روحانی از وعدههای خود عدول نکرده است
■ این روزها برخی از عبور اصالحطلبــان از روحانی خبر میدهند. به نظر شما چنیناتفاقیافتادهاست؟ اصالحطلبــان از روز اول ســطح انتظــارات، آرمانهــا و مطالباتشــان از روحانــی فراتــر بــود. متأســفانه میــان فعــاالن سیاســی گاهــی واژههــا دقیــق اســتفاده نمیشــود. میــان واژه اتحــاد و ائتــالف با واژه حمایت تفاوت هســت. اصالحطلبــان نــه بــا روحانی متحد شــدند و نه مؤتلف. اصالحطلبان با توجه به شرایط خاص زمانــی و محدودیتهــا و مقــدورات و شــرایط ایــران از روحانی حمایت کردنــد. اکنون نیز این حمایــت ادامــه دارد. حمایــت از روحانی یا هر کــس دیگر، هم اوالً به معنی عدم نقد نیســت. از دیــد برخی هر نقدی مســاوی عبور یا تخریب اســت کــه این هــم اشــتباه دیگــری اســت. ثانیاً حمایــت از روحانــی به معنی دفاع بــی مورد از همــه ارکان دولــت نیســت. گاه معاونان رئیس جمهــوری یا وزیر یا اســتانداری اشــتباه می کند که برای تقویت دولت باید بی مجامله و صریح مطــرح کــرد. به نظر مــن روحانــی از وعدههای خود عدول نکرده اســت. روحانی همان هست کــه بود. آنچه به برخی از دوســتان خــو ِد ما وارد است، این است که جوری سخن میگویند مثل اینکه شــرایط کشور را نمیدانســتند، مثالً امروز از دولــت پنهان و از اینکه روحانی را نمیگذارند کار کنــد یــا روحانی به اصالحطلبان پشــت کرد ...و ایــن ســخنان بیــش از هــر چیزی اشــکال به عــدم شــناخت دقیق و بــه برداشــتهای غلط این اصالحطلبان برمیگردد. مگر آنکه بگوییم صادقانــه بــا مــردم ســخن نمیگوییــم. پــس روحانــی اگر هم نتوانســته، به همان شــکلی که میگفتیم خاتمی نتوانسته است درست است، یعنی نگذاشتند. مسأله اصلی این است که حاال در دوره خاتمــی نگذاشــتند و در دوره روحانــی هم نمیگذارند و بعد هم نخواهند گذاشت، آیا اصالحطلبان میخواهند کنش سیاسی و مدنی داشته باشند یا نه ؟ مسأله این است. ■ برخی میگوینــد این ایراد بــه اصالحطلبان وارد است که ســال 92 وارد بحثهای عینی با روحانینشدند؟ نوشــتن ســند ائتــالف هنگامــی موضوعیــت و معنــا دارد کــه شــرایط کشــور وضعیــت عادی داشــته باشــد. بــه علــت توجه بــه منافــع ملی ایــران، اصالحطلبــان بایــد از روحانــی حمایت میکردند. حمایت حمایت درســتی بود. علت ریــزش رأی اصالحطلبــان فقــط بــه روحانــی برنمیگــردد، بــه خــود اصالحطلبــان هــم برمیگــردد. اصالحطلبــان میتواننــد مواضــع خــود را در حمایــت از مــردم متفــاوت و حتــی فراتــر از دولت روحانی مطرح کننــد. از کارگران و معلمان و دانشجویان حمایت کنند. از حضور افــراد فرصتطلــب و شــیوع مناســبات مالــی غیرســالم در میان خود جلوگیری کنند. حاال در یــک انتخابات هــم رأی بیاورند یا نیاورند، مهم نیســت. اصالحطلبان که نباید همیشــه خود را پیــروز میدان فــرض کنند. مهــم گرفتن موضع درست و بهنگام و مبتنی بر منافع ملی است. ■ آقای حجاریان در جایی عنــوان کرد که پروژه اصالحات به انتخابات گره نخورده و اصالحات صدقه بگیر نیســت که از قدرت گدایــی کند، آیا میتوان از این عبــارت به عنوان قهر با صندوق رأیتعبیرکرد؟ حرف درســتی اســت، اما دقیقتر آن اســت کــه اصالحات لزوماً و منحصــراً به انتخابات گره نخورده اســت. بحث گدایی را حجاریان بــرای آن عــده از اصالحطلبــان میگوید که برای ماندن در پست و جایگاهشان حاضرند هــر تخفیفــی را بپذیرند هر ذلــت و زبونی را میپذیرند تا دو روز بیشــتر در پســتی بمانند و متأسفانه گاهی همینها هم پیش بزرگان اصالحطلــب ارج و قــرب مییابنــد. در ایــن وضــع چــرا مــردم نبایــد از اصالحطلبــان ناامیــد شــوند؟ و چــرا نبایــد اصالحطلــب و اصولگــرا را یکــی نداننــد؟ در ایــن وضعیت بایــد گفــت اصالحــات آری، اصالحطلبــان شــاید! اصالحطلبان نیــاز به پاالیــش درون جناحــی دارنــد، تأکیــد حجاریــان بر هســته ســخت اصالحات ناظر به این منظور است. اصالحطلبــان راســتین نیــازی بــه گدایــی از قــدرت ندارنــد و حتــی نیــازی به دعــوت در قــدرت هــم نــدارد، آنهــا بــر اســاس منافــع ملی که مســاوی با منافع مردم است سخن میگوینــد، حــاال در زمانــی مــردم حمایــت میکننــد و زمانی به هر دلیل و علتی ممکن اســت نــه بگوینــد. تاکتیــک انتخاباتــی البته موضوع دیگری اســت. بله اگر حداقلهایی برای حمایت از کاندیدایی نباشــد، چرا باید شــرکت کــرد؟ اصالحطلبــان بــا پرچــم و با برنامههــا و شــعارها و ایده آلهــای خود در انتخابــات شــرکت میکننــد، اگــر مانــع آنها شــوند امــا شــرایطی حداقلــی وجود داشــته باشــد شــرکت میکنند، در غیر این صورت و بدون تحریم انتخابات، تشخیص انتخاب را باید برعهــده مردم بنهند. تحریم انتخابات از نظــر اســتراتژیک بــرای اصالحطلبــان اشــتباه اســت، اما تحریم موردی و تاکتیکی انتخابــات هــم، راهی برای آگاهی بخشــی و فشــار بر حاکمیــت برای قبــول حداقلها در انتخابات است. وقتی از اصالحطلبان ســخن میگوییم، دایره مصداقــی آن معلــوم نیســت، دایــره خیلــی وسیع اســت. حجاریان نگفته است حضور در انتخابات گدایی قدرت است. او گفته است که حضــور در هر شــرایطی گدایی قدرت اســت و این سخن، سخن نادرستی نیست. ■ اگــر چنیــن اقدامــی صــورت بگیــرد و قهــر اصالحطلبان بــا صندوق رقم بخــورد، فرجام اصالحــات چــه خواهــد شــد؟ ایــن تصمیــم واگذاریمیدانبهاصولگرایاننیست؟ کســی نگفته اســت که با انتخابــات قهر کنیم. مســأله این اســت کــه قرار نیســت در بــازی از پیــش طراحــی شــده و یــا مهندســی شــدهای بــازی بخوریــم، مگــر بــازی بــازی گردانهــا را بــه نفع مــردم برهم بزنیــم. البته اگر کســی از اصالحطلبــان فکــر میکنــد کــه در انتخابــات ریاســت جمهوری بــه اصالحطلبــان فرصت و امــکان کافــی بــرای حضور میدهند اشــتباه میکننــد. راه مقــدور و ممکــن پیــش روی مــا در آینــده همچنــان میانــهروی اســت. مگــر اتفاقات خاصی بیفتد، چه میدانیم؟ اما این نگذاشــتنها برای اصالحــات ادامــه دارد، اما حداقلهای قابل قبول هم، فعالً باید مغتنم شمرده شود. ■ دولــتروحانیازهردوســویچپوراســت موردنقدواقعمیشود،اینبهضررکشورنیست؟ نقد با تخریب فرق دارد، سیاست حمایت و انتقادسیاستیدرستوبهنفعاصالحطلبان، روحانــی و حتــی حاکمیــت اســت. جامعــه زنــده، جامعــه نقد کننــده و نقدپذیر اســت. اصولگرایــان تنــدرو حتــی میــان اکثریــت اصولگرایان هم منزوی هستند. قدرت پشت پرده هم فعالً ترجیح میدهد تا پشــت پرده بماند. سر و صداهای تندروها هم بین مردم جایــی ندارد. قدرت پشــت پــرده اگر بخواهد روحانی را به زمین بزند، بزرگترین اشــتباه تاریخی را مرتکب شــده اســت، عاقلترهای آنــان این را فهمیدهاند. تاکتیــک آنها اکنون اختالف میان اصالحطلبان، ناکارآمد نشان دادن دولت روحانی، تحریک اصالحطلبان بــرای حمله بــه روحانــی، بی عرضه نشــان دادن روحانــی و ناامیــد کردن مــردم و اینکه روحانی به وعدههایش عمل نکرده، اســت. جالب آنکه اصولگرایان تندرو و قدرت پشت پــرده گاهــی نقش دایــه مهربانتر از مــادر را بــرای اصالحطلبان بــازیِمیکنند تــا با این پروژه بدون دردســر، پیــروز انتخابات بعدی باشند.