«دکتر هادی نخعی» در تارک تاریخنگاری جنگ و دفاع مقدس
بیشک تعیین اهداف، شــیوه گــردآوری، روش تحقیــق و تدویــن تاریخنــگاری جنــگ ایــران و عــراق، مرهون دانش، بینش، تجربه و زحمات مرحوم اســتاد دکتر هادی نخعی اســت. او مبدع، ایدهپرور و صاحب سبک بود، لذا روش شناسی مطالعه و تحقیــق او از این جهت منحصربفرد اســت چــرا که نه در هنــگام و نه بعد از جنگ و دفاع مقــدس، ایــن شــیوه و روش در مراکــز دیگــر مشاهده نشده است. اگرچه او با همه دقتها و شگردهای علمیای که مصروف داشت آثار بینظیری خلق کرد، اما این گامهای اساســی را مقدمهای بر تاریخنگاری جنگ میدانست. اگر سپاه پاسداران از ابتدای بحرانهای داخلی و منطقــهای و ســپس در جنــگ تحمیلی، به شــیوههای روایتگــری روی آورد و بــه تولیدات زندهای دســت پیدا کــرد، عمومــاً تحت تأثیر آموزههــا و الهامــات اوســت. اینکــه چگونــه خودمان را به موضوع نزدیک کرده، مشاهده مشــارکتی داشــته باشــیم و مشاهدهنویســی کنیــم، از حاشــیهها و فــروع به اصــل موضوع بپردازیــم، چگونــه و با چــه تکنیکــی و در چه زمانهایی مصاحبه انجام دهیم و در کمترین زمــان و بعــد فاصلــه، وقایــع را ثبــت و ضبط کنیم. رویکــرد او بســیار جــدی (غیراحساســی)، غیرصنفــی و غیرتبلیغاتــی بــود. بویــژه برخــورداری از کیفیــت، از دغدغههای اصلی او در آثــار منتشــره خــود و دیگــر همــکاران بهشــمار میرفت. از اینرو نسبت به تحریف تاریــخ حساســیت فراوانــی نشــان مــیداد و نگاهــش بــه تاریــخ وقایــع، فراســازمانی بود، بلکــه در مقیــاس ملــی، به موضوعــات مورد مطالعــه، علمــی و پژوهشــی مینگریســت. در یــک نمونــه، در اوایل ســال 59 و در جریان درگیریهــا و بحــران قومی نواحی کردنشــین ایــران، پس از تحقیقــات میدانی پرمخاطره و مشــقتآفرین، به قلم نگارنده مقاله حاضر، گزارشــی تهیه شــد از حادثه خونین روســتای «قارنــا». هنگامــی کــه گــزارش مزبور پــس از ویراســتاری اساســی اســتاد، در بولتــن داخلی آن زمــان «رویدادها و تحلیل» بهچاپ رســید بعضــی از طرفیــن ماجــرا بهانــه کردنــد کــه گزارش را «امتیها» نوشــتهاند! زیرا بســیاری از این دســت گزارشــات کــه از مناطق بحرانی تهیه شد اغلب از برابر عینک منصفانه استاد نخعــی میگذشــت و بههمین منــوال و پس از جنــگ نیز او با مناعت طبــع زیاد بهصورت فنی و هرطور شــده گزارشهای راویان جنگ را از آب و گل درمــیآورد و بهفوریت بهدســت چــاپ میســپرد. بجــز کتابهــای ســیری در جنــگ ایران و عراق، قلــم و رهنمودهای او بر ســایر آثار و کتب مرکــز مطالعات و تحقیقات جنگ متبلور است! اگرچه در ذیل برخی نامی از ایشان نیست! ویژگی سخاوتمندانهای که در کمتر استادی دیده میشود. او بهمعنای واقعی کلمه یک محقق عقلگرا، جامعنگــر و واقعگــرا بــود. تــالش میکــرد فــارغ از هرگونــه تحریــف بــه کنه حــوادث رخ داده بپــردازد و شــاگردانش را نیــز رهنمــون میســاخت که حوصله به خرج دهند، بیشتر بخواننــد، اســناد موثــق زیادتــری گــردآوری کننــد تا از ســطح به عمق برونــد، در توصیف دوســتان و وفــاداران انقــالب و جلوبرنــدگان جنــگ گزافهگویــی و ذرهای علیــه دشــمنان اجحاف نکنند. در فتنه تروریســتی مجاهدین خلق، خیلی ریاضت کشید تا همه منابع مورد نیاز را برای شــناخت رفتار آنها مالحظه کند، اســناد النههای تیمی را که بهصورت کشــف و رمــز و نامنظم در کاغذهای نــازک و کم رنگ و ریز نوشــته شــده بود، کنار هم گذاشــت و به چنــان ادراکــی از موضوع رســید: بهمثابه یک عضو سازمان. سه جلد کتاب او تحت عناوین: تروریســم ضدمردمــی، منافقیــن رودرروی خلق و جنگ و تجاوز هنوز ناب اســت و دست اول، زیــرا وی در مطالعــه و تحقیقات از عقل و شــعور سیاســی باال و ســپس ژرف اندیشی و واقعنگریاش کمک میگرفــت. با این حال، او در فصلنامه تخصصی جنگ ایران و عراق، نگیــن31 مینویســد: «مــا تاریخمــان تاریــخ عقلی اســت، آن هم عقل مبتنی بر وحی، نه عقل اومانیستی و غربی.» او در آن زمان وقتی به چنیــن اظهارنظــری میپــردازد، بخوبی از رابطــه عقــل و وحی و شــرع آگاه و به نظریات جدید آشناست و معنا و مفهوم عقل مدرن و عقل خودبنیــاد را درک کرده و به دیدگاههای جامعــه شناســانه دربــاره عقالنیت ابــزاری و پست مدرن تسلط دارد. سرعت عمل و تندخوانیاش موجب میشد از کمتریــن اوقــات بیشــترین بهره را ببــرد. در نوشتن نیز، قلم اول را بیشتر به محتوا اهمیت مــیداد تــا قواعد دســتوری و ادبی، لذا بســیار ســریع، معانــی و مفاهیم موجــود در ذهنش را روی کاغــذ مــیآورد. در جلســات توجیهــی نیز مطالب نغز و نوآورانه را چنان ســلیس به شاگردانش میآموخت که ترس و رعب آنها از روبهرو شــدن با مهیجترین و حســاسترین موضوعاتوانشاهافرومیریخت. او بیادعــا چنــان در ویرایش فنــی و محتوایی مهــارت بــه خرج مــیداد کــه گویــی ترمهای درســی روش تحقیــق در علــوم اجتماعــی را از الم تــا کام آموختــه اســت. در حالــی کــه او فارغالتحصیل مهندسی نســاجی از دانشگاه پلیتکنیــک تهــران و مدتها قبــل از پیروزی انقــالب در کارخانجــات، ســرگرم فعالیــت تخصصی خود بود. هنری که به خرج داد این بود که طیف وسیعی از همکاران و راویان اعم از دانشــجو، طلبه، نیروهای کادر و بســیجی از کمســواد تا تحصیلکرده دانشــگاهی را جمع کــرد و بــرای همــه آنهــا هم بــه منزلــه مربی بــود و هــم پدری دلســوز. با آنها با ســعهصدر