ایران در چهارراه بودجه سال 98
هزینههــای دولــت اســت. دولــت بزرگتریــن مصرفکننده کشــور اســت و اگر نرخ ارز باالتر در نظر گرفته شــود مفهوم آن افزایش درآمد نیســت. بــا ایــن اتفــاق هــم درآمدهــا و هــم هزینههــای دولــت باالتر خواهد رفــت و تأثیر چندانــی بر بهبود وضــع درآمدی آن نخواهد داشت. ■
اگر کار کارشناســی دقیق صــورت گیرد، قطعاً امــکان ایــن موضــوع وجــود دارد. رقمــی نمیخواهم عنوان کنــم اما در طوفان بحران نبایــد صــاف بایســتیم و بــه مــردم بگوییــم مشــکلی وجــود نــدارد و بخواهیــم مــدام آنهــا را توجیــه کنیــم. مســئوالن در ایــن دوره نیــاز بــه تدبیــر بیشــتری دارنــد. بازنگــری در هزینههــا یــک موضــوع اســت که بایــد انجام شــود. موضــوع دیگــر شفافســازی بودجــه اســت که باید طــی آن به مــردم بگویند ریال بــه ریــال ســرمایه و درآمــد این کشــور در کجا صرف میشــود و چه تبعاتی بــرای آنها دارد. منافــع آن چیســت. نماینــدگان مجلس هم
اشــاره کردید که باید بر بخش هزینهها تمرکز بیشــتری کرد. فکر میکنیــد چقدر میتــوان از هزینههای دولت کم کرد؟
دولــت دوازدهــم در آذرمــاه 96 وقتــی الیحــه بودجــه ســال 97 را بــه مجلــس تقدیــم کــرد، قول داد که بودجه شــفاف خواهــد بود و مردم مطلع خواهند شد که بودجه را کی گرفت، کجا هزینــه کــرد و چه دســتاوردی برای کشــور ارائه داد. مخالفــان زیــادی دربــاره بودجه ســال 97 موضــع گرفتند. دربودجــه 97 دولت دوازدهم بایــد خود را بــرای تــابآوری در برابر موفقیت احتمالــی مخالفــان برجــام در داخــل و خارج از کشــور و به شکســت کشــاندن برجــام آماده میکرد که نکرد. شــعار ســال 97 حمایت از کاالی ایرانی است. این حمایت درصورتی تحقق مییافت و مییابد که مالیاتها، عوارض و بهطورکلــی کاهش هزینهها و بوروکراســی اداری و قضایی و آنچه به تولید داخلی و مشــارکت شــرکتهای کوچک و متوسط ایرانی با همتاهای غیرایرانیشــان کمک میکرد و میکند که دربودجه سال 97 تصویب میشد و جلوی قاچاق فرآوردههای نفتی را میگرفت کــه نشــد. رئیس دولــت دوازدهــم در آذرمــاه 96 گفــت 25 درصد نقدینگی کل کشور دردست عدهای خاص است که هرکاری مایلند با اقتصاد کشور می کنند، یک روز دربازار ارز و روزی دیگردر بازار کاال و خدمات.بودجه سال 97 نتوانست با آنها مقابله کند. نتیجه اینکه مخالفان بودجه 97 و اصحاب 25 درصد نقدینگی در کشــور موفق شدند وضعیتی در کشور از دیماه 96 (شروع در مشهد) تاکنون پدید بیاورنــد که عالقه مندان به ســرمایهگذاری در ایران فراری شــدند و ترامپ هم تشــویق بــه تعریف تحریمهای ســخت ترازتحریمهای قبلی به قول خودش شد. ■ بودجه 97 شفاف نشد آیا بودجه 98 شفاف خواهد بود؟ همــه چیــز درباره بودجــه 97 در تاریکــی کامل قرار گرفــت. دولت، مجلس و ســایر ارکان نظام تالشــی برای توضیح به مردم بهعمل نیاوردند. تحریم بهانه خوبی بود و هست. حاال بودجه 98 درشرایط تحریــم بایــد تدویــن، تنظیــم و تصویــب شــود. بــه نظــر میرســد متأســفانه هنوز بودجه قرار اســت روی محور اقتصــاد دالری یعنی درآمدهای نفتی که حاال تا حدود یک ســوم کاهش پیدا کرده است بچرخــد. نکتهای که باید دولت دوازدهم مورد توجه قرار بدهد این واقعیــت اســت که بازار نفــت و درآمدهای ارزی بودجــه 98 با بازار بودجه 79تفاوت بسیار کرده است و اصالً قابل اعتماد نیست. ■ نگاهی به بازار نفت پــس از اعــالم تصمیــم قطر بــرای خروج از ســازمان اوپک بســیاری معتقدند که چرا ایران هنوز تصمیم مشــابهای نگرفته اســت؟ قطر متوجه برخی از واقعیتها شــده از جمله اینکــه بازار جهانی نفت و روش قیمتگذاری برای نفت خام شــاخص «برنت» دریای شمال اسکاتلند (انگلیس) پس از مشکالتی که در سال 2001 میالدی دست به گریبان شــد مرتباً دستکاری میشود. از سال 2009 میالدی تا سال 2014 میالدی عربستان و امریکا بهطور مشترک درقیمتگذاری نفت خــام برنت تأثیرگــذار بودند. درژانویــه 2015 برخــی از صاحبنظران گفتند که عربستان ذخایر ارزیاش را پس از توافق دولت اوباما با ایران مرتبط با برجام از دالر امریکا خارج کرد و برای جلب حمایت اروپا به یــورو تبدیل کــرد. دولت اوباما با باال نگه داشــتن قیمت نفت خام با دستکاری در بازارهای برنت (دریای شمال) و دبلیو تیای (نیویورک) و با بهرهبرداری تحریمهای نفتی ایران بین ســالهای 2009 تا 2014 قیمت نفت خام را درســطحی نگه داشــت تا ســرمایهگذاری وتولید نفت خامهای غیرمتعارف (شــیل اویل و شــیل گاز از الیههای سنگ رســی اعماق زمین) مقرون به صرفه شود که شد. بنابراین امریکا به بزرگتریــن تولیدکننده و صادرکننده نفت خــام و گاز طبیعی مایع در جهان تبدیل شد و نقشی را که همیشه عربستان بهعنوان برقرارکننده تــوازن قیمــت و عرضــه نفت خــام در بازار بــازی می کرد بــه امریکا منتقل کرد. درواقع هفتاد سال مشارکت بین عربستان و امریکا برای برقــراری تــوازن قیمت وعرضه نفت خــام در بازارهــای بینالمللی که از ســال 1945 میالدی شــروع شــده و با توافق تبدیل دالرامریکا به پتــرو دالر بهعنــوان ارز ذخیــرهای و ارز تجــارت انرژی در ســال 1973 میالدی مستحکم شــده بود خاتمه یافت. تحول قابل توجه دیگری کــه درســال 2015 مطــرح شــد ایــن واقعیت بــود که تغییر سیاســت خارجی در تهران شرکتهای چند ملیتی را متقاعد کرده بود که بهتر است روی سرمایهگذاری در میادین با هزینه پایینتر تولید درایران و عراق تمرکز کنند و تاحدودی نســبت به عربستان کم توجهی کردند و این موضوع باعث دلواپسی خانواده آل سعود و اتحاد آل سعود با اسرائیل و متعاقباً دولت ترامپ برای به شکست کشاندن برجام شد. ■ اوپک نیمه جان ســازمان اوپک بهدلیل ضعــف نمایندگان ایران درســازمان مذکور بویــژه در طــول عمــر دولــت دهم بهطــور کامل توســط عربســتان مدیریت میشــد. درحال حاضر با بهرهمندی از تحریمهای جدید امریکا علیه ایران، عربســتان سعی دارد به جهان نشان بدهد که با روسیه بازار نفت را کنترل میکند و بقیه در اوپک نقشی ندارند. گفته میشود به همین دلیل قطر تصمیم گرفت سازمان مذکور را ترک کند. زیرا قطر معتقد است که با روسیه میتواند در بازار گاز طبیعی نقش مشابهی ایفا کند و دبیرخانه مجمع کشورهای صادرکننده گاز طبیعی هم در قطر مستقر است. ■ قیمت نفت در سال 98 چند؟ آنچــه را کــه میتوان به صراحت بیان داشــت این اســت کــه ایران درداخــل اوپــک یا بیــرون از اوپــک نقشــی درتأثیرگــذاری و تعیین قیمــت نفــت خــام در بــازار جهانــی نفــت خــام نــدارد. بازارهــای بــورس انرژی در همه کشــورها توســط عدهای الیــگارش (اصحاب ثــروت و شــرکتهای بزرگ) مدیریت میشــوند. ایــن بازارها فقط منافع کســانی را که دراین بازارها ســهامدار هستند تأمین میکنند. این بازارها برخالف آنچه مدعی آن هســتند اصالً شــفاف نیســتند. درهمیــن حال، تحوالت نوین نظیر گرم شــدن کره زمین، ضرورت کاهش تولیــد گازهای گلخانــهای، افزایش هزینه تولیــد انرژیهای فســیلی و کربنی، پیشــرفت تکنولوژی و ارزانتر شــدن تولید برق از انرژیهــای تجدید پذیر (خورشــیدی، بــادی )...و شــرایطی را پدید آورده اســت کــه تعریف حاملهای انرژی (نفــت وگاز) از اینکه یک کاال هســتند و بهصــورت کاال در بازارهــای بورس معامله میشــوند درحــال تغییــر اســت و تعریف جدیــدی تحت عنوان اینکــه انرژی فرآهــم آورنــده خدمات میباشــد مطرح شــده اســت. بســیاری از کارشناســان معتقدنــد که درســال 98 و ســالهای بعد ایــران برای رهایــی از اقتصــاد دالری (وابســتگی به درآمدهای نفتــی) باید این تعریــف جدید را دربودجه ســاالنهاش مد نظر قرار بدهد. درســایر کشورها هم روابط شرکتهای چند ملیتی با مصرفکنندگان انرژی درحال دگرگونی اســت و شــرکتهای چند ملیتــی نفتی بهصورت شرکتهای فراهم آورنده خدمات به مصرفکنندگان نهایی انرژی تغییر ساختار میدهند. ■ تأمین سرمایه برای اقتصاد ایران؟ متأســفانه بهدلیل تالش دلواپســان و به شکســت کشــاندن برجام فرصــت طالیــی جلــب و جــذب ســرمایه گذاریهــای مســتقیم خارجــی در دوران پســا برجام از دســت رفت. بــرای جلب و جذب ســرمایهگذاری ایران بواسطه شرایط فعلی و مشکالتی که اصحاب ثروت و خواهان قدرت سیاســی برای دولــت دوازدهم هرروز ایجاد میکنند، ایران را برســردوراهی انتخاب تأمین مالی ســرمایهگذاری بانکــی )bank finance capital( بــه ازای فــروش نفت خام در یک بازار ســنتی نفــت خام با روش تأمیــن مالی دالری امریــکا یا روش تأمیــن مالــی یورویی قــرار داده اســت. هیأتهــای نمایندگی دول اروپایــی بــا تعریف نهــاد ویژه مالی بــرای تجارت با ایران پیشــنهاد دارند که از طریق دادن یورو (بدهکار کردن ایران) واعطای اعتبار به ایران با تضمین فروش نفت خام ایران به اروپا انواع کاال و خدمات را بــه ایــران صــادر کننــد. درواقــع آنچه به ایران پیشــنهاد میشــود روشــی اســت که یونان را بشــدت بدهکار کرد و اقتصاد یونــان را در اختیار و تصمیم طلبکاران از یونان قرارداد. از ســوی دیگر وابستگی بــه اقتصــاد دالری هم ایــن معنی را داشــت و امروز میتــوان آن را لمس کرد که سیاستهای اقتصادی ایران در جایی اتخاذ میشد و میشود که دالر را چاپ و منتشر میکند. یعنی واشینگتن (امریکا). شاید به همین دلیل چند روز پس از امضای توافقنامه برجام، ایران تصمیم گرفت که به شرکتهای امریکایی اجازه حضور و فعالیت در اقتصــاد ایران را ندهد. دولت اوباما هم به همین دلیل بازکردن دربانکهــای دالری بــه روی ایران را معطل کرد. تأثیــر و نفوذ دالر (درآمدهــای نفتــی) در اقتصاد ایــران را این روزهــا بخوبی میتوان لمس کرد. ■ آیا راهکار نوینی وجود دارد؟ رئیــس دولــت یازدهــم و دوازدهــم در اجــالس داووس در ســال 2014 میالدی پیشــنهادی کرد که متأســفانه درایران پیگیری جدی نشــد. ایشــان پیشــنهاد داد که با توجه به دگرگونیهایی که در بازار بینالمللی نفت خام مشــاهده میشــود و داللها با ایجاد التهاب و نوســانات هــم تولیدکننــده و هــم مصرفکننــده را دچار مشــکل میکننــد بهتــر اســت روشــی نویــن تعریــف شــود و تولیدکننــده و صادرکننــده انــرژی و مصرفکننــده انــرژی بــدون واســطه بــا هم معاملــه کننــد. چگونه؟ طبیعی اســت که تولیدکننده مایل اســت محصول خود را به باالترین قیمت بفروشد و مصرفکننده تمایل دارد کــه بــه پایینتریــن قیمــت بخرد. امــا چنانچــه مصرفکننده در خطــرات تولیــد و ســرمایهگذاری (ریســکها)، دانــش و علــم، اطالعات و نوآوری و نظیر آنها با تولیدکننده مشــارکت و همکاری کنــد آنوقــت اســت کــه قیمت هــم بــرای تولیدکننــده و هــم برای مصرفکننــده قابــل قبول خواهد بــود و دچار نوســانات ناگهانی و تحوالت غیرقابل انتظار نخواهد شد. توجه به این پیشنهاد نکتهای را هــم مــورد توجه قرار میدهــد وآن، اینکه به جای اینکه شــرکت ملی نفت ایران نفت خود را چه در بورس انرژی یا چه در بازارهای بینالمللی بفروشد که طبیعی است دراین بازارها باید درقیمت و کسب سهمیه دربازار با دیگر تولیدکنندگان و صادرکنندگان رقابت کنــد، میتواند بــا مصرفکننده نهایــی نفت خام ایران مشــارکت میان مدت و بلند مدت داشــته باشــد و معامله مســتقیم و بدون واســطه بــا پاالیشــگاههای بازار مصــرف نفت خام ایران براســاس قراردادهــای معاوضه را مد نظر قرار بدهــد. درواقع ایران به جای اینکه نفت خام ایران را بفروشــد آن را عرضه میکند. بهطور مثال ایــران میتوانــد به ازای عرضــه نفت خام به پاالیشــگاههای یونان و پاالیشــگاه گرنــج مــوث در اســکاتلند (نفــت خام این پاالیشــگاه حدود شــصت ســال تا قبل از تحریمهــای پیش از برجــام از ایران تأمین میشــد) حــق معاوضه نفت خــام با فرآوردههــای نفتی را داشــته باشــد. درهمین حال به جــای اینکه فرآوردههــای نفتی را بهطــور فیزیکــی دریافت کنــد میتواند بــه ازای فرآوردههای نفتی اعتبــاری معــادل ارزش فرآوردههای نفتی را دریافت کند. ســپس ایــران میتواند معــادل ارزش اعتباری که دریافت کرده اســت کاال و خدمــات مــورد نیاز ایران را از بازار مورد نظر خریداری کند، بدون اینکــه نیــازی به بانــک و ارزفیزیکی دالری داشــته باشــد. با همین روش ایــران بــه جــای صــادرات گاز طبیعــی از طریق خــط لوله یا ســایر روشها میتواند گاز طبیعی را به برق تبدیل و برق را صادر کنــد یا گاز طبیعــی را با برق معاوضه کند (نظیر توافقی که درحال حاضر با ارمنســتان برقراراســت) و بــرق را دربازاری کــه نیاز به آن اســت بفروشــد و از محل درآمد آن کاال و خدمات موردنیاز ایران را خریــداری کند. دراین روش هم به خدمات بانکی وفیزیکی دالری نیازی نیســت. درهمین راستا با توجه به اینکه در حوزه دریای خزر حجم ذخایر گازی از نفتی بیشــتر اســت موضوع شبکه انرژی خرز ســال هاست که مطرح شــده اســت. ابتدا دردولت یازدهم و اخیراً دردولــت دوازدهــم موضوع کریدور انرژی شــمال بــه جنوب برای صادرات برق شــمال (از روســیه و آذربایجان) و حــوزه دریای خزر از مســیر ایــران مطرح شــده اســت. همه دوســت دارنــد در کاالیی سرمایهگذاری کنند که ارزش خودش را حفظ کند: کشورهای عمده مصرفکننــده انرژی نظیر چین با خلق ذخایر نفت خام درحدود یک میلیارد بشکه و فرآوردههای نفتی سعی دارند داراییهایشان را بــه جای اینکه بهصــورت دالر نگه دارند تبدیل به کاالیی کنند که ارزش خودش را حفظ میکند و فرآهم آورنده خدمات (روشنایی چــراغ، حمــل ونقــل )...و یعنــی نفــت خــام و فرآوردههــای نفتی هســتند. درایــران متأســفانه بهدلیــل ارزان بــودن قیمــت انــرژی، مصرفکننــده عالقهای بــه بهینه مصرف کردن ندارد. مجلســیان هــم که مدتی دیگر بایــد در رقابتهای انتخاباتی شــرکت کنند به جــای اینکه فکری اساســی و بلند مدت برای کشــور داشــته باشــند هرکــدام به نوعی شــعار میدهند و ســعی دارند که قــوه مجریه را متهــم به مســئول بــودن دربرابر مشــکالت اقتصادی کشــور کنند. درحالی که نگاهی به بودجه ســال 97 نشــان مــی دهد که چنانچه الیحه بودجه 97 آنطور که نوشته شده بود تصویب میشد اوضاع کشــور امروز به مراتــب به رغم تحریمها بهتر و بــا ثباتتر میبود. دربودجه ســال 98 باید این نکته مهم را مدنظر داشــت که قیمت نفت خام روندی نزولی درپیش خواهد داشــت و به اعتقاد برخی از کارشناســان ســقوط قیمت نفت خام به زیر بشــکهای 50 دالر را نبایــد از نظر دورداشــت. ایران در شــرایط تحریمی کنونی فرصتی اســتثنایی بهدست آورده است که از اقتصاد دالری یعنی وابستگی به درآمدهای نفتی فاصله بگیرد. افزایش قیمتهای حامل انرژی میتواند نوعی درآمد ارزی برای ایران محســوب شود ضمن اینکه به بهبود شــرایط محیط زیســت و آب و هوا کمک اساســی خواهد کــرد. بــه ازای افزایــش قیمتهــای حامل انــرژی در بودجه ســال 98 بایــد مالیاتها، عوارضها، بهبــود و کاهش هزینه حمل ونقل عمومــی، بهداشــت و درمان، آمــوزش و پرورش، کمــک به تولید محصوالت کشاورزی و غیره مد نظر قرارداده شود.