Iran Newspaper

سرکی به اتاق ویرجینیا وولف

بانویی که در دوران مردســـاال­ر کار خودش را کرد و تلنگرش را به دنیای ادبیات زد

- مترجم: فرحناز دهقی منابع:ایندیپندنت، تایم

یکشـــنبه ۸ مـــارس ۱۴۹۱ ویرجینیـــ­ا وولـــف در دفتـــر یادداشـــت­هایش نوشـــت: «همیـــن حـــاال از برایتـــون برگشتهایم. مثل یک شـــهر خارجی بود: نخستین روز بهار زنهـــا روی نیمکتهای عمومی نشســـته بودند. کاله زیبایـــی در قهوهخانـــ­ه دیـــدم. مـــد چقدر چشـــم را زنـــده میکنـــد! .… نه: خیـــال درونگرایی نـــدارم. در تأییـــد جمله هنـــری جیمز میگویم: همواره مشـــاهده کن. رســـیدن پیـــری را نظاره کن. ولع را نظاره کن… شاید کارت مـــوزه بخـــرم٬ هـــر روز دوچرخهسوار­ی کنم و تاریخ بخوانم. شـــاید در هـــر دوره یک فرد شاخص را برگزینم و پیرامونش بنویسم. آدم باید مشغول باشد و حاال با اندکی شـــادی میبینم که ســـاعت ۷است باید شام درست کنم. ماهی کداک با سوســـیس». 02روز بعد او خود را کشت. نویســـنده کتـــاب «خانـــم دالـــووی» و «اتاقـــی از آن خـــود» تأثیر بســـیار عمیقی بر جهان ادبیات و فراتر از آن گذاشـــته اســـت. او که در 25 ژانویـــه ســـال 2۸۸۱ متولد شـــده، از همـــان کودکی اســـتعداد منحصر به فرد خود را به پدر و مادر خود که هـــر دو از چهرههای بـــزرگ ادبی لندن بودند، نشـــان مـــیداد. وولف، شـــوهرش لئونـــارد و خواهرش ونســـا بل، هســـته اصلی حلقه روشنفکریای بودند که با نام «گروه بلومزبری» شناخته میشد. این گروه متشکل از نویســـندگ­ان، روشنفکران، هنرمندان و خالقانی بود که غالباً عصرها گرد هم میآمدند تا درباره هنر و سیاست بهگفتوگوبن­شینند. او بهدلیل لحن روایتگری یکی از بزرگترین نویسندگان عصر خود محسوب میشود که نویسندگان بعد از خود، ماننـــد مارگارت اتـــوود و گابریل گارســـیا مارکز را تحت تأثیر خود قـــرار داد. اگرچه زندگـــی او به تمامی تحت تأثیر بیماریهای روانی او بـــود، اما تمام تالش خود را میکرداینبی­ماریهادرنو­یسندگیاشتأ­ثیرینگذارن­د و پیوســـته و مـــداوم به تولید و آفرینش ادبی مشـــغول باشـــد. با این حال ســـرانجام او در سال ۱۴۹۱، نتوانست در برابر وسوسههای ذهنیاش تاب بیاورد و با پر کردن جیبهـــای پیراهنش از ســـنگ، تن بـــه رودخانهای در نزدیکی محل زندگیاش سپرد. وولـــف که بارها از بیماریهـــ­ای روانی خود به رنج و عذاب افتاده بود، در دریای عمیق افسردگی فرورفته بود. همســـرش برای التیام زخمهای ویرجینیا، او را بـــه خانـــهای در توئیکنهـــ­ام برد تا باغ پـــر گل و آب و هوای بهشـــتیاش کمـــی در بهبود حـــال و احوالش کارگـــر باشـــد. همســـایگا­ن کـــه هیـــچ شـــناختی از او نداشـــتند، چند باری او را بیرون از خانه در میانه باغ یـــا خیابانها دیده بودند و از ســـکوت و تمرکز عمیق همسایه تازهشان در تعجب بودند. وولـــف را بهعنـــوان یکـــی از نمادهـــای فمینیســـم میشناســـن­د. با این حال او همـــواره در آثارش، اگرچه به زنان توجه ویژهای نشـــان مـــیداد اما تالش میکرد در کتابهایـــ­ش بـــه مفهوم انســـان بـــدون هیچگونه مرزبندیای بپردازد. او جمله معروفی دارد: «یک زن باید هم پول داشـــته باشـــد و هم اتاقـــی از آن خودش اگر میخواهد داســـتان بنویســـد». او عقایـــد محکم و مشـــخصی درباره مســـائل مختلف داشـــت و در میان گفتهها و نوشتههایش میتوان توصیههای بسیاری پیدا کرد. در ادامه بخشی از آنها را میخوانید:

زنان است». «بهعنـــوان یـــک زن من هیچ کشـــوری نـــدارم. بلکه بهعنوان یک زن، تمام دنیا کشور من میدادند». «در طی تمام قرنها، زنان مانند شیشههای جادویی بودند که اندازه مردان را دو برابر نشان بیفتد». «وقتی که دیگر زنانگی حریمی محافظتشده ندارد، هرچیزی ممکن است اتفاق - «اگر میخواهید کتابخانهتا­ن را قفل کنید، اما با هیچ دروازه، قفل وبندی نمیتوانید جلوی آزادی ذهنتان را بگیرید». زندگی کنید». «اگر خوب غذا نخورده باشـــید، نـــه میتوانید خوب بخوابید، نه خوب عشق بورزید، نه خوب فکر میروم». «برخی از مردم به دعا روی میآورند، برخی دیگر به شعر، من به سمت دوستانم ندارند». «هرگز تظاهر نکن چیزهایی که تو نتوانستی به دست بیاوری، ارزش به دست آوردن نویسندگی - «داستان مانند شبکه تارعنکبوتی است». بگویی». «اگر نتوانی دربـــاره خودت حقایق را به زبان بیاوری، نمیتوانی درباره دیگران نیز حقیقت را

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran