شاعری در حد فاصل قدما و نیما
ویژگی مهم شــعر مهدی اخوان ثالث (0۱ اسفند ۷0۳۱ مشهد - ۴ شــهریور ۹۶۳۱ تهران) تلفیقی اســت که او از ظرفیتهای شــعر کهن فارسی و دستاوردهای شــعر نو در آثارش به دست میدهد. اخوان از جمله شاعرانی است که ادبیات قدمایی ما را خوب خوانده و به شعر منظوم و کاسیک فارسی احاطه دارد. شــعر او خاصیتــی مرکب از عینیــت و ذهنیت دارد و در شــمار شــبیهترین شــاعران به نیماســت. تورقی در دفاتر شــعر شاعر خراسانیاالصل معاصرمان کافی است تا با انبوه آثاری روبهرو شویم که آمیزهای از تاریخ و حماسه با نماد و استعارهاند. اخوان در میان شاعران همنسل خود و ایبسا در گستره شعر معاصر فارسی، از شاعرانی است که بیشترین بهره را از عنصر حماســه میبرند. تا جایی که بســیاری او را «شــاعر حماســه» میدانند و مهمترین مهارتش را ســرودن شــعر حماســی. او اگرچه شــاگرد نیما و بالطبع از متأخرین اوســت اما نمیتوان در زمــره شــاعرانی قــرارش داد کــه امکانات شــعر نیمایی را گســترش دادهانــد چراکــه او در حماســهپردازیهایش، بویژه در آثــاری که به ســیاق نیمایی ســروده، همــواره جایی در حد فاصل شــعر استادش و گنجینه شعر قدمایی فارسی ایستاده است. مهمترین نشانههای دلبستگی اخوان به شعر کاسیک فارسی، التزامش به چارچوبهایی چون قوافی و عروض و نیز کاربری متداومش در تمام دورههای شاعری از آرایههای ادبی از قبیل جناس، استعاره، تشبیه و مابقی است. اخوان همچنین در بخش مهمی از شاعری خود، چه در آثاری کــه در قوالــب کهن ســروده و چه در شــعرهای نیماییاش، از ویژگیهــای کمابیش مشــترک بهــره میبــرد. او فرزند خلف خراســان و آشــکارا ملهــم از اشــعار و بویــژه قصایــد ســبک خراسانی است. ُ علقهو گرایش اخوان به شعر کهن را نباید تنها در بازخوانی جنبههای الهامگیرانه از شــعر کاســیک فارسی در آثــار نیماییاش خاصه کرد. اگرچه اهمیتش صدالبته در شعرهای نیمایی اوست و نه شعرهای قدماییاش، اما نباید از یــاد بــرد که با وجــود این، او در آخرین ســال زندگی خود، تو گویی به شــکلی نمادین، بار دیگر به عادت عتیقش برگشــت و شــعر «تــو را ای کهن بــوم و بر دوســت دارم» را که همچون نخستین کتابش «ارغنون» شــعری قدمایی بود، منتشر کرد. بازگشتی که انگار بیش از هر چیز نشان از ناحتمیت ماحظات شــعر جدید فارســی در باور شــاعر دارد. قصدم از نوشتن این نکته تنها اشارتی است به دلی که شاعر «آخر شاهنامه» و «از این اوستا» در گرو دستاوردهای شعر کهن فارسی داشت حتی تا به سال نهایی عمر؛ وگرنه کیست که نداند، اهمیت مهدی اخوان ثالث، بیش از اینکه حاصل شعرهای کاسیکش باشد، بــه تمام ســالهایی برمیگردد که او در میانــه اولین و آخرین کتاب، به نوشــتن بخشــی از درخشــانترین نمونهشــعرهای تاریخ ادبیات فارســی گذراند؛ شعرهایی که نشانههای آشکار تلمذ از پدر شعر نو فارسی البهالی سطرهایشان جاری است.