Iran Varzeshi

حضور «نفت» با كدامين ملزومات و ضمانت؟

-

صبر بيش از حد مسووالن فوتبال كشور در حق نفت تهران اسباب حيرت شده زيرا در تضاد با ادعاهای چند باره آنان در مورد كنار گذاشتن تيمهای بدهكار و بالتكليف از چرخه ليگ برتر با قطعيت هرچه بيشتر است. نفت حتی در كل فصل گذشته و به واقع در ليگ پانزدهم نيز فقط كجدار و مريز رفتار كرد و همين حاال به اعضا و نفرات هر دو فصل گذشته خود مبالغی چشمگير بدهكار است و چگونه است كه حتی حاال كه اعالم تيمداری رسمی از سوی سران ورزشی نفت صورت نگرفته و منتظرند تا در صورت جور شــدن قول و قرارها تيم را به طور كامل به شركت بهنام پيشرو واگذار كنند، فدراسيون و سازمان ليگ همچنان در مورد آنها مسامحه میكنند.

چيزی كه وجود خارجی ندارد

اين ســهلانگار­ی در شرايطی شكل میگيرد و مضرتر جلوه میكند كه كمتــر از 45 روز تا شــروع فصل جديــد ليگ برتر مانده و نفت به ســبب فتح جام حذفی حتی آســيايی هم شده اســت و مشخص نيست با كدامين تضمينها میخواهند نفت را راهی ليگ قهرمانان قاره كنند. راهی مسابقاتی كه اولين مشخصه و نياز آن داشتن پشتوانه تشكيالتی و اندوخته مالی الزم اســت و استاندارد و پايدار بودن و داشتن خط و خطوط و نقشه راه مشخص از نيازهای اوليه و حياتی هر تيم خواهان شــركت در اين رقابتها به شــمار میآيد و بر اساس آنچه از نفت فعلی متصاعد میشود، چيزی كه در اين تيم وجود خارجی ندارد، ملزومات فوق است.

نمونه آبیهای خوزستان

حتما به ياد داريد كه اســتقالل خوزستان فصل پيش و به ويژه در يكی دو ماه آخر با چه بساط اسفباری در جام باشگاههای آسيا شركت كرد و كار به گروكشــی و اصرار و انكار و تحريم تمرينات توسط بازيكنان و رو در رو شدن ســرمربی يا بازيكنان و صدها قول وفا نشده مديران باشگاه كشيده شده بود و اگر كمكهای مالی هر از چند گاه اداره تربيت بدنی و استانداری خوزستان در ميان نبود، اين تيم قادر نبود تا پايان كارش در اين پيكارها، در عرصه ماندنی شود. حتی سفر آخر آبیهای خوزستان به قطر برای تقابل با الهالل عربستان در شرايطی انجام شــد كه بازيكنان معترض به عدم دريافت دستمزدهايش­ان پرواز اول در نظر گرفته شــده به ســمت دوحه را ناديده گرفته و به خانههای خود رفته بودند و تنها به پرواز دوم تن دادند و شــايد آن را هم فقط با هدف حفظ اعتبار ورزش كشور و با ناديده گرفتن منافع خويش به انجام رساندند.

بيمهای منطقی

با مالحظه آن وضعيت چه توقعی از ســران نفت داريم كه عمال يكی دو ســالی اســت تيم را رها كرده و پولی نمیدهند و فصل پيش نيز علی دايی يكتنــه تيم را به پيــش راند و قهرمان جام حذفی كــرد و به واقع يكی از غريبترين اتفاقات سالهای اخير فوتبال آسيا را پی ريخت. امروز هر كسی كه كانديدای هدايت نفت میشود - شامل علی كريمی كه گمان میرود گزينه اول باشد - اين بيــم منطقی را دارد كه پــا پيش بگذارد و تيم خوبــی را هم جور كند امــا نه وزارت نفت پای تيم بماند و پولی خرج آن كند، نه بهنام پيشرو كه ســوابق همكاریاش با پرسپوليس سرشار از «كنارهگيریه­ای در ميان راه» اســت، برای اين تيم يك اسپانسر واقعی شود. حتی شركت دادن اين نفت در ليگ داخلی يك ريسك بزرگ است، چه برسد به يك جام آسيايی. حال آنكه رييس كميته برگزاری مســابقات سازمان ليگ میگويد فقط كافی است مديرعامل باشگاه معرفی شود و تكليف مالكيت آن مشخص شود تا شركت نفت در دو مسابقه فوق امكانپذير شود.

از ادعا تا عمل

اگر قرار بود اين اصول درســت و ســاز و كارهای الزم مهيا شود، نفت اصال در نقطه فعلی نايستاده بود و يك تيم بیصاحب به نظر نمیرسيد. اين البته يك تست مهم برای سعيد فتاحی، حيدر بهاروند و در واقع خود مهدی تاج است تا نشــان بدهند تمام ادعاهايشان در مورد اجازه شركت ندادن به تيمهای فاقد مالكيت و پول مشــخص در ليگ تا چه ميزان واقعيت و به چه مقدار شعار صرف بوده است.

 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran