شرفي: نميدانم چرا به امثال افتخاري چيزي بر نميخورد

سال8791،برخيازبازيكنانتيممليسيگارميكشيدند

رك و بي پروا صحبت ميکند. بدون ذرهاي ترس و واهمه. واقعيت را ميگوید. حتي اگر به زبان آوردن واقعيت به ضرر خودش تمام شود. اصغر شرفي که مدتي سكوت کرده بود با حرفهاي تازه آمد. حرفهایي درباره استقالل، پرسپوليس و البته حواشي تيمهاي ملي در دورههاي قبل. بعد از جالل طالبي که از شبگرديهاي بازیكنان در جام ملتهاي آسيا گفت، این بار نوبت به شرفي رسيد تا حواشي تيم ملي در جام جهاني 1978 را افشا کند. جایي که برخي بازیكنان تيم ملي سيگار ميکشيدند و البته ميگفتند الگویشان کرویف است. شرفي در این مصاحبه، یك پيغام هم براي ذوالفقارنسب دارد. او از مربي سابق تيم ملي ميخواهد تا یك بار براي هميشه، درباره اتفاقهاي قبل از بازي تدارکاتي با رم در سال 1998 توضيح بدهد. جلسههاي مخفيانه و در نهایت اخراج ایویچ. انگار خبرهایي بوده که شرفي اینطور صحبت ميکند.

یكي از سوژههاي مهم این روزهاي فوتبال ایران، بحث سرمربيگري شــفر در استقالل و البته انتخاب دستيارهاي او است. مسالهاي که به درستي مدیریت نميشود و به نظر اختالفي ميان مدیرعامــل و اعضاي کميته فني بهوجود آورده. حواشي استقالل را دنبال ميکنيد؟

اخبار اســتقالل را فقط از طريق رســانهها پيگيري ميكنم. متاســفانه در اســتقالل سلســله مراتب رعايت نميشود. كســي نميداند كارها بايد از كجا شروع شــود و كجا به پايان برسد. مشخص نيست كه دســتيارها را كميته فني انتخاب ميكند يا مديرعامل و يا هيات مديره. پردهها افتاده و كسي احترام ديگري را حفظ نميكند. در برنامه نود، دلم براي افتخاري ســوخت. او اشتباهي به ورزش آمده، چون توان مديريت، بخصوص در باشــگاه استقالل را ندارد.

یعني همه تقصيرها گردن افتخاري است؟ همه کاسه کوزهها را سر او ميشكنيد؟

نميگويم همه تقصيرها گردن افتخاري است اما به نظرم او بايد از استقالل ميرفت. نميدانم چرا مانــد و به كارش ادامــه داد. نميدانم چرا به امثال افتخاري چيزي بر نميخورد. اگر بر ميخورد قطعا از اســتقالل ميرفت. بخصوص پــس از نتايجي كه استقالل كسب كرد، شش گل از العين خورد و البته آن اتفاقهاي عجيب در برنامه نود رخ داد. ميدانيد چرا افتخاري استعفا نميدهد؟ مانده تا باز هم عكس يادگاري بيندازد و پيش نوهها و نتيجههايش بگويد كــه مديرعامل يكي از دو تيم بــزرگ فوتبال ايران بوده.

کمي هم درباره کميته فني استقالل صحبت کنيم. اعضاي کميته فني در اقدامي جالب، دو نفر از بين خودشان را بهعنوان دستيارهاي شفر انتخاب کردند. یعني خودشان گزینه بودند، به خودشان راي دادند و در نهایت انتخاب شدند.

يك ســوال. چرا بايد باالي ســر استقالل يك استقاللي باشد؟ من يك زمان سرمربي استقالل بودم و 6 بازيكن ملي اين تيــم را اخراج كردم. در فوتبال نبايد تعارف داشــته باشيد. قاطعيت حرف اول و آخر را ميزند. درباره كميته فنــي خودتان همه حرفها را زديد. هر كســي كه يك ســال در استقالل بازي كرده كه نبايد نام خود را پيشكسوت بگذارد. گذشته خيلي از اينها را نگاه كنيد. ببينيد زمان بازيگري چه كارهايــي انجام دادهاند. مربي را زدهاند، اردو را به هم ريختهاند اما حاال ميخواهند عضو كميته فني باشند يا مربي. هر كســي پيشكسوت شد كه نبايد در كادر فني حضور داشته باشد. كار مديريت يا مربيگري هنر ميخواهد كه فكر ميكنم در اســتقالل كمتر كسي آن را دارد.

از جلسههاي کميته فني این دو نام خارج شدهاند. بيژن طاهري و سيروس دین محمدي. آیا اینها اســتحقاق حضور در کادر مربيگري استقالل و همكاري با شفر را دارند؟

من به اين اســامي كاري ندارم. بحث من اين است كه كميته فني نبايد دستيار شفر را انتخاب كند. باشگاه ميتواند پيشنهاد بدهد اما حرف اول و آخر را شفر بايد بزند. متاسفانه در ايران انتخاب دستيار يك موضوع حساس اســت. بخصوص براي سرمربي. يك ســرمربي بايد به جلو نگاه كند، نه اينكه مدام برگردد و ببيند دستيارش چه ميكند. آيا پشت سرش حرف ميزند و شــكلك در ميآورد يا نه؟ باشگاه استقالل هم بايد انتخاب دســتيارها را بر عهده شــفر بگذارد. او بايد كارنامهها را بررســي كند، با افراد واجد شرايط حرف بزند و هر كســي را خواســت به باشگاه معرفي كند. آنوقت شــفر ديگر نميتواند در صورت ناكامي بهانه بياورد.

از بحث اســتقالل خارج شــویم و سراغ پرســپوليس برویم. حتما ميدانيد که چند روز قبل ماجراي خــروج بازیكنان این تيم از هتل رسانهاي شد. آن هم یك روز قبل از بازي مقابل الهالل در امارات. درباره این مســاله صحبت ميکنيد؟

من در اين بحث زياد دخالت نميكنم. دليلش چيست؟

چون خودم هم اين كار را انجام ميدادم. البته عقلم ميرســيد و فكرم كار ميكرد كه شــب قبل از بازي هتل را ترك نكنم. متاسفانه بازيكنان فعلي اين نكتــه را نميدانند كه چه زماني چــه كاري را انجام بدهند. آنقدر جلوي اينها را گرفتهاند كه نتيجه عكس داده. بازيكن اگر عاقل باشد بايد بداند كه شب قبل از بازي وقت اين كارها نيست.

جالل طالبي هم چند روز قبل صحبتهایي جنجالي انجام داد. او پس از 17 سال فاش کرد که در جام ملتهاي آسيا (لبنان- 2000 ) خيلي از بازیكنان شبانه هتل را ترك ميکردند و نزدیك صبح برميگشتند.

يك روز صفايي فراهاني را در ســفر شمال و خيلي ناگهاني ديدم. با هم ســالم و عليك كرديم. او بارها تاكيد كرد كه بزرگترين اشتباهش اخراج ايويچ بوده. نميدانم اين حرف يادش هســت يا نه. شــما برويــد، تحقيق كنيد و ببينيد قبــل از بازي ايرانرم كه با ۷ گل به ســود رم تمام شــد چه جلساتي برگزار شــد و چه اتفاقهايي رخ داد. ذوالفقارنســب اگر شهامت داشت خيلي از حرفها را ميزد و دست خيليهــا را رو ميكرد چون آن زمان در بطن ماجرا قرار داشت.

یعنــي اتفاقهایي حاشــيهاي رخ داده و ذوالفقارنسب هم از آنها خبر دارد؟

گفتــم كه برويد تحقيق كنيد. اين پيغام مرا هم به گوش ذوالفقارنســب برسانيد. او انسان پاكي اســت. اميدوارم بيايد و يك بار براي هميشه بگويد چه اتفاقهايي افتــاد كه ايويچ را اخراج كردند. بعد از ايويــچ هم جالل طالبي آمد و تيم ملي به صورت مقطعــي نتيجه گرفت. چرا جــالل طالبي آن زمان با بازيكنان برخورد نكرد؟ چرا حاال كه ۷۱ ســال از آن زمان گذشته حرفش را ميزند؟ آيا نميتوانست مقابل بازيكنان بايستد و آنها را اخراج كند؟

زمان مربيگري شما در تيم ملي هم حواشي فراواني وجود داشت. قبل از جام جهاني .1978 با این حواشي چگونه برخورد ميکردید؟

بــا تجربه عمل ميكرديم. آن هم در حالي كه تيم ملي ســتارههاي بسياري داشــت. اگر به اسامي بازيكنان آن زمان نگاهــي بيندازيد حتما ميفهميد كه يكي از بهترين تيمهاي فوتبال ايران را در اختيار داشتيم. از علي پروين گرفته تا مرحوم ناصر حجازي. ما تجربه داشــتيم. بهعنوان مثال هيچوقت تيم ملي را در طبقــه اول هتــل اســكان نميداديم چون هر لحظه امكان داشــت كه بازيكنان از پنجره پشــت به پايين بپرند و از هتل خارج شوند. آنوقت ما هم فكر ميكرديم بازيكن در حال اســتراحت است. به همين دليل تمهيــدات ويژهاي در نظــر ميگرفتيم. ضمن اينكــه بازيكنان هــم حرفهايتر از حــاال بودند. آنها ميدانستند كه بازي حساسي پيش رو دارند و حداقل تا 48 ساعت به خودشان اجازه نميدادند حركتي غير حرفهاي مرتكب شوند.

امــا زمان مربيگري شــما هــم خيلي از بازیكنان تيم ملي سيگار ميکشيدند. قدیميها با قاطعيت از این مســاله صحبت ميکنند. شما که دست راست حشــمت مهاجراني بودید این مساله را تایيد ميکنيد؟ آیا این همان حرفهاي گري است که دربارهاش صحبت ميکنيد؟

من هيچوقت واقعيــت را تكذيب نميكنم. ما هم اين مشكل را داشتيم اما نميتوانستيم 24 ساعته در اتاق بازيكنان باشــيم و آنهــا را كنترل كنيم. تنها راهكارمان اين بود كه از آنها ميخواســتيم در اتاقها را نبندند. در تيم جام جهاني 8۷۹۱ بازيكن سيگاري هم داشتيم. البته تعدادشــان زياد نبود. ضمن اينكه آنقدر نميكشيدند كه نتوانند بازي كنند. عاقل بودند و ميفهميدند كه چه كاري را چه زماني انجام بدهند.

با آنها صحبت نميکردید؟ بهعنوان مربي و بزرگتر آنها را راهنمایي نميکردید؟

تا دلتان بخواهد. خود من با ســيگار كشيدن بازيكنان مشكل داشــتم اما آنها در جواب ميگفتند يوهان كرويف هم سيگار ميكشد. توجيهشان اين بود كه ســتاره آن روزهاي فوتبال جهــان هم اين كار را انجام ميدهد. يك جورهايي كرويف براي آنها تبديل به الگو شــده بود. من هم در جواب ميگفتم ظرفيت شش شــما كجا و كرويف كجا. كرويف آنقدر تمرين ميكرد كه اين مشــكل او به چشــم نميآمد. البته ســيگار روي بازي بازيكنان ايــران هم تاثير آنچناني نميگذاشت.

محمود یاوري چنــد روز قبل و در برنامه نود صحبتهــاي جالبي انجام داد. یاوري مدعي شد باشگاه پاس او را رها نميکرد و براي اینكه اخراج شود، ســيگار یكي از دوستان خود را گرفته و آن را جلوي چشم مدیران پاس کشيده تا شاید دربارهاش تصميم جدیدي بگيرند و او را از تيم کنار بگذارند. شما که سالها در پاس حضور داشتيد این خاطره یاوري را به یاد دارید؟

اين حرف ياوري براي من به هيچ وجه قابل قبول نيســت. ياوري اگر بــراي پاس بازي نميكرد كجا ميخواست بازي كند؟ در چه تيمي؟ آيا تيمي بزرگتر از پاس او را ميخواست؟ صحبتهاي ياوري را باور نميكنم. متاســفانه برخي افراد وقتي پا به سن ميگذارند فراموشكار ميشوند. در پاس به قدري سر تمرين راحت بوديم كه دوســت داشتيم تا آخر عمر پيراهن اين تيم را بپوشيم. ضمن اينكه خود ياوري هم ســيگار ميكشيد و نميدانم چرا گفته سيگار را از كســي گرفته. در كل او حرفهاي قشنگي درباره پاس به زبان نياورده است.