بهتر است تا از خود ناشران یا از کتابفروشیه­ایمعتبر.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran