Iran Varzeshi

كاش به جاي چهار، 2 نشان ميدادي

- محمد قراگزلو ‪Mohammad Gharagozlo­u‬

امروز همه خوشــحالند. فرداي صعود همه از اقتدار يوزپلنگها حرف ميزنند، از رکوردهاي تيم ملي، از اقتدار خط دفاعي. از اينكه سيســتم بازي تيم ملي به حريفان اجازه نداد تا يك شوت به چارچوب دروازه ما شليك شود. از اضافه شدن بازيكنان جوان به تيم ملي و رسيدن شان به ترکيب اصلي. از شكسته شدن تابوي دو صعود متوالي به جام جهاني. خوشــحاليم که بعد از برزيل دومين تيم حاضر در جام جهاني هســتيم و حاال که غرور فوتبالي مان به اوج رسيده بايد از اين تيم ملي و هر آنچه باعث رقم خوردن اين اتفاقات خوب شــده سپاسگزار باشيم. البته که براي قدرداني نگاهمان به يك جا معطوف ميشود. جايي روي نيمكت تيم ملي که رهبر کادر فني ايستاده است. امروز همه از کیروش حرف ميزنند. سيل پيامهاي محبت آميز به سوي او روانه شده و هر آن کس که چيزي جز اين گويد محكوم به دوســت نداشــتن تيم ملي يا دشمني است اما نقد نمرده و در روز جشن و شــادي هم ميشود نقد کرد و اين به معني دشمني نيست.

هر چند كارلوس عزيز در همين كنفرانس بعــد از برد مقابــل ازبكســتان و در البهالي كلماتي كــه همه را به برپايي جشــن و لذت بردن از صعود ترغيب ميكرد باز هم از رسانهها گاليه داشــت كه از تيم ملي حمايت نكردهاند اما يقين داريم همه اهالي رســانه حتي آنهايي كه افكار فوتبالي و مديريتي او را نميپسندند نيــز از اين برد و صعود به اندازه تك تك مردم ايران خوشحال و شادمانند.

ما هم مثــل كــیروش، دســتياران او، بازيكنــان تيــم ملــي و اركان فدراســيون و دستاندركار­ان تيم ملي از اين صعود خشنود و سرخوشيم اما رســانه بدون نقد رسانه مرده اســت و حتي از دل جشــن و رفتار مرد اول اين صعود هم ميتوان نكتهاي بيرون كشيد كه نامتعارف به نظر ميرسد و نقد برانگيز است.

كارلوس كیروش مربي محترمي اســت و بــه هيچ وجه نميتوان دســتاورده­اي او براي فوتبال ملي ايران را زير ســوال برد. نتايج تيم ملي و اقتداري كه در بازيهايش در اين دوره از مرحله مقدماتي جام جهاني داشته فوقالعاده اســت. با وجود امكانات محدود و كمبودهايي كه وجود دارد دست يافتن به چنين موفقيتي جاي تبريك دارد.

امــروز همه از كیروش حــرف ميزنند و اينكه فوتبــال ايران مديون اوســت. البته كه دوباره عدهاي مقايســه مربي خارجي و داخلي را پيش كشــيدهاند و موفقيت بزرگ كیروش را شــبيه به ميخي بر تابــوت مربيان داخلي ميكوبند اما واقعيت اين اســت كه مرزبندي مربــي خارجــي و داخلــي ريشــه در نگاهي ســطحي به فوتبال و مربيگري دارد و شــايد مرزبندي بين مربي خوب و بد عقالنيتر باشد. حاال كیروش مربي محبوبي اســت و شايد بد گفتن از او گناه باشد. امروز همان روزي است كه ميشــود تك تك محســنات او و اقدامات مفيدش براي فوتبال ايران را برجسته كرد و به آنها نازيد. اينكه دل ســپردن به تواناييهاي او و چشمپوشــي به تمام ايرادها و غر زدنهايش جواب داده و حاال منتقدانش هم خودشان يك پا كیروشــي پور هستند و چيزي براي تاختن به او ندارند.

اما باور كنيد براي منتقد بودن هميشــه نميتوان دشــمن بود. ميشــود تيــم ملي و اركانش را دوســت داشت و به آنها منتقد شد. ميتوان حتي از نوع بازي تيم ملي در روزي كه ازبكستان را راحت شكست داده و به جام جهاني رسيده ايراد گرفت و به رفتار مربياش در جشن بعد از صعود انتقادي جدي وارد كرد.

همين جا مشــخص كنم ايــن انتقاد تنها موضع شخصي نويسنده مطلب است و شايد در البــه الي مطالب متعدد در تمجيد از تيم ملي و سرمربياش وصله ناكوك به نظر برسد اما حتما در كنار اين تمجيدها ميتوان به جشن شخصي كارلوس و بولد كردن دســتاورد شخصياش هم اشارهاي داشت.

طي چند ســال اخير و به ســبب تصاوير و لحظههايي كه از كیروش براي احترام به ايران و تعصبش نسبت به پرچم و كشور محل فعاليتش ديدهايم، بارها اين جمله را شــنيدهايم كه« انگار از خود ايرانیها ايرانيتر اســت». هر چند بستن ســاعت مچي با طرح پرچم ايران، دستبندي با همين زمينه رنگي و بيرون زدن رگ در مواجهه با داور استراليايي نميتواند به اندازه كافي براي رســيدن به اين نتيجه مجابمان كند اما حداقل براي بسياري از مردم و حتي اهالي رسانه كاركرد الزم را داشــته اســت. فارغ از اينكــه بخواهيم استدالل دوستداران كیروش براي داشتن عرق او نســبت به ايران را زير سوال ببريم و چنانچه اين مهم را بپذيريــم نميتوانيم پارادوكس بين عالقــه و تعصب او به ايران و تيم ملي با رفتارش در جشن صعود را بپذيريم.

كارلوس كیروش بالفاصله بعد از سوت پايان بازي با ازبكســتان و مسجل شدن دومين صعود همراه با تيم ايران به جام جهاني پيراهن شماره 4 تيم ملي را به دســت گرفــت و با اين پيراهن و نشان دادن عدد 4 مشــغول جشن و پايكوبي شــد. هر چند كارلوس در جشن ايسلندي ميانه ميدان همراه بازيكنان و كادر فني شراكت داشت و خوشحالياش را با هواداران سهيم شد اما آنچه بيشــتر به چشــم آمد همان پيراهن شماره 4 و تاكيدش روي كاري كه موفق به انجام شده، بود.

علت اين خوشحالي البته نه در آن لحظه اما بعد از آن لحظات احساســي و هيجاني مشخص شــد؛ كیروش اولين مربي است كه چهار بار با تيمهــای مختلف به جام جهانــي صعود كرده و از اين حيث به ركوردي فوقالعاده دســت يافته اســت كه شايد تا ســالها نصيب هيچ مربي در دنياي فوتبال نشــود. با مرور اســامي كه بعد از كیروش در رده بندي اين ركورد قرار گرفته اند، به دستاورد بزرگ سرمربي تيم ملي ميباليم اما واقعيت اين اســت كه بولد كردن بيش از اندازه اين دستاورد و ركورد توسط شخص كیروش تا حدود زيادي از وجهه و اعتبار او نزد اهلي فوتبال كم خواهد كرد و اين رفتار به نوعي نقطه ضعف او به حساب ميآيد.

باور كنيد مربيان بزرگ دنياي فوتبال كه به دستاوردها و موفقيتهاي بزرگي دست يافتهاند هيــچگاه چنيــن اتفاقي را به دســت خود رقم نميزنند و به رســانهها و دوستداران شان اجازه ميدهند تا از ايــن موفقيتها و ركوردها حرف بزنند و بنويسند.

از طرفــي كیروش كه از ابتــدا تا انتهاي جشن اين پيراهن شــماره 4 را در دست داشت و تا لحظــه خروج از زميــن آن را به دوربينها نشــان ميداد و حتي با خودش بــه برنامه نود برد همان مربي اســت كه به ايراني بودن و عرق بيش از حد به ايران و تيم ملي مشــهور شــده اما عجيب اســت كه دستاورد شــخصي براي او به موفقيتش همــراه با تيم ملــي اولويت دارد. شــايد اگر كیروش پيراهن شماره 2 را بهعنوان نشــانهاي براي دو صعود متوالي تيم ملي ايران

كــه براي بار اول اتفاق افتــاد با خودش به جشــن ميبرد، ميشد با حركت بديع او به وجد آمد اما بايد پذيرفت هيــچ مربي بزرگي در دنيا بعــد از موفقيتهاي اينچنيني تا اين اندازه و به اين شكل موفقيتهاي شخصي و ركوردهايش را بولد نميكند و جلوي چشم مان نميآورد. فقط اميدواريم اين رفتار كیروش در ادامه مواجهه او با منتقدانش در رسانهها و فوتبال ايران نباشد.

 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran