درسهاي الكالسيكو براي فوتبال ايران بهانه نیاوریم
جديدترين الكالســيكوي فوتبال اسپانيا كه يكشــنبه شب برگزار و به برد 3 بر 2 بارســلونا منجر شد، تاكيد تازهاي بر اين نكته بود كه سايرين برخالف ما حساسيتها و استرس شهرآوردهاي سنگين و بزرگ فوتبالشان را بهانهاي بر كيفيت ضعيف احتمالي آن قرار نميدهند.
الكالسيكوي تازه 5 گل داشت اما اگر دروازهبانان دو تيم نميدرخشيدند يا ضربات آخر بهتر نواخته ميشــد، حتي ميتوانســت 8 بر 8 يا 9 بر 9 مساوي تمام شود يا مثال 9 بر 8 به ســود يكي از آنها پايان گيرد. حتي يك لحظه از اين مســابقه درگير سكون و اســير احتياط نبود و با اينكه رئال مادريد حتي با مســاوي هم به نتيجهاي شبيه به برد ميرســيد، هم اين تيم و هم بارســلونا كه فقط با برد در جدول ردهبندي ليگ فوتبال اسپانيا احيا ميشد 90 دقيقه پوست طرف مقابل را كندند، خطر كردند، به ريسك دست زدند، به ســمت جلو تاختند، فرصت در اطراف دروازه رقيــب ايجاد كردند، گل زدند و گل خوردند و تماشــاگران را لبريز از زيباييهاي فوتبال كردند و يك بار ديگر مشخص ساختند كه چرا اين ورزش اينقدر طرفدار دارد و مردم با هيجانات آن زندگي ميكنند و در سايه آن به تجربيات بزرگي در تمامي شئون ميرسند و به لطف آن جامعه بشري را بهتر و كاملتر ميبينند زيرا هيچ ناكامي لحظهاي دليل و سندي بر يك شكست دايمي نيست و هر دقيقه راهي براي بپاخيزي مجدد وجود دارد.
البته برخي نمونههاي اخير شهرآورد پر سر و صداي تهران بازيهاي بدي نبودهاند منجمله همين ديدار آخر كه 3 بر 2 به ســود اســتقالل تمام شــد و در سالهاي اخير داشتهايم تك شــهرآوردهايي كه اضافه بر هيجان صرف كيفيت نسبي هم داشتهاند اما اكثريت چشــمگير با ديدارهايي بوده كه به سبب احتياط افراطي از سوي هر دو تيم به مســابقات كسالتبار تبديل شدهاند و تساويهاي «حســاب شده» و مصلحتجويانه به قدري زياد بوده كه كل فوتبالدوستان را از اين ديدار و از اين ورزش «زده» كرده و آنها را نسبت به سرنوشت تيم خود نااميد ساخته و هر گاه از متوليان و بازيكنان دو تيم پرس و جو شــده كه چرا اينقدر احتياط به كار ميگيرند اين جواب تكراري غير قابل پذيرش را دادهاند كه به سبب استرس و نگراني شديد عجين با اين مسابقه و ترس از اينكه مبادا با قبول باخت خيل هواداران را غمگين كنند ترجيح دادهاند كه خطر و ريســك نكنند و جانب احتياط را در پيش گيرند و به تساوي راضي باشند و آهسته بيايند و آهسته بروند تا مبادا گربه شاخشان بزند!
اگر استرس و ميزان فشار و حجم توقعات مطرح باشد آيا باالتر از توقعات موجود از رئال و بارسلونا توقعي را سراغ داريد؟
آيا در شــهرآورد يوونتوس با اينترميالن در ايتاليا و منچســتريونايتد با ليورپول در انگليس فشــار توقعات روي دوش اين تيمها كشــنده نيســت؟ آيا در شهرآورد معموال بدخيم شــهر بوينوس آيرس آرژانتين، بوكاجونيورز و ريورپالته تا حد مرگ زير فشــار طرفداران خود قرار ندارند و آيا نبرد بوروسيا دورتموند و شالكه در قالب شهرآورد ايالت رور آلمان سرشار از هيجان و بيم و فشار روحي نيست و آيا براي هواداران پاريسنژرمن و مارســي (يا ليون) پذيرش عواقب نبردشان با يكديگر در لوشامپيوناي فرانسه آسان و بدون تكدر خاطر احتمالي است؟
پس چرا آنها به رغم تمامي مســائل بازدارنده فوق اينقدر زيبا و خوب و چشــمنواز بازي ميكنند و با امواج حركاتشــان تماشاگران را به وجد ميآورند و شهرآوردهايشان مظهر زيبايي و معدن گلزني است اما شهرآورد تهران ما در اكثر موارد محبوس شده در چنبره احتياطها و توقف كرده در پشت ديوارهاي بلند ترس و امنيتجوييها و سرشار از حس مصلحتطلبي و آكنده از رويكردهاي محافظهكارانه و عاري از ريسكهاي ورزشي و خطرجوييهاي فني است كه بدون آنها فوتبال ديگر «فوتبال» نيست و همه آن چيزي نخواهد بود كه دنيا برايش جان ميدهد و براي ديدن مكرر آن سر از پا نميشناسد.
الكالســيكوي اخير يك بار ديگر نشان داد كه مســائلي مثل استرسها و ميل به راضي نگه داشــتن هواداران و پرهيز از ريســكهايي كه ممكن است اثر عكس بگذارد، به عنوان دليل ارائه نمايشهايي ضعيف در شــهرآوردهاي كشورمان يك نوع بهانهجويي غيرعقاليي و داليل و ســببهاي نخنما شدهاي است كه ديگر هيچ كس به آن اهميتي نميدهد و باورش ندارد و معتقد اســت كه در اكثر شــهرآوردهاي ما كم كاري صورت ميپذيرد و زيباييهاي فوتبال و خطرجوييهاي آن از مردم دريغ ميشــود. مسالهاي كه فوتبــال ما را بيش از پيش تضعيف ميكند و الكالســيكوها و بنيادهاي آنها را براي ما دستنيافتنيتر ميسازد.