صاحبجایگاهیرفی عترازآنچهبرآنتکیهزدهبود
ابوالفضلزرویینصرآباد؛ هفتهایکهگذشت رویدرنقابخاککشید
ابوالفضــــل زرویــــی نصرآبــــاد، طنزپــــرداز صاحبنام پس از یــــک دوره بیماری طوالنی در واپسین ســــاعات شنبه گذشــــته در حالی درگذشــــت کــــه طنــــز فارســــی و بســــیاری از طنزپردازان جوان وامدار او هســــتند. مرحوم زرویــــی در آســــتانه پنجاه ســــالگی از میان ما رفت و اگرچه ســــالهای درخشش بیمانند او در مجلــــه ماندگار گل آقا از اوایل ســــال ٠7 تا حدود سال ٣7 اتفاق افتاد که مقارن ٢٢ تا 5٢ ســــالگی وی بود، اما چنان آوازه پرطنینی داشــــت که نــــام او هیــــچ گاه فراموش نشــــد. آشــــنایی عمیق زرویــــی با متون کالســــیک و ادبیات کهن فارســــی از دوران نوجوانی آغاز شــــد. حافظــــهای فوقالعاده قوی داشــــت و بســــیاری از اشعار شــــاعران بزرگ و جمالتی معروف از متون ادبی را به خاطر سپرده بود. محــــدوده مطالعــــات او در این حــــوزه چنان گســــترده بود کــــه حتی نوشــــتههایی در مورد سحر و جادو و اطالعاتی در مورد صور فلکی را هم در بر میگرفت. تســــلط شــــگرف او بر متون کالســــیک، در کنــــار ذوق، اســــتعداد و قریحه سرشــــار طنز این امکان را فراهم کرد که با انتشــــار نشــــریه گل آقا و آغاز همکاری، در ابتــــدای جوانــــی بســــرعت بــــه یکــــی از محبوبتریــــن چهرههای نشــــریهای تبدیل شود که بسیاری از طنزپردازان پیشکسوت هم در آن قلم میزدند. زرویــــی در قالبهای مختلف طبــــع آزمایی میکــــرد. در تمامــــی ایــــن قالبهــــا ذوق و اســــتعداد او مشــــهود بــــود. او در شــــعر چیره دســــت بود و طبعــــی روان داشــــت امــــا اوج درخشش زرویی را باید محصول خلق ستون «تذکرهالمقامــــات» دانســــت. ســــتونی که به تقلیدازکتابعطارنیشابورینوشتهشد.عطار در آن کتــــاب به نثری ســــاده و گاه مســــجع به احوال عارفان و مشایخ و کارهای خارقالعاده آنــــان میپرداخــــت و زرویــــی در ســــتون خود بــــا همــــان خصوصیــــات ســــبکی، مقامات و «کارهــــای خارقالعــــاده شــــان!» را بــــه نقــــد میکشید. این ستون بسرعت در کانون توجه خوانندگان پرشــــمار نشــــریه و البته مسئوالن قــــرار گرفت، تا جایی که بعضی مســــئوالن از صابری (گل آقا) میخواســــتند تا تذکرهشان ســــریعتر نگاشته شــــود. زرویی بســــرعت به شــــهرتی رشــــک برانگیز دســــت یافت. او در مؤسســــه گلآقا طــــی دورهای دبیــــر ماهنامه و دبیــــر اجرایی ســــالنامه بود. پــــس از خاتمه همکاری بــــا گلآقا، با تعدادی از رســــانهها از جمله همشــــهری، جام جم، انتخــــاب، زن، مهر و تماشاگران به همکاری پرداخت. برای صدا و ســــیما نوشت. به حوزه هنری رفت و با سازمان فرهنگی و هنری شهرداری همکاری کرد، شبهای شعر و جشنواره های طنز به راه انداخــــت، اما با وجود همه اینها و نیز نگارش چندمجموعهشعرطنزدرخورتوجهدیگر-از جمله رفوزه ها- هرگز فرصت و امکان خلق آثاری بیبدیل همچون «تذکره المقامات» را نیافت. ابوالفضــــل زرویی از نوادر طنزپردازان روزگار ما، جایگاهش در طنز بســــیار رفیعتر از قلهای بود که بر آن تکیه زد.