جامعهشناسی عمل گرا و مردممدار
«ایران»: «جامعه شناسی مردم مدار در کارزار عمـــل» کتابی به قلم گروهـــی از صاحبنظران حوزه جامعهشناســـی چون مایکل بـــوراووی، فرانســـیس پیون، ســـاری حنفی ...و است که با برگردان بهرنگ صدیقی و روحاهلل گلمرادی از سوی نشر نی منتشر شد. جامعـــه شناســـی مردم مـــدار بـــه منزله یکی از چهـــار نوع جامعهشناســـی اســـت که بحث و مشـــاجره بســـیاری در ســـطح جهـــان بیـــن صاحبنظران برانگیختهاســـت. این چهار نوع، یعنی جامعهشناســـیهای حرفهای، انتقادی، سیاســـتگذار و مـــردم مـــدار صرفاً چهـــار وجه یا چهـــار گرایش در جامعهشناســـی نیســـتند. بلکه چهارراه کاربســـت جامعهشناسیاند این چهارراه نوعی تقســـیم کار و تخصصگرایی را در این حیطه شـــکل دادهاند. جامعهشناســـی مردممـــدار ایده جدیدی نیســـت. همـــواره در عرصـــه جامعهشناســـی فراخوانهایـــی برای جلب توجه بوده اســـت که نخستین آنهمان عبارتمشهورمارکسدربارهلزومتغییرجهان در عین فهم آن بوده است و همچنین مدعای دورکیم مبنی بر اینکه جامعهشناسی اگر صرفاً نظر ورزی باشد ارزش یک ساعت صرف وقت هم ندارد.جامعهشناسی مردممدار به اعتقاد مترجـــم تاکنـــون از موضع اخـــالق نکوهش یا ســـتایش شـــده، اما در کردوکار آن موشـــکافی صورت نگرفته است. بهدلیل همیـــن کمبود، مجموعـــه مقاالتی در ایـــن کتـــاب گردآمده تـــا مطالعات ایـــن حوزه عمیقتر بررســـی و شـــناخته شـــوند. مقاالت را کسانی نوشتهاند که در این میدان حضور داشته و از چالشها و دشواریهای کار جامعهشناسی مردممـــدار در دوره و زمانـــهای واقعـــی و در مکانهای واقعی گفتهاند. چرا که سازمان و طرز اجرای جامعهشناسی مردممدار در کشورهای مختلـــف، متنـــوع و متفـــاوت اســـت. مایـــکل بـــوراووی گردآورنده مقاالت کتاب مینویســـد: «جامعهشناســـی مردممدار و سیاســـتگذار به سبب فعالیتشـــان در میدان سیاست باید به جامعهشناسیهای حرفهای و انتقادی پاسخگو باشـــند. ایـــن فقط در صورتی میســـر اســـت که میدانهای آکادمی و سیاست با یکدیگر تالقی پیدا کنند. بنابراین مهماســـت که مشخصات و نقاط تالقی میدانهای سیاســـت و آکادمی در بافت و بســـترهای ملی متفاوت، مورد بهمورد شناســـایی شـــوند. در میـــدان آکادمـــی فعاالن جامعهشناســـی حرفـــهای بر جامعهشناســـان انتقـــادی مســـلطند. در حالـــی کـــه در میـــدان سیاســـت، جامعهشناســـان سیاســـتگذار کـــه بهقدرت وصلند بر جامعهشناسان مردممدار مسلطند که با جامعهمدنی ارتباط دارند.» مطالبی که در این کتاب آمده جامعهشناســـی مردممدار را بهعنوان جامعهشناسی دوزیست مینامد و تنگناها و امکانهای جامعهشناسی مردممدار را توضیـــح میدهد. مقاله درگیری انتقـــادی در میدانهـــای قـــدرت، چرخههای اکتیویسم جامعهشناختی در آفریقای جنوبی پســـاآپارتاید را بررســـی میکنـــد. حرکـــت از جامعهشناســـی سیاستگذار به جامعهشناسی مردممـــدار در دنیـــای عـــرب، اتحـــاد کارگـــرروشـــنفکر: مداخله فرامرزی جامعهشناختی و کارزار جهانـــی، مداخـــالت جامعهشناســـی: ورود به رســـانه و سیاســـت در مقام دانشپژوه اجتماعـــی از دیگـــر مطالب این کتاب اســـت و بر تجـــارب بهکارگیری ایده جامعهشناســـی مردممدار در عمل و در میان افراد کشـــورهای گوناگـــون، تـــا نظـــر ورزی در ایـــن خصوص در مسیر تغییر جهان تأکید دارد. مرور این تجارب میتواند مسیر تازهای پیشپای جامعهشناسی و جامعه ایران قـــرار دهد. در عصر بنیادگرایی بـــازار، ایـــن ایده کـــه در قالب جامعهشناســـی مردممـــدار در اقصینقـــاط جهـــان اوج چشمگیری داشته است. دراین بزنگاه تاریخی کـــه بازارهـــا راه حـــل تمامی مســـائل دانســـته میشوند، از فقر گرفته تا تغییرات اقلیمی و از رکود اقتصادی گرفته تا بیثباتی سیاسی نه تنها بقای جامعهشناسی که زیست اجتماعی افراد بیش از هر زمانی تهدید میشود.