بساط چيپ را جمع كنيد

مهاجم هندوراســي ذوبآهن انگار در اين مدت نه روزنامهها و خبرهاي ورزشــي را خوانده و نه ديده كه در بازي پرسپوليس و الريان چه اتفاقي افتاده اســت. آن شــب وقتي مهدي طارمي در ميان ناباوري همگان با يك ضربه چيپ جنجالي، نقش پررنگي در ناكامي تيمش ايفا كرد، احتماال جري بنگســتون با دنياي بيرون هيچ ارتباطي نداشــت. او حتما نديد چه بر سر طارمي آمد و بعد از آن چيپ چه اتفاقاتي برايش افتاد كه اگر ديده بود، قطعا آن شب تصميم نميگرفت چيپ بزند. بنگســتون اما در ميان ناباوري، نه ضربهاي شــبيه به ضربه طارمــي بلكه ضربهاي بســيار بچگانهتر را روانــه دروازه العين كرد. دروازهبان هم كه جــا خورده بود از ايــن حركت، بيآنكه زحمتي به خــودش بدهد توپ را گرفت و بازي دوباره شروع شــد و دست آخر ذوبآهن سه تا خورد. البته نميتوان گفت اگر آن توپ گل شده بود حتما ذوبآهن ميبرد اما كسي چه ميداند؛ شايد ميتوانست عاملي براي پيروزي ذوبآهن باشد. فراموش نكنيد شــاگردان حســيني براي آنكه ببرنــد، در نيمــه دوم بازي بازتــري به نمايش گذاشتند كه اتفاقا عامل شكستشان هم همين نوع بازي بود. اگر آنها در نيمه اول گل ميزدند، در نيمه دوم به مراتب بستهتر بازي ميكردند و آنوقت فضا براي مهاجمان العين هم محدودتر ميشد. بنگستون احتماال هيچ چيز را در ذهنش حســاب و كتاب نكرده بود كــه تصميم گرفت مهمترين پنالتي عمرش را چيپ بزند. در پرسپوليس وقتي همه پنالتي گل نميكردند، اين مهاجم هندوراسي با خونسردي پنالتيها را به تور ميچسباند و همه تمجيدش ميكردند كه «او فوقالعاده است.» ميگفتند استرس بازيكنان ايرانــي را ندارد و ظاهــرا همين اعتماد به نفس بود كه باعث شد تصميم بگيرد آن چيپ عجيب را بزند. در چنين شــرايطي شايد واقعا بهتر اين است كه بساط چيپ را جمع كنيم از فوتبالمان. شــايد اين مربيان هســتند كه بايد دســت به چنيــن كاري بزنند چــرا كه به نظر ميرســد فوتباليســتهايي كه در ايران بــازي ميكنند، هنوز نميدانند چيپ را كجا و كي بايد زد. ظاهرا نميدانند در بازيهاي حساسي كه تيمشان گل نزده و محتاج است به گل، نبايد چيپ بزنند. آنها نميدانند لذت زدن يــك چيپ، ميتواند باعث نابودي آرزوي يك تيم و هوادارانش شود اما آيا چيپهاي طارمي و بنگستون، بساط چيپهاي جنجالي را از فوتبال ايران جمع ميكند؟