Iran Newspaper

مناقشه‌رانندگی‌مردانه‌و‌زنانه

-

احتمــاالً این جملهها را شــنیدهاید؛ «موقــع رانندگی راه نمیرن، راه هم نمیدن!»، «بابا، با این طرز رانندگی باید پشت ماشــین لباسشویی مینشســتن، نه پشت فرمان ماشــین» ...و ایــن نظر خیلی از مردان راننده نســبت به همتاهــای خانم اســت. امــا واقعاً نظریه برتری دســت فرمــان آقایان نســبت به خانمهــا تا چه انــدازه صحت دارد؟ راســتش را بخواهیــد، خــود مــن که نویســنده این ســطرها باشــم، همیشــه از رانندگی زنان ترس و واهمه داشــتم. چرایش را نمیدانــم، فقط ایــن را میدانم که میترســیدم. همســر بنده که رانندگی میکرد، همیشــه بــا چشــمان گــرد و از حدقــه بیــرون زده و ضربــان قلب باال، به خیابان خیره میشــدم. همیشه هم تا به مانعی یــا ماشــینی نزدیک میشــدم، ســریع به او خاطرنشــان میکــردم که چه اتفاقــی در حال افتادن اســت؛ انگار که مثــالً خــود راننده، چشــم نداشــته یــا جانش را دوســت ندارد! از همان آزارهای کالمی که معموالً سرنشین مرد با گفتن کلمات «مواظب باش»، «کجا میری؟»، «ترمز کن!» ...و روی اعصاب خانمها راه میروند. اما وقتی آمار و ارقام پلیس درباره رانندگی زنان را که به مراتب بهتر از مردان است دیدم، متوجه شدم که از نظر منطقی، هیچ دلیلــی برای این ترسهــای واهی وجود نــدارد. در واقع این ترسها، بیشتر روانی هستند و برگرفته شده از سابقه فرهنگــی و تاریخی ما نســبت بــه زنان؛ که البــد از انجام کارهای مشکل و سخت برنمیآیند. زنان در حال حاضر، در حال اثبات فرهنگی و اجتماعی خودشــان هســتند. رانندگی کردن هم بخشــی از همین ماجراســت. شــاید به من ایــراد بگیرید که مگــر زنان در رانندگــی، اثبــات نشــدهاند. در تعریف عامــه جامعه ما مــردان نــانآور خانوادهانـ­ـد و زنان کارهای خانه را ســر و سامان میدهند. برای همین یک مرد بهصورت طبیعی الــزام یــا اشــتیاق بیشــتری بــرای یادگیــری مهارتهای رانندگــی از خود نشــان میدهــد. از طرف دیگر شــرایط اقتصادی بهتر مردها ایجاب میکند تا استطاعت خرید و نگهداری یک خودرو بهصورت مستقل را داشته باشند. در نــگاه تربیت ســنتی خانوادهها هم دیده میشــود که دخترها و خانمها از ورود به دنیای مردان منع میشوند و کارهایــی از قبیــل رانندگی یا حتی دوچرخهســو­اری به نوعــی یک فعالیــت مردانه به شــمار میآیند. مجموع ایــن دیدگاههــا باعــث شــکلگیری اعتماد بــه نفس در مــردان و نوعــی ســرخوردگی در زنــان اســت. به همین دلیــل نگاه مردان نســبت به رانندگــی خانمها همراه با طعنه و سوءظن بوده است. شکلگیری این عقیده تنها به جوامع سنتی تعلق ندارد. در یک نظرسنجی که اخیراً در کشور آلمان انجام شده، یک سوم مردها به رانندگان زن اعتقــادی ندارنــد و اگر راننده تاکســی یــا اتوبوس زن باشد احساس عدم امنیت جانی میکنند. میگوینــد کــه حرمــت امامــزاده را، متولــیاش نــگاه میدارد. در مورد زنان نیز باید به چنین جمله مشهوری اشاره کرد. درست است که در تاریخ فرهنگی و اجتماعی ما، زنان فرصت عرض اندام کمتری داشــتهاند، درست اســت کــه بعضــی از مــردان بایــد نگاهشــان را تعویض کننــد، درســت اســت... امــا ایــن پیشفرضهــا، چیزی از مســئولیت زنــان کــم نخواهد کرد؛ مســئولیت کســب اعتمــاد بــه نفس و اثبات بیــش از این خود. تــا وقتی که زنان، ترس ناشناختهای از انجام کارهای سخت و سابقاً مردانه داشــته باشند، پس این فرصت را هم به گروهی از مردان خواهند داد تا به رانندگیشــ­ان ایراد بگیرند، به کار کردنشــان ایراد بگیرند ...و به هر حال باور بفرمایید تصــادف کردن، ربطــی به مــرد و زن و تعــداد رانندگان نــدارد؛ به مدل رانندگی کردن ربط دارد، مدلی که اتفاقاً آمارها نشــان میدهد در خصوص خانمها بســیار بهتر از آقایــان اســت. نه دیگــر، بیشــتر از این نمینویســم تا همکاران مرد، علیه مــن موضعگیری نکنند و متهم به بعضی چیزها نشوم.

 ??  ?? روزنامهنگا­ر
روزنامهنگا­ر

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran