اعتماد به نفس كاذب در فوتبال ايران

ما وقتي از بازيهاي ليگ به آسيا ميرويم الزم است يك مقدار نگاهمان را عوض كنيم و قبول كنيم تيمهاي آسيايی شرايط خوبي دارند. وقتي تيمي از برزيل و اروگوئه بازيكن جذب ميكند ســطح فني تيمياش را يك پله باال ميبرد چون ايــن تيمها بازيكن خارجي معمولي نميگيرند و معموال نفرات تاپــي را جذب ميكنند. آنها معموال از آمريــكاي جنوبي بازيكن ميآورند و حتي اگر بازيكن درجه يك نباشــند مهرههايي هستند كه سطح فوتبال اين تيمها را باال ميبرند. مثال وقتي اســتقالل با العين بازي ميكند نبايد فرض كنيم با يك تيم اماراتي بازي دارد و بايد بيرون از خانه تفكرات مان را عوض كنيم. ما هنوز فكر ميكنيم در امارات مقابل تيمهاي اين كشــور كار راحتي داريم اما تمام بالهاي اين فصل اســتقالل بعد از باخت به العين سر اين تيم و منصوريــان آمد و با تمام تغييراتي كه اعمال شــد اين تيم نتوانســت از زير بار اين شكست بيرون بيايد.

ضمن احترام به همه تيمهاي ليگ فوتبال خودمان بايد نگاهمان به بازيهاي آســيايي را نســبت به بازي مقابل تيمهايي در رديف سياه جامگان، ســپيدرود، گسترش فوالد و ... تغيير دهيم وگرنه بازهم از اين نتايج خواهيم داشت. در واقع براي اين بازيها بايد مثل مسابقات جام جهاني و المپيك آمادهســازي كرد و ذهنيتها را بايد تغيير داد. شــايد وقتــي اين نتايج رقم ميخورد بعضي اســمش را شــوك بگذارند اما وقتي چند بار متوالي تكرار ميشــود شوك نيست. شوك هر ده سال يك بار ايجاد ميشــود اما ديگر نميتوانيد اسم اين را غافلگيري بگذاريد. فاصله بين باخت استقالل مقابل العين تا شكست پرسپوليس مقابل الهالل چقدر بود؟

االن فوتبال ايران در ردهبندي جهاني بهترين تيم آسياســت و رتبه اول را دارد كــه اين تفكر بهترين بودن يك مقدار آدم را اذيت ميكند. من قبل از بازيهاي آسيايي پكن در اردوي تيم ملي بودم و جزو آخرين نفراتي بودم كــه خط خوردم. آن تيم به پكن رفت و قهرمان شــد اما علي پروين بعد از آن مســابقات گفت فوتبالمان از برخي تيمهاي آسيايي خيلي عقبتر است و حاال ميبينيم قهرمانيها خيلي كم تكرار ميشــود. اين حرف را كسي زد كه تيم را قهرمان آسيا كرده بود اما خودش اعتراف كرد كه فوتبالمان عقب مانده اســت. البته ما بازيكنان و اســتعدادهاي خوبي داريم اما ديگر اينطور نيســت كه فكر كنيم ميتوانيم تيمهاي عربي را راحت ببريم. شــما ديديد العين با بازيكناني استقالل را شكست داد كه تا همين يكي دو سال پيش در مقاطع رده سني پايه بازي ميكردند.

متاسفانه اين تفكر «بهترين بودن» كار دستمان داده است. ما در جام جهاني قبلي بدون ادعا وارد شديم و همه منتظر بودند تا با يك باخت پر گل مقابل آرژانتين از زمين بيرون بياييم اما در آن بازي اصول را رعايت كرديم و حتي ميتوانستيم نبازيم. در واقع اگر به جاي قوچان نژاد يك بازيكن راست پا مقابل مســي بود تا پايش را مقابل ضربه او ميگذاشــت شايد بازي تمام ميشد و ميتوانستيم نبازيم .

مــا بايد ايــن ادعاي بهترين بــودن را كنار بگذاريم و با شــرايط بهتر خودمــان را آماده رقابت با تيمهاي آســيايي كنيم. البته نميخواهم آنها را بزرگ جلوه دهم اما وقتي ميبينيم در تيم الهالل به غير از دو ســه بازيكن خارجيشان بقيه نفرات هم در ســطح نفرات خارجي پاس خوب ميدهند و خوب ضربه ميزنند نميتوانيم از تواناييهايشــان ســاده بگذريم. شما ديديد در راس خط حمله دو تيم عربســتاني دو مهاجم سوري بودند كه به پرســپوليس گل زدند. وقتي تيم ملي با كيروش مقابل ســوريه دو مساوي آورد همه اعتراض داشــتند كه بايــد 5 گل به اين تيم ميزديم اما وقتي از نفرات سوريه و اين دو مهاجم شناخت به دست آورديم با خودمان ميگفتيم اين دو مساوي هم بد نبود.

اين واقعيت فوتبال آسياســت و ما هم بايد بپذيريم كه آنها هم ســطح بااليي دارند و شكســت دادن شــان به اين راحتيها نيست. البته كيروش اين مســاله را خيلي خوب ميداند و هميشه حتي مقابل اين تيمها تركيب تيمــش را با احتياط ميچيند. او به اين اعتماد به نفس كاذب نگاه نميكند و باشگاههاي ما هم در مسابقات آسيايي بايد چنين رويهاي در پيش بگيرند.