نامه به کنگره
در صبــحَروز جمعــه 28 اکتبــر که به طرز عجیبی با ســی و نهمین ســالگرد حمله «متجاوز رمســی» به خانه دوران کودکی من مصادف شــده بود، نامه را برای رؤســا و اعضای هیأت رئیسه هر یک از کمیتههای کنگره ارسال کردم که پیشتر اطالعات مربــوط به پایان تحقیقات درباره ایمیلهای کلینتــون را در ماه ژوئیه دریافت کرده بودنــد. همانگونــه که در مــاه ژوئیه انجام داده بــودم، دوباره ایمیلــی را برای همه همکارانمدرافبیآیارسالکردمتادرجریاناتفاقاتیکهرویمیداد،قراربگیرند. بــه همه همکاران؛ صبــح امروز نامــهای را در ارتباط با تحقیقات مرتبــط با پرونده ایمیلهای هیالری کلینتون وزیر خارجه ســابق به کنگره ارســال کردم. تیم تحقیق دیــروز مــرا در جریان پیشنهاداتشــان در ارتباط با درخواســت حکم قضایی برای دسترسی به ایمیلهایی که بتازگی در یک پرونده غیرمرتبط کشف شده است، قرار دادند. چون به نظر میرســد آن ایمیلها به تحقیق ما مربوط باشــند، من با انجام اقدامات مناسب برای در اختیار گرفتن و بررسی آنها موافقت کردم. البتهماطبقروالمعمول،مطلبیرادربارهتحقیقاتدردستانجامخودبهکنگره نمیگوییم ولی در این مورد خاص احســاس میکنم انجام این کار ضروری اســت بویژه با توجه به اینکه من در ماههای اخیر بهطور مکرر شهادت دادهام تحقیقات ما کامل بوده است. همچنین به نظر من اگر سوابق خود را در این پرونده با این متمم تکمیل نکنیم، موضوع برای مــردم امریکا گمراهکننده خواهد بود. در عین حال با توجه به اینکه ما هنوز اهمیت مجموعه ایمیلهای تازه کشــف شده را نمیدانیم، من نمیخواهم یک تأثیر گمراهکننده بر اذهان بگذارم. همزمان با تالش ما برای برقراری این تعادل، ارسال یک نامه مختصر آن هم در میانه فصل انتخابات، این خطر قابل توجه را دارد که بدرســتی درک نشــویم، اما من خواســتم که شما بهطور مستقیم از خودم درباره این موضوع بشنوید. پس از گذشت 10 دقیقه، نامه ارسالی من به کنگره در رسانهها منتشر شد که این موضوع در واشنگتن حدود9 دقیقه دیرتر از چیزی بود که انتظار داشتم. و دنیای من دوباره به آتش کشیده شد. عاشــقان و متنفران از گزارش ماه ژوئیه من، عمدتاً مواضعشــان را جابهجا کردند. تــرس از اینکه نامه من باعث پیروزی ترامپ خواهد شــد، برخــی از افرادی را که در حالــت عــادی عاقل بودنــد، دیوانه کرد. حمــالت هیجانی زیادی با ایــن ادعا که ما مقررات و سیاستهای وزارت دادگستری را نقض کردهایم، مطرح شد. البته اصالً چنینچیزینبودووضعیتمشابهآنهمدرمیانهرقابتهایانتخاباتیدرگذشته پیش نیامده بود. گمان میکنم افراد منطقی ممکن بود تصمیم بگیرند درباره از سرگیریمجددتحقیق،صحبتنکنند.