دلخوری استقاللی ها از صدا و سیما
ســازمان صدا و ســيما رســانه كوچكي نيســت و در راه تعيين نقشه راه افــكار عمومی جامعه نقشــي مهم دارد. اين ارگان ســهم قابل توجهي در جهت دهــي افكار عمومي ايفا ميكند و بارها به اين موضوع اشــاره شده كه متوليــان و تصميمگيران اين رســانه ديداري و شنيداري در انتخاب سوژهها و مباحث مطروحه بايد دقت بســياري به خرج دهند.
اهميت توجه بــه اين دو ركن در عصري كه در كسري از ثانيه توليدات سازمان صدا و سيما در فضاي مجازي دســت به دســت ميشــود و برخي شــبكههاي اجتماعي به همين منظور شــكل گرفتهانــد و در حقيقت نقش بازنشــر كننده را ايفــا ميكنند، دقت در تعييــن محتــواي توليدات اهميت بيشــتري دارد و ضــروري اســت كه سياســتگذاران برنامههــاي مختلــف ســازمان بخصوص برنامههاي ورزشي كه مخاطبان فراواني دارد، حساســيت بيشتري در انتخاب سوژهها و مباحث مورد نظر به خرج دهند.
ايضا مجريــان برنامهها نيز بايد با وســواس و دقت نظر بيشتري سوژهها را برگزينند و البته الزم اســت كه در دعوت از ميهمانها نيز همه جوانب در نظر گرفته شــود. به تازگي يك برنامه تلويزيونــي اقدام به طرح ســوالهاي تصويــري از مهــرداد ميناوند، بازيكن سابق باشگاه پرســپوليس و تيم ملي ايــران كرده كه مشــاراليه بــا ديدن تصاويــري از منصوريــان و مهــدي رحمتــي، ســرمربي و بازيكن كنوني استقالل اظهارات نامناسبي داشته كه عينا صحبتهاي وي از ســيما پخش شد كه همين موضوع دستمايهاي بود براي كانالها و شبكههاي اجتماعي تا فيلــم لحظاتي را كــه ميناوند با آقاي مجري در حال گفتمان است دست به دست كنند. شايد اگر در زمانهاي سير ميكرديم كه فضاي مجازي اينچنين بر افكار عمومي غالب نبود، حساسيت آنچناني روي آن برنامه ايجاد نميشد و موضوع به شكلي از يادها ميرفت اما در زمانهاي هستيم كه حجم پردازش به طرز شــگفتآوري فزونــي گرفته و حتــي موضوعات كوچــك ناگهان آگرانديسمان (بزرگ نمايي) ميشود.
توجه سياستگذاران به محتوا آنجا از ســوي تصميمگيران ناديده گرفته شده كه ميبينيم تمسخر استقالليها از ســوي مهــرداد ميناونــد بي هيچ بازدارنــدهاي روي آنتــن ميرود و در برابر ميليونها بيننده پخش ميشود. عباراتــي كــه ميناونــد در مواجهه با تصاوير منصوريــان و رحمتي به زبان آورد اگر به قضاوت گذاشــته شــود، بيشك منجر به محكوميت اين شخص خواهد شــد چــرا كه در قانــون قضا صراحتا به تعيين جرايم براي تمسخر اشاره شده است و نسبت حيوان دادن به ديگري نيز تنبيههاي خاص خودش را دارد. ترديدي نيست كه اين موضوع هــم به ماننــد ديگر مســائل ختم به خير ميشــود و احتماال يا ميناوند از اســتقالليها عذرخواهي ميكند و يا استقالليها شــكايت خود از ميناوند را عملي نخواهنــد كرد اما آنچه مانند معمايــي بزرگ در افكار اســتقالليها و طرفــداران اين تيم باقــي ميماند اين اســت كه ســازمان صدا و سيما و عواملش چــرا هر از گاهي با رفتارهاي نسنجيده موجبات دلخوري و ناراحتي ميليونها استقاللي را فراهم ميآورند؟ اگر به ياد داشــته باشيد دو سال پيش علي ضيا مجــري تلويزيون در محفلي كــه افراد قابل توجهــي در آن حضور داشــتند، عبارات ناشايســتي را عليه پرويز مظلومي، سرمربي وقت استقالل به كار برد و اين شخص هم مظلومي را به باد تمســخر گرفت كه اظهارات وي بازتاب بسياري در فضاي مجازي داشت كه در نهايــت مجري ســيما مجبور به عذرخواهي از ســرمربي اســتقالل شــد. موضوع بياحترامــي ميناوند به ســرمربي و دروازهبان استقالل نيز از طريق ســيما انجام پذيرفتــه كه اين سلســله رفتارها ميتواند درصد قابل توجهي از هواداران استقالل را نسبت به سياســتگذاريهاي ســيما دلزده كند. به هر حال نيكوســت كه سازمان مذكور همه چيز را سرســري نگيرد و خــود و عواملش چه در جايگاه مجري و چــه در محافل عمومي كاري نكنند كه اســتقالليها بيش از اين دلخور و ناراحت شوند.