پول خوب، بازيكن خوب، تماشاگر خوب

كار در استقالل براي مربي مسنی همچون شفر كه هیچ پیشنهادي از تیمهاي اروپایي ندارد ميتواند تصمیم بسیار عاقالنهاي باشد و بعید است كه پیرمرد با كولهباري از تجربه بازار فوتبال ایران بخصوص باشگاه استقالل را كه در لیگ برتر یکي از دو قطب فوتبال شناخته ميشود را به سادگي از كف بدهد.

كوبیدن بر طبل جدایي شــفر كورترین ســوژهاي اســت كه در حوزه اســتقالل ميتوان به آن پرداخت. نه شــفر دوســت دارد استقالل را ترك كند و نه مدیران باشــگاه اســتقالل به واســطه نتایجي كه ایــن آلماني در فصل هفدهم رقم زده اساســا جــرات قطع همکاري با او را دارند. شــاید دســتمزدي كه شفر از باشگاه اســتقالل طلب كند قدري براي مدیران این باشگاه دردسرساز باشــد اما او در نهایت با اســتقالل ادامه ميدهد و مقصدي جز اســتقالل نخواهد داشــت. صحبت از رفتن شفر به سپاهان است در حالي كه ســپاهانيها با افشین قطبي مذاكراتي انجام دادهاند و بدشــان نميآید كه زمینهســاز حضور دوباره امیر قلعهنویي هم در تیمشــان باشــند. دســت گذاشــتن روي شــفر یك اقدام باطل اســت و بعید هم به نظر ميرســد كه مدیــران دیگر تیمها برنامهاي براي این هدف بیهوده داشــته باشــند.

رفتار شفر در آســتانه پايان قراردادش با اســتقالل نشانههايي از رفتن در خود دارد اما آنها كه بر افكار اين مربي اشــراف كافي دارند نيك ميدانند كه شــفر برو نيست! حتي اگر پيشــنهادهاي مطلوبــي از تيمهايي همچون ســپاهان برسد كه بعيد اســت رسيده باشد، شــفر در اســتقالل خواهد ماند. سپاهانيها گزينههاي ديگري را مدنظر دارند و اساسا آنها حتي به مخيلهشــان هم خطور نميكند كه با شفر به مذاكره بنشــينند چراكه اين مذاكره هيچ نتيجه مثبتي به همراه نخواهد داشــت و مقصد بعدي اين آلماني بيشــك در فوتبال ايران استقالل خواهد بود. درباره پيشنهادهاي خارجي نيــز نميتوان با قطعيت چيزي گفت به اين دليل كــه هيچيك از تيمهاي خواهان شــفر كه گفته ميشود از كشــورهاي حوزه خليج فارس هستند، پيشــنهاد رسمي خود را به اين مربي ندادهاند و همه پيشــنهادها تا كنون در حد حرف بوده اســت. در واقع شفر فقط در فوتبال ايران مشتري دارد كه آن هم استقالل است.

بدون شبهه اگر مديران باشگاه استقالل بخصوص آنها كه در كار يارگيري دســتي بر آتش دارند، فضاي كاري براي شفر را به خوبي درك كنند با اين مربي طوري وارد مذاكرات تازه خواهند شــد كه از موضع كامال باال باشد و شأن و شخصيت باشگاه استقالل زير سوال نرود. بيشــك شــفر اگر تمايل به ماندن در فوتبال ايران داشــته باشــد -كه دارد- جايي جز اســتقالل مربيگري نخواهــد كرد و اين خبرســازيهاي تازهاي كه براي شفر ميشود بيشــتر نوعــي كار تبليغاتي اســت كه بعيد نيســت خود شفر و پســرش در متن آن قرار داشــته باشند و ماجرا را ســازماندهي كنند. كار در اســتقالل براي مربي مسنی همچون شفر كه هيچ پيشــنهادي از تيمهاي اروپايي ندارد ميتواند تصميم بســيار عاقالنهاي باشد و بعيد اســت كه پيرمرد با كولهباري از تجربه بازار فوتبال ايران بخصوص باشــگاه استقالل را كــه در ليگ برتر يكــي از دو قطب فوتبال شناخته ميشود را به ســادگي از كف بدهد. كار در استقالل براي شــفر اگر جذابيتهاي فوتبال آلمان را نداشته باشد اما به لحاظ مالي كامال مقرون به صرفه اســت و كمتر تيمهايي حاضر ميشوند به اين مربي مبلغي در حدود ۰۰7 هزار دالر بدهد. البته شــفر نيز از فضاي حاكم بر اســتقالل كامال بهره گرفته و اين تيم را متحول كرده و بيانصافي است اگر كارنامه او را زير ســوال ببريم اما آنچه نبايد در مواجهه با اين مربي سرد و گرم چشــيده و باتجربه مورد بيتوجهــي قرار بگيرد جذابيتهايي اســت كه استقالل براي مربيگري ايجاد ميكند و مربياني از دسته شــفر نيز كامال به آن آگاهي و اشراف دارند. استقالل باشگاه بزرگي است كه از لحاظ مالي اوضاعش چندان هم بد نيست.

شــايد باشــگاه اســتقالل نتوانــد مانند باشــگاههاي نامي حوزه خليجفــارس پولهاي آنچناني بــه مربيان خارجي بدهــد اما چندان هم كم توان نيســت به گونــهاي كه ميبينيم قرار است دستمزد ۰۰7 هزار دالري پيرمرد در آيندهاي نه چندان دور جفت و جور شــود تا او براي ماندن ترغيب شود. از سويي استعدادهايي كه همــواره در اســتقالل حضــور دارند جزو بهترينهاي ايران به شــمار ميروند و هيچگاه ســابقه نداشته كه اســتقالل با بازيكنان درجه دو بســته شــود. الاقل در همه ادوار ليگ برتر اينگونه بوده و بهترينهــاي فوتبال ايران را در تركيب استقالل ديدهايم. با اين حال يك مربي مانند منصوريان نتوانســته از اين بازيكنان بهره كافي ببرد اما مربي همچون شفر با چيرهدستي كامل توانسته از ســرمايههاي دم دستش بهره كافي ببرد. مساله ديگري كه شفر را براي ماندن در اســتقالل ترغيب ميكند تماشــاگر است. اســتقالل از معدود تيمهايي است كه ظرفيت داشتن ۰۰۱ هزار تماشاگر در يك بازي را دارد. ويژگي كه در بسياري تيمهاي آسيايي نيست و حتي معدود تيمهاي آلماني از آن برخوردارند. مجمــوع فاكتورهــاي مثبتي كه در اســتقالل وجود دارد را كه كنار هم بگذاريم؛ پول، بازيكن و تماشــاگر، به اين نتيجه ميرسيم كه وينفرد شفر با استقالل همكارياش را ادامه خواهد داد و چه بســا اين همكاري در ســالهاي آتي نيز ادامه داشته باشد و پيرمرد تا فصل نوزدهم هم سرمربي استقالل باشد.

البته اين تداوم يك شــرط بــزرگ دارد. اينكــه اســتقالل در فصل هجدهم ســرانجام قهرمان ليگ برتر شــود و بعد از سالها ناكامي جام قهرماني ليگ را به چنگ آورد. آنچه از شفر انتظار ميرود اين است كه اين عنوان را دوباره به ويترين افتخارات باشگاه استقالل بازگرداند تا شايد قدري از آمال چند ساله هواداران استقالل كه در حسرت بزرگ قهرماني ليگ برتر سير مي كنند، كاسته شــود و آبيها بر بام فوتبال ايران بنشينند.