Iran Newspaper

قربانیانهم­یشگیکودکآز­اری

چالشهای کودکان ترنسکشوال در جامعه ايرانی

- مریم طالشی

«چــرا اينجــوری راه ميری؟ چــرا اين طوری حرف میزنی؟ پسر كه اين مدلی نمیخنــده. ايــن اداها چيــه؟ بزنم توی ســرت آدم بشــی! آدم شــو... آدم شــو... آدم »...وش

چقدر اين حرفها را شنيده. به جمله آخر حساســيت پيدا كرده؛ آدم شو. مگر آدم نيست؟ چرا بايد به خاطر چيزی كه هســت، دائم مسخره شــود و آزار ببيند؟ ســرش پر از ســؤال اســت. شــيوا 16 ساله مقابلمايست­اده.چشمهایعسلی­روشن در زمينه بینقص پوســتش، درخشانتر به نظر میرســد. قد بلند و نسبتاً درشت اندام اســت. رژ لــب نارنجــی ماليم زده كه با گلهای شــال زمينه ســرمهای روی سرش همرنگ باشد. موهای كوتاه از زير شال بيرون آمده. مانتوی سرمهای كوتاه تنش كرده با شــلوار جين چســبان و يک كفش كتانی ســفيد. االن اينجوری لباس پوشــيده اما در مدرســه شــلوار پارچهای راســته میپوشــد و پيراهــن مردانــه آبی تنــش میكند. ســر كالس، پيش پســرها مینشــيند درحالی كه خــودش را دختر میداند. شــيوا يک ترنسكشــوا­ل اســت. خــودش میگويــد ايــن را از همــان ‪6 5،‬ سالگی میدانسته است.

بعدها با مراجعه به روانشناس ديگر برای خانوادهاش هم مســلم شد. گرچه پذيرش آن برايشــان ســخت بــود اما به هرحــال قبــول كردند پسرشــان ترنس و در واقــع دختر اســت. «حاال هم نه اينكه خيال كنيد خيلی برايشــان راحت باشد، مثالً خواهرهای بزرگم هر وقت میبينند افســرده هستم، میگويند ببين پشيمان شدی، ديگر ولش كن، نمیخواهد عمل كنــی. آنهــا نمیداننــد مــن بــرای عمل مصمم هستم و چيزی نمیتواند نظرم را عــوض كنــد. ما هــم مثل بقيــه آدمها افسرده میشويم گاهی، ترنسها بيشتر هــم افســرده میشــوند چــون برخــورد جامعه با ما خوب نيســت. من هميشــه در مدرسه اذيت شدهام. آنقدر لقبهای زشــت بهم دادهانــد كه از مدرســه رفتن تنفــر پيدا كــردهام. به بچههايــی مثل ما مدام میگويند دوجنســه، همجنس باز، اِواخواهر و از اين طور حرفها كه هميشه عذابــم داده. تــازه اين فقط حــرف بود و چيزهــای ديگــری هــم بود كــه خجالت میكشم بگويم. باورتان میشود كه من را بــه خاطر مدل راه رفتن و حرف زدن از مدرســه اخراج كردهانــد؟! خيلی راحت به پــدر و مــادرم گفتند بچهتــان را ببريد جــای ديگر چون اينجا بچههــای ديگر را منحرف میكند. ناظمی داشتم كه دائم تحقيرم میكــرد و به مدل راه رفتنم گير مــیداد. میگفت مگر تــو دختری؟ دلم میخواســت داد بزنــم و بگويــم بله من دختــرم. االن هم كابوســم اين اســت كه مجبور شــوم ســربازی بروم. برای همين به محض اينكه 18 ساله شدم، تصميم دارم جراحــی كنم. البتــه به ما معافيت میدهنــد اما تــوی كارت مینويســند به دليل انحراف جنســی. بــه خاطر همين خيلــی از بچههــای ترنــس بــا هميــن وضعيت حاضر میشوند بروند سربازی امــا اَنــگ منحــرف جنســی بهشــان زده نشــود. چه كســی به منحرف جنســی كار میدهد آخر؟!»

ماهــان 15 ســاله، برعكس شــيوا يک ترنــس اف تــو ام اســت. جثــهاش الغــر و ظريــف اســت. موهــای ســرش را كوتاه كوتاه كرده. كت چرمی مشــكی پوشــيده و پيراهــن چهارخانــه را روی شــوار جين زغالــی نســبتاً گشــاد انداختــه اســت. اســم شناســنامه­ایاش دخترانه اســت، برعكس شيوا كه االن توی شناسنامه پسر است.

«مــن بــا پوشــش دخترانــه مدرســه میروم، چيزی كه برايم خيلی عذابآور اســت اما چاره ديگری ندارم. بايد خيلی حواســم باشــد كــه ديگــران نفهمند من ترنــس هســتم چــون اگــر كســی متوجه شــود، به مدير اطالع میدهد و آن وقت مدرســه بــه ســازمان نامــه مینويســد و در ايــن صــورت بــه مــن اجبــار میكنند كــه شــبانه روزی بــروم و مــن ايــن را نمیخواهــم. در واقــع مجبــور میشــوم غيرحضوری بخوانم كه مدركش به درد من نمیخورد. من دوست دارم ديپلمم را عادی بگيرم و با آن به دانشگاه بروم.»

میپرسم از بين دوستانت در مدرسه كســی اطــالع دارد ترنــس هســتی؟ چــه برخــوردی میكننــد؟ ماهــان میگويــد: «بعضــی بچههــا وقتــی میفهمنــد، برخــورد عــادی دارنــد امــا بعضیهــا اطالعــی از موضــوع ترنــس ندارنــد و به خاطــر هميــن از مــن میترســند و فكــر میكننــد دوجنســه هســتم و ممكــن است بهشان آسيب جنســی برسانم. به خانوادههاي­شــان میگوينــد و خانوادهها هــم چــون آگاهــی ندارنــد بــه مدرســه اطالع میدهند، از آن طرف مدرسه هم آگاهی ندارد و مشكالت زيادی برای يک دانشآموز ترنسكشوال به وجود میآيد.

ببينيــد خــود يــک ترنسكشــوا­ل در مدرســه خيلی عذاب میكشــد، خودش دائم در معرض آســيب است چه برسد به اينكه بخواهد به كسی آسيب برساند. مــن حتی با نگاه و حــرف هم نمیتوانم بــه كســی آســيب برســانم چه برســد به آســيب جنســی. من خــودم هــم خيلی دوســت دارم بــروم ســر كالس پســرانه بنشــينم امــا تا عمــل نكــردهام مجبورم مدرســه دخترانه بــروم. بايد دربــاره اين مســأله آگاهی رسانی شود و ديگران يک ترنسكشوال را درک كنند و به عنوان يک انســان به او نگاه كنند. من 3 ســال ديگر كه به سن قانونی برسم میتوانم عملم را انجــام دهم و مداركــم را عوض كنم و وقتی مداركم حاضر شد هم عمل آخرم را انجام دهم.»

اينهــا حرفهــای دو دانــش آمــوز ترنسكشوال است كه البته گوشه كوچكی از مشــكالت را عنــوان میكنــد. تطبيــق روح بــا جســم، همــان چيــزی اســت كه در ترنسكشــوا­لها وجود نــدارد و دركش شايد برای همه آسان نباشد اما میشود در اين باره آگاهی كســب كرد. «او جســم زنانــه دارد اما در واقع و بــه لحاظ روحی مرد اســت. او جســم مردانــه دارد اما در واقــع و به لحــاظ روحی، زن اســت.» اين دو جملــه ســاده را بــه خاطــر بســپاريم و بدانيــم كــه آنها بــا انجام عمــل تغيير جنسيت میتوانند جسم و روحشان را با هم منطبق كنند اما در اين راه مشكالت زيــادی را بايــد متحمل شــوند. كــودكان ترنسكشوال موضوعی است كه به تازگی مــورد توجه قــرار گرفته و اولين نشســت بــا اين موضوع از ســوی انجمن حمايت از حقوق كودكان برگزار شــد؛ نشســتی با عنوان «چالشهای كودكان ترنسكشوال در جامعه ايرانی».

مســائل مربوط به كودكان بــه عنوان آســيب پذيرترين قشر جامعه بايد مورد توجــه جــدی قــرار بگيــرد، يــک كــودک ترنسكشــوا­ل يــا تراجنســی اما بيشــتر در معــرض آســيب قــرار دارد. جرائمــی كــه عليــه كــودكان ترانسكشــو­ال صورت می گيرد، گواه اين مسأله است.

هــادی شــريعتی، حقوقــدان و نايــب رئيس انجمن حمايت از حقوق كودكان ازاصطالحی به نام «كودكان نامرئی» ياد میكند. اولين بار يونيســف اين توصيف را دربــاره بخشــی از كــودكان بــه كار برد: «كــودكان نامرئــی بخشــی از كــودكان در جامعــه هســتند كــه بــه داليــل سياســی و اجتماعــی بــه حاشــيه رانده شــدهاند، نيازهايشــ­ان ديده نمیشــود و تا دهه 80 ميالدی اصالً نيازهايشان در رسانه ديده نمیشــد بــا اين بــاور كه اينهــا متكدی يا مجــرم هســتند و نيــاز بــه حمايتهــای اجتماعــی ندارنــد. اين باورها بر اســاس ناآگاهــی شــكل گرفتــه بــود. كم كــم و با تالشهــای فعــاالن حقــوق كــودک اين كودكان ديده شدند. االن متأسفانه هنوز بخشــی از كــودكان جامعــه مــا نامرئــی هســتند و ديــده نمیشــوند. كــودكان ترنسكشوال هم جزو اين كودكان هستند. گزارشهايــ­ی كــه گاهــی از وضعيــت كودكان تراجنســی به ما میرســيد سبب شــد تصميم بگيريــم روی ايــن موضوع به شــكل اساســی كار كنيم؛ گزارشهايی كه عمدتــاً دلخراش بود و نشــان میداد كــه جرائــم زيــادی درمــورد آنهــا اتفــاق میافتد.»

شــريعتی ايــن طــور ادامــه میدهــد: «كــودكان ترنسكشــوا­ل بــا چالشهــای حقوقــی مواجه هســتند. وقتــی از حقوق در جامعــه حــرف میزنيــم بايــد برويم ســمت متــون قانونــی. متأســفانه در قوانين ما بخشی از افراد جامعه سانسور میشــوند، يــا قانــون در مورد آنهــا كامالً ســكوت میكنــد و يــا بــه شــكل ناقص و غيرشفاف ورود میكند. وقتی اين اتفاق میافتــد، تبعيــض بــه وجــود میآيــد و از دل تبعيــض، بــزه و بزهــكاری توليــد میشود و آسيبهای اجتماعی افزايش پيدا میكند.

در قوانيــن جمهــوری اســالمی ايران ترنسكشوال به رسميت شناخته شده اما بدون شک اين كافی نيست. برای افرادی كه در دسته اقليت جنسی قرار میگيرند، قوانين بايد جنبه حمايتی داشته باشد نه اينكه صرفــاً به چند ماده خالصه شــود. در متون فقهی، از ترنسكشــوا­ل به عنوان خنثای روانی يا خنثای مشــكل نام برده شده كه يک مسأله شرعی است و احكام مخصوصی هم در زمينه نماز، روزه، حج و حــدود و قصــاص در مــورد آنهــا وجود دارد.

يكــی از معتبرتريــ­ن قوانين فقهی كه در ايــن مــورد وجــود دارد و دائــم بــه آن استنادمیشو­د،كتابتحريرا­لوسيلهامام خمينــی(ره) اســت. در ســال 1360 هــم فتوايــی ازســوی امام خمينــی(ره) صادر شــد مبنی بر شــرعی بودن عمــل تغيير جنسيت كه به عنوان يكی از معتبرترين فتــاوی فقهــی درايــن مــورد اســت. بــا توجــه به خأل قانونــی كه دربــاره كودكان ترنسكشــوا­ل وجــود دارد، درحال حاضر اغلــب مراجع قضايی با توجــه به متون فقهی،احــكام را صــادر میكننــد چــون قانــون مشــخصی در دســترس نيســت. يكــی از چالشهای ترنسكشــوا­لها نبود قانون كامل و جامع در اين باره است.

در قوانيــن اصلــی دو يــا ســه مــاده بــه صــورت پراكنــده داريم؛ مــاده 939 قانــون مدنــی كــه در مــورد وضعيــت تعييــن ارث اســت و بنــد 18 مــاده 24 قانــون حمايــت از خانــواده هــم دادگاه صالــح بــرای رســيدگی به عمــل تغيير جنسيت را دادگاه خانواده اعالم كرده و در نهايت ماده 33 آيين نامه ســازمان نظام وظيفه كه مربوط به معافيتهای اعصاب و روان اســت. تأكيد اين قوانين كــه خيلی محــدود هســتند، مربــوط به تكليــف بعــد از عمــل تغيير جنســيت اســت و ترنسكشــوا­لهای زير 18 سال و آنهايــی كه تــوان پرداخــت هزينه عمل تغييــر جنســيت را ندارنــد، از چرخــه حمايتی قانون خارج میشوند.» ■ تصويب يک قانون امیدوارکنن­ده

«در مــورد كــودكان امــا بــرای اوليــن بــار در تاريخ حقوقی معاصــر ايران، بند دال از مــاده 3 قانــون حمايــت از اطفال و نوجوانــان مصــوب ســال 79، آنهــا را به عنــوان كــودكان دارای اختالل هويت جنســی به رســميت شــناخته و در دسته كــودكان در وضعيت مخاطــره آميز قرار داده كه در مواد بعدی اين قانون، ســاز و كار حمايتی در نظر گرفته شده است؛ در واقع برای كودكان در وضعيت مخاطره آميــز كــه كــودكان ترنــس هم جزوشــان هستند.»

شــريعتی ايــن را میگويــد و ادامــه میدهــد: «در چنــد دهه تنها يــک بند از يــک ماده به بحث كودكان ترنسكشــوا­ل پرداخته كه البته اميدواركنن­ده اســت و از نــكات مثبــت قانون تازه تصويب اســت امــا وقتی به آمارها نگاه میكنيم متوجه میشــويم كه چــه ظلم و غفلــت بزرگی درمورد اين كودكان رخ داده. كنوانسيون حقــوق كودک هم اشــاره مســتقيمی به كودكان با هويت جنسی متفاوت نداشته اما ماده 2 پيمان نامه در مورد اصل عدم تبعيض است.

ايــن كــودكان در جامعــه دائــم در حــال تبعيــض هســتند. كــودكان ترنس قربانيان هميشگی كودک آزاری هستند و گاهی آنطور كه خانوادههاي­شان مطرح كردهانــد، آســيبهای جــدی روانــی و جســمی در محيــط آموزشــی میبينند. كــودک و نوجوانــی كه مخالف جنســيت خودش لباس بپوشد و رفتار كند با تحقير و توهيــن و تبعيــض مواجــه میشــود و ممكن است با توبيخ و اخراج هم مواجه شــود. مــواد ‪65 46،‬ و 66 آييــن نامــه اجرايــی مــدارس مصــوب ســال 79 بــا چشمپوشــی نســبت بــه دانشآمــوز­ان خاص امكانی را فراهم میكند كه دست مديــران را بــرای توبيــخ دانــش آمــوزان ترنــس باز میگــذارد، گرچه اشــارهای به ترانسكشوال­يســم نداشــته امــا موضــوع مــاده كــه در ارتباط بــا وضعيت ظاهری و پوشــش اين دانشآموزان اســت، راه را برای اخراج آنها باز میكند. مشكل ديگر اين اســت كه مــدارس هيچ شــناختی از ايــن موضــوع ندارند و رفتــار دانش آموز را حمل بر انحراف جنسی او میدانند.»

قبــالً از ترانسكشوال­يســم بــه عنــوان اختالل نام برده میشــد امــا در تعاريف جديــد روانشناســ­ی اختــالل محســوب نمیشــود و افــرادی كــه دارای احســاس جنسی و روانی متفاوت هستند میتوانند بــا كمــک خدمــات دولتهــا و جامعه، مدل زندگی را كه از لحاظ روانی برای آن ساخته شدهاند، پيش بگيرند.

دکتر مريم امیری، روانشــناس بالينی و روان درمانگــر تحليلــی در رابطــه بــا تبلور هويت در كودكان ترنسكشــوا­ل اين طــور میگويــد: «واژهها در طول ســالها پوســت میاندازنــ­د و تغييــر میكننــد و اين خاصيت علم اســت. ســه مســأله را در نظــر میگيريــم: جنــس، جنســيت يا هويــت جنســی و نقشهــای جنســيتی. جنــس همــان چيــزی اســت كــه در بدو تولد پزشــكان بر اســاس اعضای جنسی لقــب دختر يــا پســر را به كودک نســبت میدهنــد. مســأله جنســيت يــا هويــت جنســی از اين موضوع جداست و تجربه فردی هرشــخص از احساس درونیاش نســبت به آن چيزی اســت كه جنســيت خــود میپندارد. اين حــس به دوگانه زن و مرد تقســيم میشــود كه البته در تمام اعصار به اين شــكل نبوده. جنسيت يک طيف بسيار وسيع است و تراجنسی يكی از گوناگونیهـ­ـای طبيعــی انســان اســت و نــه چيــزی كه كســی به آن مبتال باشــد. مســأله بعــدی نقشهــای جنســيتی يــا اجراگریهای جنسيتی است كه هنجارها و رفتارهايی هستند كه در هر جامعه برای يــک جنس خاص تعيين میشــود برای مثال اينكه خانمها موهايشان بلند باشد يا آقايان شلوار بپوشند.

اين ســه مسأله با اينكه به هم مربوط هســتند، ولــی يكســان نيســتند. درمورد كــودكان اين ســؤال پيــش میآيد كــه آيا قادر هســتند هويت جنســی خودشــان را تشــخيص دهند؟ بيشــتر ترنسكشواله­ا عنــوان كردهاند كه تفاوت جنسیشــان را قبل از 12 ســالگی تشــخيص دادهاند. در كلينيکهــا­ی تشــخيص هويت جنســی هــم كــودكان از زمانــی كه قــادر به حرف زدن بودهانــد، ايــن موضــوع را اعــالم كردهاند البته اين بدان معنی نيســت كه چنيــن چيزی تجربــه همه افــراد ترنس اســت چــون بعضیهــا در كودكــی و بعضی در بزرگسالی به تشخيص هويت جنسیشانمیپ­ردازند.

روانشناســ­ان بــا پرســيدن ســؤاالتی از كــودكان میتواننــد بــه اين موضــوع پی ببرنــد از جمله اينكه از او میپرســند اگر من فرشــته مهربان بودم و میتوانســت­م تو را دختر يا پسر كنم، انتخاب میكردی دختــر به دنيا بيايی يا پســر و يــا اينكه اگر بتوانــی يكــی از اعضای بدنــت را عوض كنــی، كداميــک را تغيير میدهــی؟ اين ســئواالت و مجموعــهای از ســئواالت و بررســیهای ديگــر كمــک میكنــد كــه هويت جنســی كــودكان تشــخيص داده شــود و پس از تشــخيص مــورد حمايت قــرار گيرنــد. آگاهــی در ايــن بــاره نقــش مهمی دارد.»

كــودكان دارای حساســيتها­ی ويــژهای هســتند كه همين مســأله لزوم حمايــت بيشــتر از آنهــا را مشــخص میكند، حاال در نظر بگيريد كودكی را كه هويت جنســیاش متفاوت از جنسيت و ظاهرش اســت. طبيعتاً چنين كودكی بيشتر از ديگران در معرض آسيب قرار دارد. آگاهی، آگاهــی و آگاهی؛ رمز عبور از ايــن شــكاف اســت. بايــد بخوانيــم و بدانيم تا بتوانيم با آنها درســت ارتباط برقرار كنيم. ترک تحصيل، فرار از خانه و خودكشــی از پی طــرد، تحقيــر و رفتار تبعيــض آميــز بــا آنهــا شــكل میگيرد و داســتانها­ی تلــخ و غــم انگيــز رقــم میزند.

میپرسم از بين دوستانت در مدرسه كسی اطالع دارد ترنس هستی؟ چه برخوردی میكنند؟ ماهان میگويد: بعضی بچهها وقتی میفهمند، برخورد عادی دارند اما بعضیها اطالعی از موضوع ترنس ندارند و به خاطر همين از من میترسند و فكر میكنند دوجنسه هستم و ممكن است بهشان آسيب جنسی برسانم. به خانوادههاي­شان میگويند و خانوادهها هم چون آگاهی ندارند به مدرسه اطالع میدهند، از آن طرف مدرسه هم آگاهی ندارد و مشكالت زيادی برای يک دانشآموز ترنسكشوال به وجود میآيد

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran