Iran Newspaper

مک مستر و اسکاراموچی

- مترجم: مهوش غالمی

■ بخش 20 ترامــپ فــردی پرتحــرک بود ولی دوســت نداشــت تصمیمــی بگیــرد، حداقل نه تصمیماتــی کــه به نظــر میرســید او را مجبور میکند مشــکلی را تجزیــه و تحلیل کند. و هیچ تصمیمی – واقعاً از نخســتین لحظه ریاست جمهوریاش – به اندازه تصمیمگیــر­ی در مــورد افغانســتا­ن او را چون ســایه دنبال نمیکــرد. این موضوع معمایی بود که تبدیل به یک نبرد شــد؛ و نه تنها مقاومت خود او دربرابر استدالل تحلیلــی را درگیــر میکرد بلکــه جناح بندیِطرف راســت و چپ مغز کاخ ســفید خودش را - شکاف بین افرادی که معتقد بودند باید وضعیت کنونی تغییر یابد و آنهایی که خواستار حفظ وضعیت فعلی بودند - شامل میشد. در ایــن مــورد، بنن طرفدار برهــم زدن وضعیت موجود بود، و بــه ندای صلح کاخ سفید که نامحتمل هم بود – یا در هر صورت نوعی صلح – تبدیل شد. از نظر بنن، فقط او و گروه پشتیبان نه چندان باثبات دونالد ترامپ مانع اعزام پنجاه هزار سرباز امریکایی به میدان خالی از امید افغانستان بودند. اچ-آر مک مستر نماینده گروه طرفــدار وضع فعلی – و در شــکل ایده آل، افزایش نیرویــی در رأس این وضعیت فعلی – بود و بعد از جاروانکا، به هدف اصلی بنن برای سوءاســتفا­ده تبدیل شــده بود. در این جبهه بنن براحتی با پرزیدنت که احساس حقارتش نسبت به این ژنرال ِ پاور-پوینتی را چندان پنهان نمیکرد، متحد شد. بنن و رئیس جمهور از اینکه باهم دهن مک مستر را سرویس کنند لذت میبردند. مک مستر نوچه دیوید پترائوس، فرمانده سابق ارتش امریکا در خاورمیانه و افغانستان بود که در دوره اوباما رئیس ســازمان ســیا بود و بعداً به دلیل یک رســوایی عشــقی و ســوء مدیریــت اطالعات محرمانه استعفا کرد. پترائوس و حاال هم مک مستر نماینده رویکرد معمولی در افغانستان و خاورمیانه بودند. مک مستر، این ژنرالِ سرسخت، همواره نسخههای جدیدی از افزایش نیرو به رئیس جمهور پیشنهاد میداد اما هر بار ترامپ با اشاره دســت او را از دفتــر رئیــس جمهوری به بیــرون هدایت میکــرد و از روی نومیدی و ناباوری چشمانش را دایره وار به اطراف میگرداند.

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran