Iran Newspaper

در ستایش نصفه خواندن کتابها

اگر از خواندن کتابی لذت نمیبرید، خودتان را زجر ندهید و رهایش کنید

- مترجم: فرحناز دهقی

از خوانـــدن این کتاب لـــذت نمیبریـــد؟ رهایش کنید. اشـــکالی ندارد. اجازه این کار را دارید. آن را بذارید کنار! میتوانم حس کنم برخی خوانندگان این سطور، از این پیشنهاد خشـــمگین شدهاند. خوشـــبختا­نه خوانندگان تنهـــا الزم اســـت بـــه ارزشهـــای شـــخصی کتابخوانی خودشان پایبند باشـــند. برخی کتابخوانها نمیتوانند کتابی را که از آن لذت نمیبرند رها کنند. اما حرف من این اســـت، در این دنیـــا کتابهای بســـیار زیادی وجود دارد اما عمر ما کوتاه اســـت. قاعدتاً شما در زندگیتان نمیتوانیــ­ـد تمـــام کتابهـــا را بخوانید. حتی اگر شـــما آخرین انســـان روی زمین باشـــید که تمـــام وقتتان را صرف کتـــاب خواندن میکنیـــد باز هم قـــادر نخواهید بود تمام کتابهـــا را بخوانید. ما باید بپذیریم که وقتی دســـت از زندگـــی میشـــوییم، کتابهای متعـــددی را پشت سرمان جا میگذاریم که حتی فرصت نکردهایم ورقشان بزنیم؛ کتابهایی که میتوانستند تأثیر شگرفی روی ما بگذارند. تصور کردنش سخت اما نشأت گرفته از واقعیت است. حاال تصور کنید با این فرصت کمی که دارید، وقتتان را صرف رمانـــی کنید که اصالً جذبتان نکرده اســـت. البته منظور من این نیست که کتابی را که در وهله اول سخت بهنظر میرسد، کنار بگذارید. گاهی اوقـــات فائق آمدن بر غریزهمان لـــذت کتاب خواندن و داســـتان را بیشـــتر میکند. وقتی که معنای کلمهای به آرامی برای شما آشکار میشود و به رمزگشایی داستان کمک میکند، زیبایـــی کتابی که میخوانیـــ­د رفتهرفته خودش را نشان میدهد. منظور من این لحظه نیست، منظـــورم لحظهای اســـت که همه ما با آن خوب آشـــنا هســـتیم. وقتی کـــه 300 صفحه از کتابـــی را خواندهایم و بارهـــا و بارها تالش کردهایم بـــا متن آن ارتباط برقرار کنیم اما تالشمان ناکام میماند و کوچکترین اهمیتی به شخصیتهای داستان و مسائلشان نمیدهیم. اگر در حال خواندن کتابی باشـــید که دوســـتش ندارید، مدام تعداد صفحات باقیمانده را میشـــماری­د و به آن فکر میکنید. انبوه کتابهای روی میزتان نام شما را فرا میخوانند. اما به همان دلیل شما همچنان در حال سر و کلـــه زدن با آن کتاب هســـتید. اگر ایـــن یک فیلم بود، شما براحتی کنارش میگذاشتید. اگر یکی از سریالهای نتفلیکس بـــود، رهایش میکردید و دیگـــر هرگز به آن فکر هم نمیکردید. اما این کتاب است و شما احساس تعهد بیشتری به آن میکنید، بنابراین برای شما سخت است که به سادگی رهایش کنید. وقتی من روی خواندن کتابی وقـــت میگذارم امـــا یک باره رهایـــش میکنم، احساس میکنم وقتم تلف شـــده است. بنابراین برای جلوگیـــری از این احســـاس، مـــا وقت بیشـــتری را تلف میکنیم و به خواندن کتاب ادامه میدهیم. بهجـــای آن، اولیـــن لحظهای کـــه کتاب را گشـــودید، به یـــاد آورید تا ببینید وقت چندانی صـــرف آن نکردهاید. شـــما به اندازهای وقت صرف خواندن این کتاب صرف کردهاید کـــه بتوانید بفهمید این کتاب مناســـب شـــما نیســـت. انســـانها دوســـت ندارند از کتابها شکســـت بخورند. ما میتوانیم ببینیم که در صفحات باقیمانده اندیشـــها­ی مطرح شـــده کـــه میتوانـــد وقتـــی که طی هفتههـــای پیش بـــرای آن گذاشـــتها­ید را توجیـــه کند. گاهی اوقات این خیال درســـت اســـت اما بیشتر اوقات بیشـــتر از آنکه قانون باشـــد، یک انتظار است. میتوان گفـــت این نشـــأت گرفته از یـــک نـــوع خودخواهی هم اســـت. وقتی ما کتابی را تمام میکنیم، این به فهرست موفقیتهایم­ـــان میافزاید. اما وقتی کتابـــی را ناتمام رها میکنیم، این به بار روی دوشـــمان افزوده میشود. ذهنتان را مشـــغول میکند و گاه به گاه در قالب یکی از شکستهای زندگیتان خودی نشان میدهد.اما نباید چنین باشد. زمین گذاشـــتن کتابی که برای شما نوشته نشده، لذت بســـیار زیادی دارد. این نشانهای از آزادی و کنترل است. مثل این است که رابطهای مخرب را تمام کنید. این تقصیر شما نیست که کتاب جذبتان نمیکند. البته تقصیر کتاب هم نیست. فقط این کتاب برای شما نیســـت. البته که کنار گذاشتن آن راحت نیست اما باید این را امتحان کنید و احتماالً بزودی احســـاس خوبی از آن پیدا خواهید کرد.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran