دايی: من نه، قانون پرسپولیس را محکوم كرد
هر چقدر هم كه علی دايی را دوســت نداشته باشيم، نمیتوانيم حق را به او ندهيم وقتی میگويد: «فيفا با كسی شوخی ندارد اما ما اينجا همه چيز را به شوخی گرفتهايم.» در اين فوتبال، علی دايی هميشــه متهم بوده به پولكی بودن اما چند نفر از مــا اگر جای او بوديم، پولمان را میبخشــيديم؟ ايراد از دايی نيســت كه پول قراردادش را از پرســپوليس طلب كرده. مقصر، مديرانی هســتند كه نســنجيده قرارداد میبندند اما عاجزند از اجرای تعهداتشــان. شايد هم آســودهخاطرند از اينكه چنين بیتدبيریهايی يقــه مديران بعدی را میگيرد. نمونهاش همان قرارداد سهســالهای كه باشگاه پرسپوليس با علی دايی امضا كرد و آنقدر به آن بیتوجه بود كه حاال شده بالی جانش. عجيب اينكه با وجود تكرار هر ساله شكايتها، يكی پيدا نمیشود كه يقه مديران بیمســووليت باشگاهها را بگيرد اما علی دايی و طلبكارانی از جنس او انگ بیتعصبی را هميشــه بر پيشــانی دارند؛ فقط به اين دليل كه حقشان را طلب كردهاند. اين متهم كردنها اما دليل كافی نيست برای علی دايی كه شكايتش از پرسپوليس را پس بگيرد. برعكس؛ او جدیتر از هميشه دنبال پولی است كه پرسپوليسیها خيلی وقت پيش آن را از ليست بدهیهايشان خط زدهاند. اتفاقا كميته انضباطی و استيناف فدراسيون هم با محكوم كردن پرسپوليس، حــق را به علی دايی دادهاند. اگر چه خودش میگويد كه چنين حكمی را هنوز دريافت نكرده: « هنوز رای به دســت من نرســيده و آن را نديدهام، زمانی كه شما حسن نيت نشان میدهيد و سيزده نامه ارسال میكنيد كه كسی جواب نمیدهد از اداره ماليات نامه میزنند و كسی جوابی نمیدهد خودتان نامه مینويسيد و كسی جوابی نمیدهد مجبور میشويد اين مساله را از طريــق مجاری قانونی پيگيری كنيد. ما كه نمیتوانيم صد نفر را آنجا ببريم و عربدهكشــی كنيم، قانون آنهــا را محكوم كرده البته اگر اين اتفاق افتاده باشد چرا كه حكم هنوز به دست من نرسيده است. به هر حال همه محكوم به پيروی از قانون هستيم.» كار به جايی رسيده كه ماشينهای علی دايی توقيف شده و هيچ كس هم پاسخگوی اتفاقاتی كه گريبانگير او شده، نيست. به همين خاطر الزم ديده بعضی مســائل را به مديريت پرسپوليس يادآوری كند: « طاهری حتما به يــاد دارد كه با چه وضعی آن جدايی به وجود آمد و ببينيد آن افرادی كه چنين كاری كردند االن كجا هستند. طاهری با آنها بود و تمام قضايا را به طور دقيق میداند همه نامهها را هم برای او نوشتند اما هيچ كاری نكرد.» اين بیمســووليتیها اســت كه راهی جز مراجعه به قانون برای علی دايی باقی نگذاشــته. چرا كه او معتقد است: «وقتی ماليات به سراغ من میآيد بايد از طريق قانــون پيگيری كنم. اين افراد را قانون محكوم كرده نه علی دايی.» حاال علی دايی حكم مالياتیاش را گرفته، حكم كميته انضباطی صادر شده و خوشبختانه حكم كميته استيناف هم اين مساله را تاييد كرده است و او برای گرفتن حقش كوتاه نمیآيد.