Iran Varzeshi

شرمسار از یک غیبت بزرگ

- سعید زاهدیان ‪Saeed Zahedian‬

ابراهیم آشتیانی درگذشــت؛ مثل همه آدمهایی که یک روز سرانجام باید با دنیا وداع کنند. از امجدیه – همان جایی که خاطرات بزرگی برای عاشقان فوتبال ساخته بود – تشییع شد و در قطعه نامآوران بهشت زهرا(س) آرام گرفت.

من بازیاش را به خاطر نمیآورم و تنها چند صحنه سیاه و سفید از حرکاتش در زمین را البهالی فیلمهای برفکی و بیکیفیت قدیمی تماشا کردم اما دربارهاش همیشــه این جمله را شنیدهام: «بهترین دفاع راســت تاریخ فوتبال ایران!» برای نســل ما، شاید مهدویکیا بهترین گوش راست تاریخ باشد؛ برای نوجوانان امروز، شــاید رامین رضاییان یــا بازیکنانی که در تیم کیروش میدرخشــند، خیلی با کیفیت به نظر برســند. همانطور که یک نسلی عاشــق جواد زرینچه و بازیهای درخشانش بود.

برگردیم به ابراهیم آشــتیانی؛ بازیکنی که لقب «بهترین راست تاریخ فوتبال ایران» را همواره کنار نامش میدیدیم؛ از هیچکس هم نشنیدم که جز مهدویکیا، رقیبی برای او قایل باشــد. پس اغراق نیست اگر او را بهترین مدافع راست تاریخ فوتبال ایران بدانیم و اگر تیم رویایی تشــکیل دهیــم، همانطور که عدهای میان حجازی و عابدزاده ســر دو راهی قرار میگیرند، درباره آشتیانی و مهدویکیا هم این اتفاق شــاید رخ دهد اما هرگز نمیتوان نفر ســومی را برای این پست گزینه دانست.

ابراهیم آشتیانی با چنین سابقهای، با نمایشهای درخشانش در پرسپولیس و تیم ملی ایران، با شنل و کاپ بهترین بازیکن سال، بیشک بخش مهمی از هویت و تاریخ باشگاه بزرگ پرسپولیس است.

این جنتلمن یکی از آن گروه معروف اســت که پایهگذار پرسپولیس بودند و پس از شــاهین، تیمی باشکوه به نام پرسپولیس را بنا نهادند. همین پرسپولیسی که امروز یک بازی باشــکوه مقابل اســتقالل پیش رو دارد. مسابقهای که از آن با عنوان بزرگترین شهرآورد آسیا نام میبرند و آوازهای جهانی یافته.

حاال این پرســپولیس که ساخته ابراهیم آشــتیانی، حسین کالنی، همایون بهزادی، جعفر کاشانی ...و است، با اسطوره خود چگونه رفتار میکند؟

بیتعارف، غیبت بازیکنان و مربیان پرســپولیس در مراسم تشییع و خاکسپاری آشــتیانی، شــرمآور بود؛ رســانهها نوشــتهاند: «بازیکنان باز هم خواب ماندند!» از بازیکنانی که برای پورشــه سواری، پرسپولیس را به چاه بدهی میلیاردی میاندازند، انتظاری نیســت اما درباره غیبت مربیان باشگاه پرسپولیس چگونه باید قضاوت کرد؟ زبان قاصر است.

فقط این را یادم هســت که پس از درگذشت «یوهان کرویف»، باشگاه بارسلونا چه کارها که نکرد. رسانههای کاتالونیای­ی و حتی مادریدی یک هفته تمام دربارهاش مطلب نوشتند و بهترین و خالقانه ترین طرحهای گرافیکی را رقم زدند تا ماجرا از درگذشت اسطوره یک باشگاه خارج شود و ابعادی جهانی به خود بگیرد.

انتظار ما از باشــگاه پرســپولیس این نبود که برای آشــتیانی تمام باشگاه را ســیاهپوش و داغدار کنند اما حضور آنهایی که امروز پیراهن این باشگاه را بر تن دارند یا بر صندلی مربیگری پرســپولیس جلوس کردهاند، در مراسم خاکسپاری حداقل وظیفه عرفی و اخالقی بود که برایش هیچ توجیهی پذیرفتنی نیست.

ابراهیم آشتیانی فوتبالیستی بزرگ، پرافتخار، مردی باشخصیت، با پرنسیب، جنتلمن و دوستداشــت­نی بود که ماههای پایانی عمرش را در بســتر بیمارستان سپری کرد اما دریغ و افسوس از یادی و عیادتی.

دیروز یک پرســش بدجوری ذهن ما را مشــغول کرده بــود؛ آنهایی که در مراســم آشــتیانی غایب بودند، چه کار مهمتری داشــتند؟ اساسا چه کار مهمی در تاریخ باشــگاه پرسپولیس از آنها ثبت شــده که ما را توجیه کند که شاید به خاطر مشــغله و کارهای واجب، به این مراسم نرسیدند! ابراهیم آشتیانی که برای پرسپولیس دست کمی از کرویف بارسلونا نداشت، مثل آدمهای عادی مریض شد، در بیمارســتا­ن با سرطان دست و پنجه نرم کرد و سرانجام تسلیم شد و با دنیای پرهیاهو وداع کرد. اما غمانگیزتری­ن جای ماجرا، نه بیماری، نه ســرطان و نه مرگ اوســت که همه اینها بخشــی از زندگی ما آدمهاست، بلکه وقتی غصه دل آدم را میگیرد که او مثل همه آدمهای معمولی، بیتشریفات، بدون احترامهای مرسوم و بیآنکه به اندازه نام و آوازهاش مورد توجه قرار گیرد، از جمع ما جدا میشــود، پرسپولیســ­یها در این زمینه باید همیشه شرمسار باشــند و تا آخر عمر خود را مالمت کنند؛ ابراهیم آشتیانی دیگر تکرار نمیشود. او به تاریخ پیوست، همانطور که رفتار مربیان و بازیکنان پرســپولیس در تاریخ چهارشــنبه 3 آبان ماه 96 در تاریخ ماندگار میشــود، با این تفاوت که از او افتخار در تاریخ ماند و از آنها غفلت و شرمساری در این روز.

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran