Iran Varzeshi

«بند» صوري يا راهي براي هماهنگي؟

- آزاده پيراكوه ‪Azadeh Pirakouh‬

وقتي به چــارت كميته بينالمللــ­ي المپيك نگاه ميكنيــم يا برنامهريزي ايــن نهاد براي بزرگترين رويداد ورزشــي دنيــا يعني المپيــك را زير نظــر ميگيريم، ميبينيــم كه ورزشــكارا­ن و كميســيون مربوط به آنها بــراي و مســووالنش يكي از مهمترينها هســتند. به همين خاطر همه كميتههاي ملي المپيك كشــورها هــم راهي ندارند جز اينكــه آيين نامه اين كميســيون را به تاييد كميتــه بينالمللي المپيك برســانند و انتخاباتــ­ش را بگذارند؛ كاري كه كميتــه ملي المپيك ايــران در نيمه راهش اســت و 14 آبان با برگزاري مســابقه انتخاباتي، آن را به پايان ميرســاند. اتفاقي كــه قاعدتا بايد هيجاني را بين 180 ورزشــكاري كه واجد شــرايط حضــور در انتخابات هســتند، ايجاد كند.

بر اســاس اعالم كميته ملــي المپيك و با يك حساب و كتاب كوتاه، ميتوان فهميد كه بر اساس آيين نامهاي كه تاييد كميته بينالمللي المپيك را دارد، چه ورزشكاراني شانس حضور در انتخابات پيش رو را دارند؛تمام كساني كه در سه المپيك قبلي بودهاند و طالييهاي سه دوره قبلي بازيهاي آســيايي. قانونــي كه با در نظر گرفتن آن مشــخص ميشود كه 180 ورزشكار ميتوانند در اين انتخابات شركت كنند اما گويا همه چيز به اين راحتيها نيســت. بندي وجود دارد كه گويا مانعي را بر ســر راه ورزشــكارا­ن ايجاد ميكند؛ مانعي كه شايد در ظاهر مشكل جدي ايجــاد نكند اما از چند جهت ميتوان به آن بــا ترديد نگاه كرد و از همين حاال گفت كه برخي ورزشكاران را براي حضور در انتخابات با ابهامهايي مواجه ميكند.

گويــا بندي مورد نظر مســووالن برگزاري انتخابات اســت كه ميگويد هر ورزشــكار براي انجام امور مربوط به ثبت نام بايد از فدراســيون مربوطهاش معرفي نامه بياورد؛ مسلهاي كه براي برخي ورزشــكارا­ن و فدراسيونها مشكل ايجاد ميكند. اســتقالل، يكي از موارد اصلي است كه كميته بينالمللي المپيك هميشــه به آن تاكيد دارد و استقالل كميسيون ورزشكاران و ضرورت وجودش، چيزي نيســت كه مورد توجه كميته بينالمللي المپيك نباشد اما وقتي به ورزشكاري گفته ميشود كه تاييديه فدراسيونش را بياورد، به نوعي اين اســتقالل زير ســوال رفته اســت. البته بــا توجه به برخي مســائلي كه عدهاي از ورزشــكارا­ن ايجاد كردهاند، شــايد مســووالن برگزاري اين انتخابات خواستهاند سره را از ناسره تفكيك كنند و فيلتري گذاشــته باشــند – كه نگراني درست و بجايي است- اما ميتوان تاييد صالحيت را در بخشــي ديگر ديد و ورزشكاران را ملــزم به گرفتن تاييديه از فدراســيون نكرد؛ مســالهای كــه گويا وجــود دارد و قرار اســت كميتهاي صالحيت كانديداها را تاييد كند.

به هر حال حضور در المپيك، مدال آوري در ايــن رويداد يا طاليي شــدن در بازيهاي آســيايي، به خودي خود، حكم معرفي نامه را براي ورزشــكارا­ن دارد اما وقتي به ورزشــكار گفته شــود كه بايد معرفي نامــه بياوري، به نوعــي او كه ممكن اســت از دوران قهرماني خداحافظي كرده باشــد را زيــر چتر رييس فدراسيوني قرار ميدهيم كه حاال ممكن است با هم اختالفاتي داشــته باشند. حتي ممكن است اختالفي هم نباشــد اما به هر حال اين نگاه را بين رييس فدراسيون و ورزشكار ايجاد ميكند كه ورزشــكار حضــورش در انتخابات كميســيون و احتماال راي آورياش را مديون فردي ديگر اســت و همين موضوع در آينده انتظاراتــ­ي را به وجــود مــيآورد. البته اين موارد قطعي نيست اما ميتوان براي هر كدام مصداقهايــ­ي را پيدا كــرد و به خاطر همين مصداقهاســ­ت كه بايد گفــت كاش فيلتري، غير از فدراسيون تعيين ميشد.

براي مثــال يكي مثل هادي ســاعي كه خودش در روند نوشــتن آيين نامه كميسيون ورزشــكارا­ن بــوده و رياســت دوره قبل اين كميســيون را داشــته، ميخواهد در انتخابات كميســيون شركت كند؛ كســي كه اختالفات زيادي با رييس فعلي فدراســيون دارد و حتي رقيــب احتمالــي انتخاباتي او هم به حســاب ميآيد. در اين شــرايط آيا ســاعي ميرود و از رييس فدراســيون تاييديه ميگيرد؟ برخي از اعضــاي هيات اجرايي ميگويند، « هيچ رييس فدراســيون­ي خودش را درگير تبعــات «تاييد نكردن» نميكند و حتما همه ورزشكاران مجوز ميگيرند.» خــب اگر اينطور اســت، ميتوان گفت كه كاري صوري است و اصال چه ضرورتي بر انجامش بوده اســت؟ به هر حال مســووالن برگزاري حتما استداللهاي خاص خود را دارند اما به نظر ميرســد كه بايد به اين مسائل هم توجه كنند.

يكي مثل حميد ســوريان كه افتخاراتش پشــتوانه خوبي بــراي او به حســاب ميآيد و كارنامه روشــني دارد، آيا حاضر ميشود براي گرفتــن معرفــي نامه يــا تاييديه، بــه رييس فدراســيون مراجعه كند؛ آن هم در شــرايطي كه اين احتمــال را ميدهد كه ممكن اســت نظر رييس فدراسيون اين باشد كه ورزشكاران هماهنگتري با او در اين كميسيون قرار گيرند؟ بندي ديگر در اين آييننامه ميگويد كه از هر رشــته 3 نفر در تركيب نهايــي قرار ميگيرند؛ كاري كه انجام شــده تا همه رشــتهها شانس انتخاب شدن داشته باشــند. براي مثال اگر 5 نفر اول راي گيري از كشتي باشند؛ سه نفر اول كه بيشــترين راي را دارند، در تركيب 15 نفره كميسيون ورزشــكارا­ن قرار ميگيرند اما براي انتخاب نفر بعد، سراغ نفر ششم به بعد ميروند؛ تصميمي كه درســت به نظر ميرسد و از يك دست شدن كميســيون جلوگيري ميكند اما همين الزام ممكن است روساي فدراسيونها را ترغيب كند كه افرادي در كميسيون ورزشكاران باشــند كه با آنها هماهنگي بيشتري دارند و به نوعي حرف شــنوي دارند. اينجاست كه ممكن است ورزشكاراني كه افتخارات بيشتري دارند و خيلي شايد حرف شنوي نداشته باشند، بتوانند به راحتي ثبت نام كننــد. نه اينكه كال نتوانند ثبت نام كنند؛ به هر حال كسي نميتواند يكي مثل حميد ســوريان يا يكي ديگر در قواره او را تاييد نكند اما شايد اين ثبت نام برايش مسائلي را در پي داشته باشد.

به هر حــال فضاي ورزش مــا به گونهاي است كه بايد جلوي ايجاد حاشيه را گرفت و به همين خاطر اســت كه شايد بهتر باشد به جاي گرفتن ايــن معرفينامه، راه ديگري براي تاييد ورزشكاراني كه تمايل به حضور در انتخابات 14 آبان دارند، در نظر گرفت.

 ??  ??
 ??  ??
 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran