Iran Newspaper

«گفتوگو»پلیبرایرفع­سوءتفاهمها­درمدیریتاس­ت

پیروز حناچی، شهردار تهران در گفت و گو با «ایران»:

- مرتضی گل پور خبرنگار

آرام آرام، گفتوگو در حال تبدیل شــدن به یک رویکرد در میان بخشها و نهادهای مختلف حاکمیتی اســت. پــس از دولت کــه بویــژه در دســتیاری اجتماعــی رئیس جمهوری مسأله گفتوگوهای اجتماعی را دنبــال میکنــد، حــاال شــهرداری تهران نیز بــرای اداره شــهر این شــیوه را برگزیده است، شیوهای که مطابق آن تصمیمهای کالن و خرد شــهری بــا مشــارکت گروهها و تشــکلهای اجتماعــی و مــردم اتخــاذ میشود.گفتوگویکوت­اهباپیروزح­ناچی شهردار تهران، عصر جمعه گذشته انجام شــد، وقتی که او در اقدامی ناگهانی و فارغ از تشــریفات، به روزنامه آمد و روز خبرنگار راتبریکگفت.اینگفتوگور­ابخوانید.

*** ■بســیاری فقــدان گفتوگوهــا­ی اجتماعی را یک مســأله مهم مدیریتی در کشــور میدانند و معتقدنــد مدیران و مســئوالن به جــای گفتوگــو با خود یــا بدنــه اجتماعــی، در رســانهها با هم گفتوگــو میکننــد. رویکــرد شــما در شهرداریچیس­ت؟

گفتوگوهــا­ی اجتماعــی یکــی از رویکردهای جدی ما در شهرداری است، نه فقط به خاطر ضرورتهای مدیریتی و اجتماعــی آن، بلکــه بــه ایــن دلیل که اساساً گفتوگو یکی از توصیههای دینی و از اصلیترین توصیههای دین ما است. خداونــد در قــرآن میفرمایــد « َفَب ــْر ِعَباِد الَِّذی َن ی ْســَت ِم ُعو َن اْلَقــْو َل َفیتَّبِ ُعو َن اَْح َســَنه.» امــا باوجــود ایــن توصیههــای مکرر و مؤکد، ما به گفتوگو با هم عادت نکردیم یا تمرین نکردیم که تصمیمات را با تکیه بر گفتوگو اتخاذ کنیم. اما امروز باید گفتوگو را تمرین کنیم. ■ منظور از تمرین گفتوگو چیست و چگونهمحققم­یشود؟

بــه طور کلی گفتوگو به چند مقدمه نیــاز دارد. نخســتین مقدمــه گفتوگــو، انصاف اســت. ما باید در هر گفتوگویی منصــف باشــیم. دوم اینکه بــی جهت و متعصبانه بر ایدهها، رویکردها و نظرات خــود اصــرار نکنیم و اگــر فهمیدیم ایده یــا رفتار ما اشــتباه بــود، جرأت برگشــت و اصالح داشــته باشــیم. ســوم اینکه اگر دیدیــم نظــری از نظر ما بهتر اســت، آن را بپذیریــم و هــدف مــا در گفتوگــو این باشــد کــه خروجــی قابــل قبولــی بــرای مــردم و مدیریت شــهر یا کشــور داشــته باشــیم. اگر با این هــدف مذاکره کنیم تا در نهایت خروجی عقالنــی که در زمینه اجتماعــی مطلــوب و در زمینه مدیریت بهینه باشــد، در این صورت خروجی این گفتوگو موفــق و قابل قبول خواهد بود. اما اگر بر نظریههای غلط یا امتحان شده و غیرقابل دفاع کارشناســی اصرار کنیم، نتیجــه گفتوگــو از پیش معلوم اســت. مایلم بار دیگر تأکید کنم که ما راهی جز گفتوگو نداریم. این رویهای است که در شــورای عالی شهرســازی تجربه کردیم، چنــان کــه ســختترین کارهــا کــه فکــر میکردیمبهن­تیجهنمیرسد،باگفتوگو به نقطه قابل قبولی رسید که مردم هم از آنها بهره بردند. ■ درشهرداریچ­طور؟

از موقعی که وارد شــهرداری شــدیم، بیشــتر از قبــل به این مســأله اعتقاد پیدا کردم، بویژه اینکه شهرداری یک سازمان اجتماعی اســت و میبایســت با تکیه بر رویکردهای اجتماعی اداره شود. ■ در خود شهرداری این گفتوگوها به چهصورتیاست؟

بــا بضاعــت اداری کــه در اختیــار مــا اســت، بســیاری از مشــکالت قابــل حل نیســت، امــا وقتــی ایــن فرآینــد بــه یک جریــان و خواســت اجتماعــی تبدیــل میشــود و مــردم در آن مشــارکت و باور میکننــد کــه بایــد از ایــن مســیر برویــم، ناممکنترین کارها هم ممکن میشود. این امر میســر نمیشود مگر با گفتوگو. نــه فقــط هــم گفتوگــوی یک طرفــه از ســوی ما، بلکه امکان بازخــورد گرفتن از نقطه نظــرات مردم برای مــا. به همین دلیل مــا از ابتــدای دوره جدید مدیریت شــهری، مرتــب ســنجش میکنیــم و نظرات مــردم را در موضوعات مختلف به روشهای علمی میسنجیم و تالش میکنیــم تصمیمســاز­یهای خــود را به خواســتهها­ی اجتماعی مردم نزدیکتر کنیم. ■ جایگاه گروههای مدنــی در این میان چیست؟

ما در این سنجشها و بررسیها، هم نهادهایمدن­یرامخاطبقر­ارمیدهیم و هم جوامــع آماری بی طرفــی را لحاظ میکنیم که معموالً در روشهای علمی نظرخواهــی از مردم انتخاب میشــوند. از این طــرق تالش میکنیم تصمیمات خود را در حوزههای تخصصی و عمومی به وجدان عمومی جامعه نزدیک کنیم. ■ تا چــه میزان دیدگاههای کارشناســی مطرح شده در این تعامالت مفید حال شهرداریبود­هاست؟

تالش میکنیم تنها منافع شهرداری را لحــاظ نکنیــم. البتــه بــا واقعیتهایی هم مواجه هســتیم، مانند اینکه نه فقط مــا، بلکه کل کشــور در شــرایط بــد مالی قــرار دارد. با این حــال تالش میکنیم تا شــهر را به بهترین نحــو اداره کنیم. البته انتخابات شــورایاری­ها کــه بتازگی برگزار شد، یک قدم رو به جلو در این زمینه بود. ممکن اســت با شــرایط ایــدهآل فاصله زیادی داشــته باشــد، اما هم بــه مدیران خود تأکید کردیــم و هم تالش میکنیم تصمیماتمــ­ان را بــه وجــدان عمومــی محلی نزدیک کنیم. این طور نیســت که ما مسیری را طی کنیم و خواسته عمومی مردم مســیر دیگری باشــد. تمام تالش خــود را بــرای نزدیکــی ایــن دو خواســته و مســیر میکنیــم و ایــن کار هــم بــدون گفتوگوفراه­منمیشود. ■ انتخابات شورایاریها، تجربه خوبی از برگــزاری انتخابــات الکترونیک بود. فکر میکنیــد تجربــه خوبی بــود که در انتخابات مجلس به این ســمت برویم واطمینانخا­طریبهمسئوا­لنماداد؟

بــه نظــر مــن ایــن انتخابــات تجربه بینظیــری بــود. بــه عنــوان مثــال، درانتخابــ­ات قبلــی هیــأت نظــارت و هیأتهــای اجرایــی در 70 درصــد مســائل بــا هــم اختــالف نظــر داشــتند. امــا در ایــن انتخابــات اصــالً اختــالف نظــر وجــود نداشــت، کمــا اینکــه وقتــی پلمــب صندوقهــا بــاز شــد، در همــان زمــان هیأتهای نظــارت و اجرایی همه صورتجلســا­ت را امضــا کردنــد. ممکــن اســت اعتراضاتی درباره تخلفات داشته باشــیم، اما هیأتهــای اجرایی و نظارت اختالفــات چندانی با هم نداشــتند. این مانــور، مانور بســیار پیچیدهتری نســبت بــه انتخابــات عمومــی مــا بــود، زیــرا در 350 محلــه با 350 فهرســت، انتخابات برگــزار شــد، امــا در انتخابــات مجلس و ریاســت جمهوری، در همه شــعب تنها یــک فهرســت وجــود دارد که بــه همین دلیل معتقدیــم انتخابات شــورایاری­ها به مراتب پیچیدهتر از انتخابات عمومی ما بود. ■ شــهرداری نهــاد تعیین کننــدهای در تهــران اســت. گفتوگــو بــا نهادهای حاکمیتیدیگ­رراچطورپیش­بردید؟

همــان دیدگاهــی کــه در رویکــرد شهردارینسب­تبهمردمدار­یم،همانرا در رابطه شهرداری با نهادهای حاکمیتی هم دنبال میکنیم. در بســیاری از مواقع ســوء تفاهمهــا بــا گفتوگــو و توضیــح و تشــریح مســائل حل میشــود، نه اینکه بخواهیــم از طریــق مطبوعــات توضیح بدهیــم، بلکــه توضیــح دادن حضوری، ارتباطمستق­یمداشتن،نشاندادنای­نکه ما هم ســوء نیت نداریم و هــدف ما اداره بهینه شــهر است، اینها بیش از هر روش دیگــری بــه رفــع ســوء تفاهمهــا و ایجاد همگراییها کمــک میکند. فکر میکنم در این حوزهها هــم موفق بودیم. تالش میکنیــم جاهایی که فکر میکنیم ســوء تفاهم وجــود دارد، بــه آن دامن نزنیم و آن را حل کنیم. ■ گفتوگو با مردم لزوماً به معنای این نیستکهشهرب­انظرتکتکاف­راداداره شود. دقیقاًمنظور شما چیست که شهر بایدبانظرم­ردمادارهشو­د؟

مــردم در حوزههــای مختلــف دســتهبندی میشــوند؛ اعــم از زنــان، دانــش آمــوزان، دانشــجویا­ن، معلمان، فرهنگیــان، کارگران، ســالمندان و ســایر اقشــار که هریک نظر، رویکــرد و نیازهای خاص خود را برای زندگی در شهر دارند. امــا هــر یــک از این اقشــار بــه نوبــه خود نهادهــای مدنی یا ســمنهایی دارند که در حوزههــای مربــوط بــه آنــان فعالیت میکنند. ما به شیوههای مختلف نظرات ایــن ســمنها را دریافــت و آنهــا را در تصمیمگیریه­ای خود لحاظ میکنیم. مهم این اســت که تصمیمات ما، دور از ارادهها و نیت این اقشار نباشد و این گونه احساس کنند که این تصمیم برای آنان و با هدف بهبود زیست شهری آنان اتخاذ شده است. مقالی بزنم. زمان حضور در شــورای عالی شهرسازی، تصمیم گرفته شــده محله عودالجان به عنــوان یکی از محلههای دوره صفویه تهران بهســازی شود. تصور ما این بود که اگر این محله را مرمتکنیم،مردماستقبا­لخواهندکرد. اما ابتدا تصمیم گرفتیم یک کار میدانی انجام دهیم تا دریابیم براستی نظر، نیاز و رأی مردم این محله چیست. در این کار میدانیمتوج­هشدیمآنچهم­یخواستیم انجــام دهیــم، حتــی در رده دهــم خواســتهها و نیازهــای مــردم این محله هم نبود. درخواست اولیه آنان روشنایی معابر در شبها، ایمن سازی رفت و آمد بچهها به مدرســه، پاکسازی پارک محله از معتــادان متجاهر، تخلیه بموقع زباله و مــواردی از این دســت بود. این مســأله روشــن میکنــد کــه میــان خواســتهها­ی مــردم و طراحی اولیه مــا، چه فاصلهای وجود داشــت. این مثال همچنین نشان میدهد وقتی نظام مدیریت شــهری در فضــای دیگری قــدم میزند و مــردم در فضایدیگری،اساساًاتفاقاتناخ­وشایند خواهنــد بود. بــا تکیه بــر تجاربــی از این دســت تالش میکنیــم که اگــر تصمیم درســتی میگیریــم، ایــن تصمیــم طــی فرآیندی اتخاذ شــود که مردم هم آنها را بپذیرند و قبول داشته باشند.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran