آجورلو: تراكتورسازي را از آتش عبور داديم

در چنــد روز گذشــته در يكــي از برنامههاي شــبكه ســهند به انتقاد شديد از مصطفــي آجورلــو مديرعامل باشــگاه تراكتورســازي تبريز پرداخته شد. انتقاد از اينكه آجورلو پاســخگوي سواالت نيست و صحبتهايش را از طريق ســايت باشــگاه، بيان ميكند. اين مساله باعث شد مديرعامل باشگاه تراكتورســازي تبريز واكنش نشان دهد و نامهاي به مديركل صدا و ســيماي اســتان آذربايجان شــرقي بزند. در بخشي از اين نامه كه روي ســايت تراكتورســازي هم قرار گرفتــه، آمده: «دقيقا نميدانم كه جنابعالــي با آنچه در برنامه گذشــته موج فوتبال گذشت موافقيد يا مخالف اما مايلم به اســتحضار برســانم اين برنامه حاكي از مشــتي اتهام، غرض و تخريب عليه باشگاه تراكتورســازي بود كه متاسفانه در سيماي جمهوري اسالمي ايران پخش شد. متاسفانه به دروغ مطرح شــد كه اينجانب دعوت آن برنامه را پذيرفتهام و بعد به برنامه نيامدهام، در حالي كه هيــچ قولي از جانب من براي حضــور در برنامه مطرح نشــده بود. با اين اوصاف به اطالع ميرسانم آنچنان كارهاي بزرگ و مهمي در تراكتورسازي انجام شده و آنچنان چشــمانداز آينده روشــن است كه اينجانــب هيچ ابايي از شفافســازي، پاسخگويي و رويارويي با انتقادات ندارم. به فضل خدا دســت ما براي ســخن گفتن پر است و زبان ما لين. ما با همراهي همكاران و حمايت هواداران اين باشگاه را از نابودي نجات داديم و امروز زمينه صعود دوباره اين باشــگاه بهعنوان يكي از قدرتهاي فوتبال ايران مهيا اســت. با خودم عهد كردم دور از حاشــيهها و بد دليها، اين باشــگاه را از نابودي و ويراني نجات دهيم، هرچند برخي اشــخاص بددل ارزش چنين كاري را درك نكردنــد و نميدانم به چــه قصدي تيغ بر روي كسي كشيدند كه شــبانهروز را براي ســربلندي تراكتورســازي ميگذراند. تيغ به روي كسي كشــيدند كه با دست خالي دو فصل ايــن تيم را اداره كــرد. بدهيها را پرداخــت و درآمد حاصــل كرد و بدون بودجــه بدهي دوران گذشــته را پرداخت كرد. در مقابل اين تيغ كشــيدنها به خدا توكل ميكنم و صبر پيشــه ميســازم. با خــودم عهد كردم بدون طعنــه و كنايه به ديگــران اين باشــگاه را از آتش عبور دهم و در مقابــل منتقــدان و مخالفان مروت و رواداري را پيشه ســازم. هنر من اين است كه ســخن مخالف خود را بشنوم و اگر حق باشــد بپذيرم اما برخي سخنان بوي دروغ و فريب ميدهد و هدفش نه ســاختن كه ويراني است.»