Iran Varzeshi

حسننژاد: فوتبال پاك پول پاك ميخواهد

-

محمد‌حســن‌نژاد‌دیگر‌براي‌اهالي‌فوتبال‌یك‌چهره‌شناخته‌‌شده‌اســت.‌نماینده‌مردم‌مرند‌و‌جلفا‌در‌مجلس‌شوراي‌اسالمي‌ که‌شفا ‌فســازي‌هاي‌مالي‌باعث‌شده‌تا‌نامش‌سر‌زبان‌ها‌بيفتد؛‌شفا ‌فســاز ‌يهایي‌که‌این‌روزها‌به‌یكي‌از‌سوژه‌هاي‌داغ‌فوتبال‌ تبدیل‌شده.‌حســن‌نژاد‌که‌همچنان‌در‌تالش‌است‌به‌پرونده‌هاي‌مهمي‌در‌فوتبال‌رســيدگي‌کند،‌با‌دقت‌زیاد‌کار‌خود‌را‌پيش‌ م ‌يبرد‌تا‌مدارکي‌تازه‌به‌دســت‌بياورد‌که‌جاي‌هيچ‌اما‌و‌اگري‌نگذارد.‌حســن‌نژاد‌عضو‌کميســيون‌اقتصادي‌مجلس‌شــوراي‌ اســالمي،‌ميهمان‌روزنامه‌ایران‌ورزشــي‌بود‌و‌با‌او‌در‌مورد‌تحقيقات‌و‌تجربيات‌متفاوتي‌که‌داشته‌گپ‌و‌گفتي‌جالب‌داشتيم.‌

چقدر‌مي‌توانيم‌اميد‌داشــته‌باشيم‌ مشــكل‌ حضور‌ بانوان‌ در‌ ورزشــگاه‌ها‌ حل‌مي‌شــود؟‌یعني‌فكر‌مي‌کنيد‌از‌چه‌ زماني‌مي‌توانيم‌شــاهد‌حضور‌بانوان‌در‌ ورزشگاه‌ها‌باشيم؟‌

ايــن يك فرآيند اســت. يعني تا وقتي تقــدم و تاخرها رعايت نشــود نميتــوان به حل اين مســاله اميدوار بــود. گاهي كارهايي ميكنيم امــا چون مثال پلــه اول را نرفته، به پله ســوم ميرويم ســقوط ميكنيم و كال به ورطه فراموشي ســپرده ميشود. اينكه مراجع مخالفتهايي دارنــد بايد به آنها حق داد چون جو ورزشــگاهه­ا خوب نيســت. به هر حال ما ديديم بــراي واليبال، خانمهــا رفتند و اتفاق خاصي نيفتاد. ما اگر فرهنگسازي كنيم خيلي زود اين مساله حل ميشود. اينكه من خانواده خودم را ببرم ورزشگاه، جلوي خانوادهام حرف بيادبي نميزنم، همه اگر اين مســاله را رعايت كنيم ديگر هيچ حرف بيادبي زده نميشــود. وقتــي ميتوانيم صحبت از حضــور بانوان در ورزشــگاهه­ا كنيم كه جــو فرهنگي و اخالقي ورزشــگاهه­ا در شأن بانوان باشــد. همه اينها خواهران و مادران ما هستند پس شأن آنها بايد رعايت شــود اما با اين جو نميشود. نمونهاش را در بازي پرســپوليس و تراكتــور كه همين چندي پيش برگزار شد، ديديم. من در اين جو حتي اجازه نميدهم پسرم هم به ورزشگاه برود چه برســد به دخترم يا همسرم كه بروند آنجا اين ناسزا گفتنها را بشــنوند. پس الزم است ورزشــگاهه­ا را از لحاظ شــعارها و رفتارهايي كه اتفاق ميافتد هنجارمند يعني سالمســازي كنيم. پيشنياز سالمســازي هــم فوتبال پاك اســت يا حاال هر ورزش ديگري مثل فوتسال، بسكتبال و ســاير ورزشها. فوتبال پاك زماني اتفاق ميافتد كه پول آن، پول پاك باشد.

پول پــاك، مربي پاك ميآورد. پول پاك، ليــدر پاك ميآورد. پول پاك، ورزشــكار پاك مــيآورد. پول پاك، مدير پــاك ميآورد. پس تا زماني كه اينها اتفاق نيفتد، نشــدني اســت. متاسفانه االن ما ورزشگاهها را كه نگاه ميكنيم مدير، سرپرســت و كادر فني و ورزشكار هيچ كارهاند. چند نفر در ورزشگاه جو ميدهند.

هــر جــاي دنيــا اگر ايــن اتفاقــات در ورزشــگاهه­ا بيفتد كل تيم را محروم ميكنند. باشگاه را ميبندند و مجوز را باطل ميكنند.

چرا مثال من بهعنوان يك مسوول باشگاه، ترسي ندارم از اين ناسزا گفتنها؟ چون ميدانم قرار نيست جريمه شوم چون باالدستي برخورد نميكند. پس من براي خودم يك حاشيه امن احســاس ميكنم. چرا؟ چون متاســفانه وقتي بررسي ميكنيم ميرسيم به همان روابط ناپاك يا پولهاي ناپاك.

شــما مثــال ميبينيــد در برنامههــا­ي تلويزيونــ­ي يكي ميآيد ميگويــد من حقوق ســرمربي تيم ملي را دادم. همانطور كه پرچم نماد ايران است، تيم ملي هم نماد ايران است. مــا نبايد نماد ملي ايران را آنقدر كوچك كنيم كه وامدار يك فرد شود. اصال آن فرد آدم سالم هم باشد نبايد نماد ملي يك كشور وامدار يك شخص باشد. اين مســاله وقتي اتفاق ميافتد، معلوم اســت رييس فدراسيون حواسش نبوده. يا قصور كرده يا خداي نكرده تخلف كرده است.

این‌اتفاق‌در‌زمان‌وزیر‌قبلی‌رخ‌داده‌ است.‌

فرقي نميكند در زمان چه كســي رخ داده باشد. ما بحثمان فدراسيون است. در نظر ميگيريم فدراســيون اشــتباه كرده، چرا وزير توجه نكرده؟ پس وزير هــم يا ضعيف بوده يا نگاه ملي نداشــته. يك ميليــون و 200 هزار ميليارد تومان بودجه كشورمان است. ميآمدند از حقــوق نمايندگان مجلــس كم ميكردند و حقوق كيروش را ميدادند ولي تيم ملي كشور را زير بليت يك شــخص نميبردند. شما فكر كنيد من، بهعنوان يك شــخص كامال سالم كه نيتي هم نداشته باشم، وقتي مربي تيم ملي از مــن حقوق ميگيرد ديگر اســتقالل او از بين رفته. پس در شرايط مساوي، بازيكني را دعوت ميكند كه باب ميل من است. اين يعني لكهدار كردن نام ايران در جام جهاني.

پس كل سيستم بايد به سمت شفافسازي برود. وقتي اينها سالم شدند آن وقت آن مدير متوجه ميشــود اگر ورزشگاه را مديريت نكند فــردا از چند بازي محروم ميشــود، از پنجره نقــل و انتقاالت محروم ميشــود يا از تيمش امتياز كسر ميشود. پس ميگويد خودم باالي سر ورزشگاهم ميايســتم و عنان كار را دست ليــدر نميدهم و مديريت ميكنم و نميگذارم فحاشــي شــود. آن وقت ميتوانم خانوادهها را به ورزشــگاه بياوريم و فرهنگسازي هم انجام شود.

همين اخيــرا در بحبوحــه تظاهرات در اسپانيا، قرار بود بازي بارســلونا و آالوز برگزار نشــود. مدير باشــگاه آمد و گفــت من بازي را برگــزار ميكنــم اما بدون تماشــاگر چون نميخواست فحاشي انجام شود و فردا محكوم شــود اما اينجا من خــودم ميگويــم بياييد فحاشي كنيد. اين مساله معني دارد. يعني من عنان ورزشــگاهم را به چه كسي دادم؟ دست كسي كه نه براي وحدت ملي و نه براي فوتبال دلش نميســوزد! اين مســاله خيلي خطرناك اســت. اين پولها از كجا ميآيد؟ چه كسي به اينها پول ميدهــد؟ من بايد تحقيق و تفحص كنم بفمهم باشــگاه، خودش بــه ليدرها پول ميدهد، به كارمندان پول ميدهد، به كســاني كه در ورزشگاه هستند پول ميدهد يا نه؟ اگر تو پول ميدهي بايد مســوول رفتارشان باشي. اگــر تو پول نميدهي، پــس اينها ليدرهاي تو نيســتند. ليدرهاي كساني هســتند كه به آنها پول ميدهنــد. ما او را بهعنوان ليدر باشــگاه نبايد بشناسيم. مثال آنها ليدر من هستند.

به نظــر من فوتبال را بايد ســوق بدهيم به ســمت خصوصي ولي خصوصــي پاك. نه خصوصي كه بگويد ارث پدرم است و هر كاري دلش ميخواهــد بكند. اينطور نيســت چون طرف حسابش، افكار عمومي است، بايد نظارت شــود. پول ســالم و پول پاك، حساب و كتاب با شــفافيت. آن وقت مديريت دقيقتر، فوتبال جوانمردانـ­ـه و پاكتر، ورزشــگاهه­اي پاكتر. من هم با خانواده به ورزشــگاه ميروم و لذت ميبــرم. به جاي اينكه حــرص بخورم. حاال يا تيمم ميبــرد يا ميبازد. مــن از فوتبال و جو سالم ورزشگاه لذت ميبرم.

درست‌است‌که‌فوتبال‌باید‌خصوصي‌ شــود‌اما‌تــا‌االن‌خصوصي‌ســازي‌در‌ فوتبال‌مان‌جواب‌نداد.‌مثال‌ما‌4‌تا‌باشگاه‌ خصوصي‌ داریم‌ از‌ جمله‌ ســياه‌جامگان،‌ نفت‌تهران،‌سپيدرود‌و‌اخيرا‌هم‌استقالل‌ خوزســتان.‌در‌این‌4‌باشگاه‌ما‌بيشترین‌ مشــكالت‌را‌مي‌بينيم.‌یعني‌آن‌بستري‌ که‌باید‌در‌خصوصي‌ســازي‌درست‌شود،‌ درست‌ نشده‌ که‌ اینقدر‌ مشكل‌ دارند.‌ یا‌ شاید‌هم‌انتخاب‌مالكانش‌درست‌نبوده...‌

هــر چيزي اصولــي دارد كــه اگر آن اصول را رعايت نكنيم چيزي درست نميشود. اقتصاد ورزش هم علم است. اينطور نيست كه بگوييم در ايران فرق دارد. چرا در ايران جواب نميدهد؟ چون شترسواري دوال دوال نميشود. اگر ما خصوصي شــويم همــه بايد خصوصي شــوند. من ميگويم شما مكلفي سقف قرارداد را رعايت كني. من به جايي وصل نيستم سقف قــرارداد را رعايت ميكنم امــا آن يكي تيم با پول كثيف ميآيد ســقف قــرارداد را ميبندد. مثال شخص حســننژاد نامي ميآيد به بازيكن ميگويد تو بيا در شــركت مــن قرارداد ببندد بعــدا 2 ميليارد هم من بهــت ميدهم. يعني اينطور ســقف قرارداد را دور ميزنم. بعد خودم ميشــوم حامي مالي تيم و اگر قرارداد حامی مالــی من 50 ميليارد بود، بــا من قرارداد 30 ميلياردي ميبندي. يعني 20 ميليارد كه آنجا دادم اينجــا جبران ميكنم. در واقع پول ناپاك كه ميگويند اين اســت. آن وقــت چه اتفاقي ميافتــد؟ يكي زمين ميخورد چون دســت و پاي من را بستي و ميگويي با ورزشكار قبراق، مســابقه دو بده. خب چطور مسابقه دو بدهم؟ اين يك وجهش است.

دومين قضيه اين اســت كه چه كســاني ميآيند در فوتبال؟ اين از همه مهمتر اســت. االن به يك راننده تاكســي ميخواهيم مجوز دهيــم، او را از هــزار فيلتــر از جمله آزمايش اعتياد و ... رد ميكنيــم، بعد چطور ميتوانيم اهليت يك ورزشكار را نســنجيم؟ اهليت بايد بررسي شود. اصال اين شــخص چرا به فوتبال ميآيد؟ كارش چه چيزي اســت؟ واقعا كارش فوتبــال اســت؟ يا نــه ميآيد كــه از فوتبال سوءاســتفا­ده كند؟ مثال مــن ميآيم تيم نفت را ميگيرم، ميروم به پشــتوانه نفت چندصد ميليــارد از بانــك وام ميگيــرم و بعدش هم حاجيحاجي مكه! نفت هم كه ورشكست شد، تعطيلش ميكنــم و مــيروم. وام را گرفتم و خداحافظ. پس اينها بايد رعايت شود.

از يك منظر ديگر هم موضوع قابل بررسي اســت. برنامههاي ورزشــي و بخصوص فوتبال طرفــداران زيادي دارد. هر حركتي كه در آنجا ميافتد ميتواند يكي را به عرش برساند و يا به فرش بزند. پس من اگر بخواهم مشهور شوم و از اين شهرت ناني بخورم، وارد فوتبال ميشوم. شايد به واســطه نماينده مجلس بودن، من را چند نفر بشناسند اما وقتي به فوتبال بيايم 50 ميليون نفر من را خواهند شــناخت. پس من ميتوانم از اين شــهرت سوءاستفاده كنم. اين اصل قضيه اســت. پس بايد حساسيت به خرج دهيم و اهليتها را بشناسيم. ما چند بار مهلت داديم تا استقالل و پرسپوليس خصوصي شوند كه بايد خصوصي شوند.

اما‌ظاهــرا‌امكان‌نــدارد‌این‌اتفاق‌ بيفتد...‌

ميتواند اتفاق بيفتد اما بسترها و ساز و كارهايي الزم دارد كه بايد آماده شود.

برمي‌گردیم‌به‌همان‌بحث‌بانوان،‌شما‌ فرمودید‌همه‌این‌مراحل‌باید‌طي‌شود‌تا‌ بانوان‌بتوانند‌به‌ورزشــگاه‌بروند‌اما‌یك‌ مساله‌دیگر‌هم‌وجود‌دارد‌و‌آن‌هم‌اینكه‌ اگر‌مثال‌هر‌هواداري‌به‌همراه‌خانواده‌اش‌ به‌ ورزشــگاه‌ برود،‌ به‌ خاطر‌ همراهانش‌ نمي‌تواند‌فحاشي‌کند‌و‌این‌مساله‌باعث‌ مي‌شود‌خود‌به‌خود‌جو‌ورزشگاه‌تلطيف‌ شود...‌

تلطيف كننده هست اما قرار نيست هر كسي حتما با خانوادهاش برود.

بله‌اما‌اگر‌در‌ابتدا‌یكسري‌اجبار‌در‌ این‌مورد‌باشد،‌شاید‌در‌ادامه‌دیگر‌نيازي‌ به‌این‌مساله‌نباشد...‌

نه، اين مساله شايد كارايي داشته باشد اما مثال براي بازي اســتقالل و پرســپوليس، يكســري هواداران از شهرســتانه­ا ميآيند و جلوي ورزشگاه آزادي ميخوابند. آنها بايد چه كار كنند؟

خب‌هواداراني‌که‌براي‌اســكان‌در‌ تهران‌مشكل‌دارند،‌مي‌توانند‌نيایند...‌

نيايند، ورزشگاه پر نميشود. چرا‌ورزشگاه‌پر‌نمي‌شود؟‌هواداران‌ تهران‌اگر‌با‌خانواده‌ها‌به‌ورزشگاه‌بروند،‌ حتما‌پر‌مي‌شود...‌

شايد اما ما نميتوانيم كسي را مجبور به ايــن كار بكنيم. اين مســاله كه ميگوييد ايدهآل اســت اما نبايد اجبار باشد. بنياديتر آن است كه ورزشــگاه را پاك كنيم و بعدش اجــازه ورود به بانــوان را بدهيم. كار بنيادی برای حضور خانوادهها در ورزشــگاه اين است كه محيــط ورزشــگاه را با نظــارت دقيق و كار فرهنگــی به محيط پــاك تبديل كنيم تا خانوادهها با آرامش از ورزش لذت ببرند. اما‌این‌مساله‌مثل‌یك‌رویا‌مي‌ماند...‌

نه رويا نيســت. از قديم گفتند مرگ يك بار شــيون يك بار. اگر 3 بار اعالم كنيد در هر ورزشــگاهي توهين ســر داده شود از بازي با هوادار محروم شــوند و به ازاي هر بار فحاشــي كردن، 3 امتياز كســر كنيم. از فردا خــود هواداران راه ميافتند و جلوی رفتارها و الفاظ نامناسب را میگيرند.

حاال‌ یك‌ مســاله‌ دیگري‌ به‌ وجود‌ مي‌آید،‌ مثال‌ اینكه‌ هــواداران‌ یك‌ تيم‌ براي‌اینكه‌از‌تيم‌رقيب‌امتياز‌کسر‌شود،‌ براي‌ بازي‌هاي‌ تيم‌ رقيب‌ به‌ ورزشــگاه‌ مي‌روند‌و‌فحاشي‌مي‌کنند...‌

چند بار ميشــود؟ چنــد نفر ميروند ايــن كار را ميكنند؟ صد بار؟ هزار نفر؟ همه هــواداران يك تيم وقتي به ورزشــگاه بروند، ديگر جايــي براي نفــرات اينچنينــي باقي نميماند. ضمــن اينكه اگــر بخواهند حرفي بزنند، بقيه اجازه نميدهند.

چرا‌ در‌ باشــگاه‌هاي‌ ما‌ تا‌ این‌ حد‌ مشكالت‌ مالي‌ و‌ عدم‌ شــفافيت‌ وجود‌ دارد.‌حتي‌در‌باشــگاه‌هاي‌بزرگ‌شاهد‌ هستيم‌ مشكالت‌ مالي‌ یكسري‌ اتفاقات‌ کار‌بنيادی‌برای‌حضور‌ خانواده‌ها‌در‌ورزشگاه‌این‌ است‌که‌محيط‌ورزشگاه‌را‌با‌ نظارت‌دقيق‌و‌کار‌فرهنگی‌ به‌محيط‌پاك‌تبدیل‌کنيم‌تا‌ خانواده‌ها‌با‌آرامش‌از‌ورزش‌ لذت‌ببرند. تلخ‌براي‌این‌تيم‌ها‌رقم‌زده‌است.‌به‌نظر‌ شما‌اگر‌شفاف‌ســازی‌در‌این‌باشگاه‌ها‌ صورت‌گيرد،‌مشكالت‌کمتر‌نمی‌شود؟

يقينــا همينطور اســت. بخشــی از مشكالت ناشــی از عدم شفاف بودن روندها و فعاليتهاست. ببينيد استقالل، پرسپوليس و تراكتورساز­ي، اين 3 باشگاه، برند ارزشمندي دارند. در دنيــا ما ارزشگــذار­ي برند داريم. دارايي باشــگاه مهم نيســت، اســم آن مهم است. به قول يكي از دوستان ميگفت چطور يك ورزشــكار، بازيكن يــك تيم يا مربي يك تيم ميتواند از برند خودش اســتفاده كند و فروشگاه زنجيرهاي غذا بزند اما پرسپوليس و استقالل از چنين چيزي محروم هستند؟ اين نشــان ميدهد ما از آن اســتفاده نكرديم. در شفافســازي­ها، دنبال چند چيز هستيم. پول از كجا ميآيد، كجا ميرود؟ چرا ميآيد؟ و چرا ميرود؟ اين اصل قضيه است. اگر كسي حامي مالي اســت، اسپانسرينگ قاعده و قانون دارد. ميآيي پولت را ميدهي، بايد دست استقالل و پرسپوليس و تراكتورساز­ي را ببوسي كه اسم تو را زده روي لباسش. حق دخالت در آن تيم را هم نداري. مثل خيلي از اسپانســره­ايي كه از تيمهاي بزرگ دنيا حمايت ميكنند. تبليغ ميكنند، مديون هم هســتند. اگر حامي مالي هستي چرا دخالت ميكني در كار؟ اگر حامي مالي نيســتي، چرا پول دادي؟ چه چيزي از آن ميگيري؟ اين را از من داشــته باشيد كه هيچ پولداري اگر قرار بود پولش را ببخشــد، پولدار نميشــد. اين يك قانون اســت و هيچ پولداري پولش را نميبخشــد. اتفاقا اين فقرا هستند كه پولهايشــا­ن را ميبخشند. پولدار اگر صد تومــان در نياورد، يــك تومان خرج نميكنــد. پس آنهايي كه پولهايشــا­ن را به استقالل و پرسپوليس ميبخشند، بايد ببينيد در مقابل چه چيزهايي به دست ميآورند. اين مد نظر ما هم هســت كه ميخواهيم بدانيم. دوم محكوميتهاي شــديد اســت كه آبروي ايران لكهدار ميشود.

اين همه ورزشكار و باشگاه بزرگ در دنيا هســت هيچكدام محروم نميشود. آنوقت ما هر ورزشــكاري از دهاتهــاي آفريقا به ايران ميآوريم محروم ميشــويم. يعني اين باشگاه معاون حقوقي ندارد؟ امور قراردادها ندارد؟ يا خدايي نكرده مثال من با آن بازيكن هماهنگ هستم و در آن ماجرا منافعي دارم.

در باشــگاه بارســلونا به مدير باشــگاه گفتند، نيمار ميخواهــد از الليگا برود، گفت برود. نيمار چه كســي هست كه الليگا نگران رفتنش باشــد؟ يا وقتي مســي نگران مسائل مالياتياش بود باشــگاه پشتش بود يا رونالدو كه باشگاه گفت اگر ميخواهد برود، برود. تازه آن رونالدويي كه درآمد تبليغاتياش از درآمد باشگاهيشــ­ان خيلي خيلي باالتر است چون خودش يك برند است.

بعد چرا براي مشــكل مهــدي طارمي، رييــس جمهوری يك كشــور 80 ميليوني را مجبور كننــد رو بيندازد بــه رييس جمهور يك كشــور ديگر. خيلي زشت است. روحاني نماد ايران است. رييس جمهوری ايران است. حرمت او حرمت ماســت. ما نبايــد بگذاريم حرمت رييس جمهوریمان خدشــهدار شود. حرمت رييسجمهوری­مان خدشــهدار شــود حرمت كل ايران خدشــهدار شده. يكسري از اين اتفاقات ميافتد. ما دنبال اينها هســتيم. اينها بايد شــفاف شــود چون مــا معتقديم خيلــي از آنهايي كه ميآينــد در ورزش پول خرج ميكنند و باشگاه ميخرند، با تحقيقاتي كــه انجام داديــم، براي خيرات نيســت. در قبال شــهرت در فوتبال، ميروند وام و مجوز ميگيرند.

یك‌سوال‌براي‌خيلي‌از‌مردم‌پيش‌ مي‌آید.‌ چطور‌ مثال‌ فــردي‌ مي‌رود‌ وام‌ مي‌گيرد‌ و‌ پرداخت‌ نمي‌کند.‌ به‌ هر‌ حال‌ براي‌گرفتن‌وام‌یكســري‌قوانين‌وجود‌ دارد.‌مثال‌من‌وقتي‌مي‌خواهم‌وام‌بگيرم‌ کلي‌مدارك‌مي‌گيرند‌و‌...‌

ببينيد من اتفاقا از يكي اين را پرسيدم. به من گفت بابا طرف، فالني اســت! دستگاه خودپرداز باشگاه است، خجالت ميكشم به او بگويم بيا قسطت را بده.

یعنــي‌به‌خاطر‌خجالت‌کشــيدن‌ است...‌

نه به خاطر اين نيســت. ما يكســري مشــكالت داريم كــه برميگردد بــه همان خصوصي نبودن اقتصاد. درآمد كشــور ما يك ميليون و 600 هــزار ميليارد تومان اســت، بودجــه ما يك ميليــون و 200 هزار ميليارد اســت يعني 75 درصد اقتصاد، دولتي است. وقتي اقتصاد دولتي اســت 2 حالت دارد. اول اينكــه من ميآيم مثال اول خودم را مشــهور ميكنم. يك قسمت هم آنهايي كه به بزرگان وصل هستند. مثال نمايندگان مجلس يا كساني كه به سيســتم وصل هستند. مثال من قدرت دارم و ميتوانــم وزير را اســتيضاح كنم. پس ميگويم مدير بانك فالن! شــما زيرمجموعه كجا هســتي؟ صندوق فالن. صندوق زير نظر چه كســي اســت؟ زير نظر وزير. خب، حرف من را گوش نكني، وزير را استيضاح میكنند خــودت را هم میاندازند بيرون. اين يك مدل اســت. مدل ديگر هم اين اســت كه خودم از خودم قدرت ندارم پس بايد خودم را به منابع قــدرت بچســبانم. مثال ميآيــم 10 ميليارد ‌همانطور‌که‌پرچم‌نماد‌ایران‌ است،‌تيم‌ملي‌هم‌نماد‌ایران‌ است.‌ما‌نباید‌نماد‌ملي‌ایران‌را‌ آنقدر‌کوچك‌کنيم‌که‌وامدار‌ یك‌فرد‌شود.‌اصال‌آن‌فرد‌آدم‌ سالم‌هم‌باشد‌نباید‌نماد‌ملي‌یك‌ کشور‌وامدار‌یك‌شخص‌باشد. تومان به باشــگاه معروف پول ميدهم. وقتي پول دادم و مشهور شدم خود اسمم برند است، از هر وزيري وقت بخواهم به من وقت ميدهد. به من هم وقت ندهد فردا خواهش ميكنم از 2 تا مديران باشگاه از وزير برايم وقت بگيرند. چه كسي در ايران به ورزشكاران معروف وقت نميدهد؟ برخي ورزشــكارا­ن برند هســتند و يك سرمايه اجتماعي. اين افراد به ورزشكاران وصل ميشوند و مقاصد خود را پياده ميكنند و بهرهمند ميشوند.

 ??  ??
 ??  ??
 ??  ??
 ??  ??
 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran