مورد عجيب آقاي «ي-الم»

نشــريات ايتاليــا مدعي شــدند كه تحقيقــات پليس دربــاره پولشــويي برلوســكني بــا فروش ميــالن به يونگهونگ لي، مالك جديد باشــگاه آغاز شــده است. در هميــن زمينه بايد بگوييم كه از االن به مســووالن باشگاه ميالن هشــدار ميدهيم: اگر قصه پولشويي در ميان است و از فردا ناچاريم جاي يونگهونگ لي بنويسيم آقاي «ي-الم» از االن بگوييد كه اين آقا را گنده نكنيم! مورد داشتيم طرف آمد و گفت من عشق ورزش هستم و ميخواهــم در فوتبال پول خرج كنم، بعدا مشــخص شد يكي از 5 بدهكار بزرگ بانكي كشور از آب درآمده. گفته باشيم آقاي يونگهونگ لي! ما از حروف الفبا خسته شــديم! ما از ب. ز. و. ا. م. آ خســته شديم! ما با حروف الفبا مشــكل داريم. فردا شــب نيايي روي آنتن برنامه نود قســم بخوري كه بدهي بانكي نداري و دسته چك نداشتنت به خاطرممنوع الخروجيات نيست! گفته باشم! نكته انحرافي: يكي از نكات انحرافي شيرين اين طنزي كه نوشتيم اين است كه اين اسمهاي چيني آنقدر ضايع هستند كه مخففشــان را هم بگذاري آدم فكر ميكند اســم واقعيشان همين است! چه يونگهونگ لي چه ي. الم!

انا شریک آقاي طباطبایي! مــا يك تشــكري هم داشــته باشــيم از رييس جديد فدراســيون بســكتبال! البته دليل خاصي ندارد كه از ايشان تشكر ميكنيم اما ديديم يك سفرهاي پهن است. ما هم بياييم وسط! ما از آن زرنگهايي كه آمدند نامزد انتخابات فدراســيون بسكتبال شــدند بعد دقيقه آخر چشــمكي زدند و پيچاندند، چه كم داريم؟ اگر سفرهاي پهن است ما هم هستيم! دكتر نوروزي كالیورت! خبر آمــده يكي از باشــگاههاي چيني دكتر باشــگاه رئــال مادريد را خريــده! البته اطالع داريــم اولش به دكتــر نــوروزي پيشــنهاد داده بودند امــا دكي آنقدر ســرش گرم مطب خودش اســت كه در بهترين حالت به چينيها پيشــنهاد كرده بعد از هــر بازي با هواپيما بازيكنهــا را بياورنــد ايــران بگويد بچههــا ريكاوری كننــد. باور كنيد ايــن دكتر يــك روزي قيد مطب را بزند، ســه سوته ترانسفر ميشــود الليگا! فقط بدياش اين اســت كه نود درصــد ليگ برتــر ميمانند زمين!

اوج تواضع پيمان بابايي مهاجم گســترش فوالد تبريز گفت: «گلم به فــوالد را به خودم تقديم و در واقع از خودم تشــكر ميكنــم، چون در ايــن مدت زياد زحمت كشــيدم.» يعنــي آدم واقعا با خواندن اين مطلب از پاســخ بازمي ماند! خود زند و خود خنــدد، عجب مهاجم هنرمندی است؟ واقعا اين درست اســت كه يك مهاجمي داشته باشيم عين پيمان بابايي، بعد اين بشر اينقدر متواضع؟ اينقدر هنرمنــد؟ اينقدر خاضع؟ اينقدر خاشــع؟ مرد! رونالــدو جاي تو بود براي خــودش كارت ويزيت چاپ ميكرد اما تو آنقدر بزرگواري كه فقط در مصاحبه قربان صدقه خودت ميروي! من بودم براي خودم بستني هم ميخريدم! تــازه به خودم هم نمــيدادم و همهاش را تنهايي ميخــوردم اما تو خيلي زود دريافتي كه الگوي جواني براي جوانان آينده ســاز مملكت هســتي! آري پيمان! از خودت تشــكر كن و براي خودت يك بستني هم بخر!