Iran Varzeshi

حقی‌که‌همچنان‌رعايت‌نم‌یشود

- وصال روحانی ‪Vesal Rohani‬

یکی از مواردی که جیانی اینفانتینو در سفر اسفند 96 خود به کشورمان درباره آن پرس و جو کرد، حق پخش تلویزیونی مسابقات باشگاهی بود که البد مهدی تاج و همکارانش قول رفع و حل آن را به وی دادهاند. میدانیم که علی کفاشــیان طی زمامداری 8 ســال و 3 ماههاش در فدراســیون فوتبال در این زمینه بسیار کوشید و حتی دو بار مانع ورود دوربینهای تلویزیونی برای پخش مســابقهها شد که یک مرتبه آن بســیار ســر و صدا کرد و تاج نیز طی دوران ریاستش که 19 اردیبهشت امســال آغاز سومین سال آن به حســاب میآید، در این زمینه تالش زیادی کرده اما ماجرا حل نشــده باقی مانده و هر بار از سال کهنه به سال نو انتقال یافته است. باشگاهها از این بابت بسیار متضرر شدهاند و «سیما» از همکاری الزم دریغ ورزیده و حتی مساله تبلیغات محیطی هم به گونهای ناکامل و الینحل مانده است و چون اوضاع اکثر تیمها به لحاظ مالی تیره اســت، عدم دریافت حق پخش مزید بر علت شده است.

از نظر رییس فیفا ســر و ســامان دادن به «حق پخش» همان قدر از بدیهیات است که جور کردن ادوات اولیه این ورزش و حتی در باشگاههای به شدت متمول اروپــا که برای ابتیاع یک بازیکن (نیمار) 222 میلیون یورو میپردازند، حق پخش از الزامهای ادامه حیات به شمار میآید. اینکه چرا سازمانهای شاخصتر و ارشدتر ناظر بر این ماجرای الینحل آن را در کانال حل و ساماندهی قرار نمیدهند، نامعلوم است اما این نکته مشخص است که با راهها و روشهایی که تا به حال در دستور کار قرار گرفته، این ماجرا به شــکل فعلی باقی خواهد ماند و تا یک نیروی ثالث باالتر در ایــن زمینه اعمال نظر و صدور حکم نکنــد، قضیه حق پخش به رغم تمام ابراز امیدواریها­ی مهدی تاج همچنان حل نشدنی جلوه خواهد کرد.

همان قدر که تلویزیون از پخش مســابقات تیمهای پرطرفدار بهره میبرد، این باشــگاهها به رسانهها برای انعکاس بیشتر و بهتر فعالیتهای خود محتاجند اما در مورد حق پخش ماجرا تا به حال یکطرفه پیش رفته اســت. خدمتی که مطبوعات با پخش وســیع اخبار فعالیتهای هر روزه سرخابیها و ســایر تیمها به آنها ارائه میکنند، غیرقابل وصف است و نمیتوان آن را ارزشگذاری کرد اما رادیو و تلویزیون در عین پخش مستقیم مسابقات آنها این حق را برای آنان قایل نبودهاند که مبلغی مشخص را بابت آن دریافت دارند و حتی اگر این طبق عرف تلویزیون قابل پذیرش باشــد، در قواعد فیفا پذیرفتنی نیســت و نادیده گرفتن یکی از اصول اولیه فوتبال حرفهای به حساب میآید.

قواعدی که تصریح میدارند هر باشگاه حرفهای حاضر در لیگ در ازای پخش هر مسابقه داخلی یا بینالمللیا­ش میتواند و باید حق پخش دریافت کند و در غیر این صورت مراتب قابل پیگیری از مجاری قانونی خواهد بود.

در فوتبــال ما حتی وقتی قرارداد یک باشــگاه با یک بازیکن زیر پا گذاشــته میشــود، بازیکن قادر به رجوع به ســازمانها­ی ذیربط و اعاده حق خویش اســت اما چون ســیما مبتنی بر قواعدی اســت که از برخی سلســله قواعد کشور مبرا و متکی بر اصول تشــکیالتی – مالی ویژه خود اســت، نه فدراســیون و نه باشگاهها نتوانســته­اند حق پخش را بستانند و تیمها از این بابت و رعایت نشدن حق بدیهی خویش به شــدت لطمه دیدهاند و دست نیازشــان به هر سو دراز است و برخی در مرز ورشکستگی و انحالل قرار دارند و هر چند این وضعیت فقط مولود حق پخش نیست اما بیارتباط با آن هم به حساب نمیآید.

هیچ کس خواهان تغییر قواعد و عرف ســیما که سازمانی ارزشمند و متعهد به حساب میآید، نیست اما الزم است که بزرگان بنشینند و راهحل و یک نقطه وسط و امکان تعامل ســودمند را بین دو ســو برقرار کنند و چیزی را تحت عنوان حق پخش یا از طریق بودجه سیما و یا قرار دادن آن در ردیف بودجه فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش به باشگاههای نیازمند تزریق کنند.

این نه صدقه بلکه حق مســلم باشگاهها اســت و رعایت آن باعث میشود که نهاد حاکم بر فوتبال جهان ما را بیشــتر تحویل بگیرد و در قضایایی مثل مناقشــه فوتبالی با ســعودیها و عدم حضور بانوان در ورزشــگاهه­ا (که البته بحثی مجزا و متفاوت را شامل میشود) بیشتر با ما راه خواهند آمد. در آن صورت مدیران فوتبال جهان دیدگاههای ما که عربستان را غیر منصف و غرضورز میدانیم و حضور بانوان را ابتدا مســتلزم بهسازی فضای نه چندان مساعد ورزشــگاهه­ا میانگاریم، احترام بیشتری خواهند گذاشــت و اصرار بیهوده نخواهند کرد. وقتی الزامی به هیچ چیز از خود نشــان نمیدهیم و قواعد ضروری و بایسته و بدیهی از منظر فیفا را نادیده میگیریم، چگونه انتظار داریم فقط با ســفرهای اینفانتینو به تهران (او یک بار هم قبل از انتخاب شدنش برای جمعآوری آرا به تهران سفر کرده بود) گرههای کارمان گشوده شود؟

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran