شگفتيسازي چه مزهاي دارد؟!
يك و نيم روز اردو بعد از هر بازي ليگ؛ طرحي جديد از كارلوس كيروش براي بازيكناني كه قرار اســت در جام جهاني مقابل بزرگتريــن تيمهاي حال حاضر جهان بــازي كنند. آيا ميتوان مقابل پرتغال جشــن پيروزي گرفت؟ آيا تيم ما از پس اســپانيا برميآيد؟ يا بيهوده ماســت به دريا ميريزيم و فاصله آنقدر زياد اســت كه با همه اينكارها، صعود از گروه روياي خامي بيش نيست؟!
كارلوس كيروش طرحي را شــروع كرده كه نمونهاش در دنيا تجربه نشــده. مسابقه و آماده نگه داشــتن بازيكنان با باشــگاهها و مربيان ليگ برتري، ريكاوري و بازيابي بازيكنان با سرمربي تيم ملي. انگار كيروش در اين مدت دســتيار مربيان باشگاهي شده است. او بعد از هر بازي مســووليت بازيابي بازيكنان را در مجموعهاي مجهز و پيشــرفته با گروهي از مربيان خبره برعهده ميگيرد و روي جزييترين موضوعات بازيكنان كار ميكند و بعد ســتارههاي ليگ را به مربيان باشگاهي سرحال و آماده بازي برميگرداند. آيا اين طرح تا جام جهاني قابل اجراست؟ بايد زمان بدهيم تا كيروش در تعاملي خوب با مربيان باشگاهي كارش را جلو ببرد. طرح تازه سرمربي تيم ملي اين هفته به خوبي پيش رفت و اجرايي شد. اميدواريم در 12 هفته باقيمانده هم مشــكلي پيش نيايد و كيروش برنامهاش را كامل و بينقص اجرا كند و بعد در جام جهاني نتيجه و ثمره اين طرح را نگاه كنيم. همه اين برنامهها و ســختيهايي كه فوتبال ايران با مشقت درحال اجرا كردنش، قرار است به يك اتفاق ويژه ختم شود؛ «شگفتيسازي در جام جهاني!» البته اگر اين اتفاق رخ هم ندهد، نبايد به سرمربي تيم ملي و طرح جديدش ايراد گرفت، چرا كه فوتبال است و هزار و يك اتفاق؛ از حاال بازي با اسپانيا و پرتغال قابل پيشبيني نيســت. طرح كيروش، يك ايده جديد و تازه است كه از ذهن سرمربي تيم ملي بيرون آمده؛ او با شناخت عميق از فوتبال ايران به واسطه ســالها كار در تيم ملي و البته كار با ستارههاي منچســتر و رئال مادريد، با اشــراف كامل به اختالف ســطح فوتبال ايران و تيمهاي رقيب، مدتها فكر كرده تا به اين راهكار رســيده كه خودش جاي تمجيد دارد. اينكه يك مربي براي موفقيت تيمش از تمام تجربيات و ظرفيتهاي شخصياش استفاده كند، بايد مورد قدرداني قرار بگيرد و فارغ از نتيجه، به او و ايدهاش احترام گذاشــت. حاال سرانجام اين ايده چه خواهد شد، هيچكس نميداند.
اگر طرح كــيروش- كه يكي از مربيان صاحب ســبك و بزرگ دنياســت كه ميتواند طرحي نو بســازد- در جام جهاني كارساز شود و تيم ملي ايران با اين سبك و سياق كاري كند كارستان، آنوقت بسياري از كشورها اين ايده را از ما الهام ميگيرند؛ مثل تيمهايي كه با يك روش بر ســر زبانها افتادند و اسم در كردند، از يونان اتو رهاگل در يورو 2004 تا سنگال برونو متســو در جام جهاني 2002 كه فرانسه را اســير كرد. تيمهاي ديگري هم بودند كه با سبك و سياقشــان، دنيا را مجذوب خود كردند. دفاع اتوبوسي كه نخســتين بار از گاس هيدينك ديديــم و بعدها مورينيو با اصالحاتي در آن موفق شــد هيوالي زمان خود يعني بارســلونا را متوقف كند و تيمهاي كوچك در دنيا ياد گرفتند كه هميشــه راهحلي براي عبور از بزرگترين تيمها هســت. اگر مورينيو را آقاي خاص بدانيم كه كسي را نميشود حاال حاالها با او مقايسه كرد اما بدون اغراق، كيروش به لحاظ دانايي و تجربه كم از رهاگل، هيدينك و متسو ندارد.
او با تمام وجود پاي كارش ايســتاده و حكايت ما شبيه مردي است كه با اميد ماست خود را به دريا ميريزد؛ خيليها شايد بخندند كه با اين كارها مگر ميشود حريف اسپانيا و پرتغال شد اما اگر كوشــش كيروش به ثمر نشســت، چه دوغ بزرگي خواهيم داشت. آنوقت است كه تمام دنيــا را ميتوان به ضيافتي بزرگ دعوت كرد تا از چشــيدن طعم فوتبال ايران لذت ببرند. آن روزها كه خيلي دير نيست، شــايد بهترين روزهاي فوتبال ايران باشد؛ روزهايي كه تا حاال تجربهاش نكردهايم و طعمش را نچشــيديم اما ميدانيم كه چنين اتفاقي چقدر بزرگ و حيرتانگيز اســت. به اين اميد و با اين روياها، به ايده كيروش دل بســتهايم و همه كمك ميكنيم كه طعم خاص شگفتيســازي را براي نخستينبار بچشيم و از فوتبال، آنچناني لذت ببريم كه پيش از ما خيليها با تمام وجود مزهاش كردهاند.