وضعیت دانشگاهها از سازندگی تا اعتدال
■ سازندگی: در دوره ســازندگی جریانات دانشــجویی کمتر مورد توجه بودند برای آنکه دولت میخواست روابط خارجی و مناسبات جهانی را تقویت کند. بخش خصوصی را فعال کرد و به توســعه کشــور به لحاظ اقتصادی توجه داشــت. دانشــگاه در دور اول سازندگی بــه این وضعیت اعتراض کرد و اگر ما مراســم تحکیم را ببینیم و بخوانیم متوجه میشویم که در آن دوره انتقادات و شعارهای تندی نســبت به عملکرد دولت داشــتند. اما در دوره دوم آقای هاشــمی به دلیل اینکه آن گفتمان دانشــجویی ســرخورده شــد و پاســخی را کــه جنبش دانشــجویی میخواســت از دولت ندید دانشــگاه به نوعی ســرخورده شــد و به انزوا رفت. در حقیقت در دوره دوم هاشــمی، نوعی ســکوت و رخوت برفضای دانشــگاه و تحکیم حاکم شد، با برخی از دانشگاهها که دانشجویانش نسبت به این موضوع اعتراضاتی داشتند برخوردهایی هم شد. تقریباً در آستانه سال 75 کمکم در درون گفتمان دانشجویی جریانات فکری مثل آقای ســروش ریشــه دواند. در آن ســالها ما شــاهد یک گفتمان جدید در بدنه دانشــگاه بودیم گفتمانی که گرایش آزادیخواهانــه داشــت و اینکه جنبش دانشــجویی تاش کرد که توسعه عدالتخواهانه اقتصادی را به سمت توسعه سیاسی ببرد. این گفتمان آغاز شــد و نتیجهاش رشــد تشکلها با گرایشهای مختلف در دولت اصاحات بود. ■ اصالحات: در دوره اصاحات دانشــگاههای ما وارد عرصه جدیدی شــدند که فقــط نخبهها در آن نقــش بازی نکردند بلکــه بدنه اجتماع هم در آن گفتمان نقش داشــتند. دانشگاه دیگر نیازش سیاسی نبــود، بلکه مطالبات دیگــری را مطرح کردند و در آن ســالها از یک جنبش دانشجویی سیاسی وارد یک جنبش اجتماعی شد. اتفاقــی که دومخرداد را رقم زد و دانشــجویان درباره آزادیهای اجتماعــی و مدنــی حرف زدنــد. در زمــان اصاحات، دانشــجو احســاس آرامش در دانشــگاه میکرد و فضای نقد و پرسشگری در دانشگاه گشوده شد. تغییرات بسیار زیادی در سطح آموزش عالــی بوجود آمد و بدنه دانشــجویی با آن گفتمانی که داشــتند مطالباتشان را از دولت درخواست کردند. آن دوره مدیران به این تغییراتاعتقادداشتند.دانشگاهبامجموعهعظیمیازتشکلها مواجه شــد، تشکلهای سیاســی که هر کدام مســیر خودشان را میرفتنــد، ٢500 انجمــن صنفی و کانونهای پژوهشــی شــکل گرفــت که پویایی ویژهای به دانشــگاهها داده بود. 4 هزار نشــریه دانشــجویی در دوره اصاحــات منتشــر شــد که در نــوع خودش بینظیر بود. با این حال برخی هم ناراضی از این تغییرات بودند که در نتیجه آن حادثه تلخ کوی دانشگاه رخ داد. شادابی دانشگاه متأسفانه از دیدگاه برخی از افراد در خارج از دانشگاه به رسمیت شناخته نشد. حاصلش برخورد شوک آفرین 8۱ تیر بود. همینشوکدردانشگاهموجبشدکهگفتمانجدیددانشجویی کــه همــان آزادیخواهی بود از بین برود و شــاهد عبور عــدهای از دانشــجویان از دولت اصاحات شــدیم و بخشــی از دانشجویان هم رادیکال شدند و بخشی دیگر اما وفادار به اصاحات ماندند. ■ مهرورزی دوره احمدینــژاد صفبندیهای شــدیدی در دانشــگاه بوجود آمــد. دولــت اعتقادی بــه فعالیــت دانشــجویی نداشــت. ورق بــه ســمت محــدود کــردن تشــکل هــای دانشــجویی و حــذف اســتقال دانشــگاه برگشــت، اتحادیههــای اصاحطلب منحل شــد و در ســوی دیگر 4 اتحادیه اصولگرا مجــوز فعالیت گرفت. دانشــگاهها به حاشیه رانده شــدند و اســتادان از دانشگاه اخراج شدند. دانشــجویان ستاره دار شــدند. دوره احمدینژادًجنبش دانشــجویی ســرخورده و منزوی و فضای دانشــگاه کاما امنیتی شد. دانشجویان با کوچکترین اعتراضی حذف میشدند در این فضا کسی حرف نمیزد و مطالبهای مطرح نمیشد. ■ اعتدال در دولــت روحانی اســتقال به دانشــگاهها برگشــت و فضا بهطور محسوســی باز شــد. دانشجویان ســتاره دار به دانشگاهها برگشتند و تمام اســتادان منتقــد دولت که در دوره مهرورزی حذف شــدند دوباره به کاسها بازگشتند. تشکلهای سیاسی پویا شدند و چند صدایی در دانشگاه به وجود آمد.