Iran Newspaper

با نسخه عشق و امید

-

هر کدام از آنها در دوران پختگی و پســاپختگی بودهاند. چنین فرضیهای در آن ســن و ســال شمس و موالنا و با توجه به شرایطی که به آن اشاره شد پذیرفته نیست. از سن و سال این دو که بگذریم موالنا فردی بسیار معتقد و پایبنــد به اصول اخاقی و آداب اســامی بوده اســت. ایــن تفکرات نهایت کج فهمی درباره شــمس و موالنا است و از کم دانشی گویندگان آنها نشأت میگیرد.

شــعور:بگذارید من هم بــه نکتهای اشــاره کنم، ای کاش طراحان چنین بحثی به این فکر میکردند که اگر چنین رابطهای میان شــمس و موالنا بوده چطور است که شــمس داماد موالنا میشود و کیمیا را به عقد خود درمی آورد.

طی یک دهه اخیر تا جایی که از ادبیات ایران و تا حدی هم ترکیه اطالع دارم شاهد تألیف رمانهای مختلفی بر پایهزندگیش­مسوموالناه­ستیم.کارهایالیف­شافاک، احمد امید و آثار اورهان پامــوک نمونههای آن در ترکیه هســتند و در ایران هم میتوان به کار سعیده قدس اشاره کرد. تصویری که در این آثار از شــمس و موالنا ارائه شــده چقدرمنطبقب­رمطالعهووا­قعیتاست؟

اســماعیل اوغلو: کتابهایی که به نام برخی از آنها اشــاره کردید البته که کاماً رمان و داســتان هســتند.به گمانم این نویسندگان بیش از آن که بهدنبال انعکاس واقعیت در قالب رمان باشــند از شــمس و موالنا برای خلــق آثار خود بهره گرفتهاند. مطالعه آثار آنان گویای این اســت که بهدنبال انتشــار کتابــی برمبنای واقعیت و اطاعــات علمی نبودهانــد، از عاقهمنــدی مردم به شــمس و موالنا مطلع بودهاند و درصــدد بهره گرفتن از این عاقهمندی برآمدهاند. بنابراین شخصیتهای قدیمــی را در کنــار شــخصیتهای امروزی در داســتان هایشــان قــرار میدهنــد و اثــری جالــب توجــه بــرای مخاطبان خلــق میکنند. این رمانهــا موفق به جلب نظــر افــکار عمومی هــم شــدهاند و تیراژ و بازنشــرها­ی چندبــاره آنهــا را در پــی داشــتهاند. بــه عقیــده مــن کاراکترهای­یکهدراینآث­ارجایگرفته­اندچندانمن­طبق بر واقعیت نیستند. البته هرازگاهی شاهد انتشار برخی اطاعــات صحیح در آنها هســتیم اما نــه به طور کامل و صحیــح. در ترکیه هم منتقــدان هرازگاهی نقدهایی نوشــتهاند کــه شــخصیت جــای گرفتــه در فــان رمان منطبق بر شــمس یا موالنا نیســت. در خاطرم هســت که در ترکیه رمان «عشــق»خانم شــافاک که در فارسی «ملت عشق» ترجمه شده یا رمان«باب اسرار» احمد امید هم برخوردار از نکات و مسائلی هستند که انطباقی بــر واقعیــت نــدارد. در کتاب احمــد امید صحنــهای از شهادت شمس تبریزی در قونیه به تصویر کشیده شده که داستان ساختگی اســت. از همین رو تأکید دارم این رمانها الزاماً بر اســاس واقعیت نوشته نشدهاند بلکه نویســندگا­ن آنها با بهره گرفتن از شخصیتهای مورد توجه مردم درصدد جذاب شدن آنان برآمدهاند.اگر به این آثار بهعنوان داســتان نگاه کنیم نوشتههای جذابی هستند اما اگر افرادی خواهان شناخت شمس و موالنا از طریق این کتابها باشند باید بدانند که سخت در اشتباه هستند. البته رمانهای دیگری هم در ترکیه بر این مبنا نوشته شدهاند که چندان رسانهای نشدهاند.

شعور: از آنجایی که در افغانستان شخصیت موالنا از احترام بسیاری برخوردار است و مردم جایگاه تقدس گونهای برای مثنوی قائل هستند با چنین نگاهی روبهرو نیســتیم. البته نه تنها درباره موالنــا، درخصوص دیگر بزرگان ادب و عرفان هم ما شــاهد انتشــار چنین آثاری نیستیم. برخاف ایران و ترکیه، مردم افغانستان برای افرادی چون موالنا، بیدل و ســنایی نوعی تقدس قائل هســتند و آنــان را فراتر از انســانهای عــادی میدانند. من که تا حدود پانزده-بیســت سال قبل در افغانستان انتشار چنین آثاری را به خاطر ندارم، مگر در این سالها که از افغانســتا­ن رفتــهام جوانان چنین جرأتی به خرج داده باشند. حتی در دورههایی که حکومتهای مخالف دین اســام در افغانستان حکمرانی کردهاند هم کسی جسارت نوشتن چنین آثاری را نداشته است.

تمیزال:ارتبــاط رمانهــا و داســتانها بــا واقعیتها و شــخصیتهای تاریخــی هیــچ تضــادی نــدارد، مگــر نویســنده به شــیوهای بنویســد که مخاطب را به بیراهه بکشــاند. وگرنــه همانگونــه کــه اســتادم، آقــای اوغلــو هــم فرمودنــد رمانهایی کــه بــا اســتفاده از ماجراهای تحریف شــده شکل و شمایلی عاشقانه پیدا میکنند به واقعیتهــا­ی تاریخــی لطمه میزنند و مــن هم با آنها موافق نیســتم. اینکه اهالی ادبیات در خلق آثار خود به ســراغ شــخصیتهای تاریخی-فرهنگی برونــد ایرادی ندارد منتهی باید حواسشــان باشــد کــه واقعیت تحت تأثیر تخیل آنان از میان نرود.

در خــالل صحبتهــا، همــه بزرگــوارا­ن از کارهایی که موالناپژوه­ان در کشورهای مورد بحث ما انجام دادهاند صحبت کردید، تعامل فرامرزی میان فعاالن این بخش ازادبیاتبه­چهشکلیاست؟

اســماعیل اوغلــو: خوشــبختان­ه ارتباطــات میــان دانشمندان ترک و ایرانی در سالهای اخیر خیلی بیشتر از گذشــته شــده اســت. همایشهای مختلفــی درایران ترتیــب داده میشــود کــه معمــوالً در جریان آنهــا قرار میگیریم و از سویی با مولوی شناسان ایرانی هم آشنایی داریــم، ازجمله ایــن همایشها میتــوان به «همایش مهــر» موالنا اشــاره کرد کــه بهانهای برای حضــور ما در ایران و تعامل بیشتر با دیگر موالنا پژوهان را فراهم کرد. عــاوه بر این در ســالهای اخیر در جریان فعالیتهای اســتادان افغانی و تاجیکی هم قرار داریم و امکان بهره گرفتــن از دســتاورده­ای آنان هم در این حــوزه برایمان فراهم شده است. هر چند که متأسفانه شرایط سیاسی حاکــم بر کشــورها هرازگاهــی مانع تعامل میــان اهالی ادبیات میشــود، با این حال تعامل میان ایران و ترکیه باز بهتر از دیگر کشــورها است. متأســفانه افغانستان از ســالها قبل با مشکاتی روبهرو شــده که موانعی در راه ایــن تعامل ایجــاد کرده، بــا این حال هرازگاهی شــاهد برگــزاری همایشهایــ­ی در خصــوص موالنــا و مثنــوی پژوهــی در افغانســتا­ن هــم بودهایــم که خــود من چند مرتبــهای به همین منظور به کابل ســفر کــرده ام. آقای دکتــر موحــد، اســتاد محتــرم، آقــای توفیق ســبحانی و دیگر دوســتان از مولوی شناســان خوب ایرانی هســتند که کارهای ارزشــمندی هم در ارتباط با شــمس و موالنا انجــام دادهاند که ما هم از نتیجه آنها بهره گرفتهایم. از اســتادانی ماننــد زنده یاد فروزان فــر، زرین کوب و کریم زمانی هم بسیار ممنون هستیم که دست به تألیف آثار بســیار مهمی زدهاند که در دســترس همه عاقهمندان بــه فعالیت در ایــن حوزه قرار گرفته اســت. این نشــان میدهــد که بــا وجود ســنگینی گاه گــداری سیاســت بر ادبیــات، همچنــان اهالــی این عرصــه راه خــود را برای تعامل با یکدیگر و اطاع از یافتههای هم پیدا میکنند، چراکه برخاف شــواهد ظاهــری، ادبیات حتــی فراتر از سیاست هم راه خود را پیدا میکند.

تمیــزال: حــدود یــک دهــهای میشــود کــه در همایشهــای مرتبط با موالنا شــرکت میکنم و جالب این جاست که هر مراسمی که به همین منظور در ترکیه یا دیگر کشورها برگزار میشود، همواره از همراهی یکیدو نفر از اســتادان ایرانی هم بهرهمند هستیم. بهعنوان نمونه چندماه قبل در کشور تاجیکستان شاهد برگزاری همایشی درباره موالنا بودیم که آنجا هم از ترکیه، ایران، افغانســتا­ن و تاجیکســتا­ن مولــوی شناســان مطرحــی حضور داشــتند. عاوه براین ســال گذشــته همایشی در قونیــه برگــزار کردیــم کــه 30 مولوی پــژوه از کشــورهای مختلف شــرکت کــرده بودند که چنــد نفر آنــان ایرانی بودند.حتی در همایشهایی که در هندوستان و بوسنی و هرزگوین برگزار شد هم باز تعداد مشخصی از دوستان ایرانــی همراهم بودنــد، از همین رو معتقدم که همین همایشهــا بهترین بهانه برای آشــنایی مولوی پژوهان از کارهای یکدیگر و شکلگیری تعامل میان آنان است. از حــدود یک دهه قبــل تعامل میان مولوی شناســان، بویــژه ایرانیــان و ترکیهایها بســیار محکمتر از گذشــته شــده اســت، از همیــن رو به آینــده فعالیــت در عرصه موالنا پژوهی خیلی امیدوار هستم و حتم دارم اتفاقات خوبی در این حوزه با همکاری دوســتانما­ن از کشورهای مختلــف رخ میدهند.البته فعالیتهای محققان تنها به کشــورهای محدوده خودمان ختم نمیشود بلکه در حــوزه بالکان یا شــمال آفریقا، همچــون مصر یا همین خاورمیانــ­ه نظیــر هندوســتان و پاکســتان هــم کارهــای

 ??  ?? از راست : سرو رسا رفیع زاده، اسداهلل شعور، علی تمیزال و عدنان قارا اسماعیل اوغلو
از راست : سرو رسا رفیع زاده، اسداهلل شعور، علی تمیزال و عدنان قارا اسماعیل اوغلو

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran