Iran Varzeshi

ديگر جان ندارم براي مربي بجنگم

احسان حدادي: گريه ميكردم و ميخواستم به ايران برگردم

- آزاده پيراكوه ‪Azadeh Pirakouh‬

68 متر و 85 سانتيمتر، 67 متر و 4 سانتيمتر و 66 متر و 20 سانتيمتر ركوردهايي است كه احسان حدادي در شروع فصل ثبت كرده و براي حريفانش در آستانه دايمون ليگ خط و نشان كشيده است. نايب قهرمان پرتاب ديسك المپيك لندن بعد از چند سالي كه از روزهاي خوبش فاصله داشت، بار ديگر براي يك جهش دوباره در زندگياش استارت زده؛ بدون ذهن به هم ريخته و آسيبهاي پي در پي. تيمي كه ميخواهد مهياست. فقط يك حامي مالي ميخواهد تا بدون دردسر در دايمون ليگها شركت كند. اميدوار است اين شرايط تا المپيك 2020 باقی بماند. ميگويد ديگر توان جنگيدن براي ابتداييتري­ن چيزها را ندارد. حدادی در گفت و گويي با ايران ورزشي از حال و روزش ميگويد و نگراني كه دارد.

بعد از مدتها انگار دوباره همان احسان حدادي چند سال قبل را ميبينيم.

خدا را شكر. شروع خوبي داشتم. وضعيتم خوب است. البته فكرش را ميكرديم كه در شروع فصل اين پرتابها را داشته باشم. هم من، هم مربيام و هم حســين آقا، اين پيشبيني را داشــتيم چون زمســتان خوبي داشتم. ضمن اينكه آخرين پرتابهايي كه در ليگ سال گذشته داشتم، نشان ميداد وضعيتم براي امسال خوب ميشــود. البته هنوز اتفاق خاصي نيفتاده است. فقط خوشحاليام از اين است كه بهتر از ركورد المپيكم پرتاب كردهام. خيلي اتفاق خوبي اســت كه بعد از5 ،۶ ســال، دوباره توانستم به ركوردي باالتر از ركورد المپيكم برسم.

اين وضعيت در شــروع فصل و كمي زودتر از زماني كه انتظار ميرود، نشانه چيست؟

نشــان دهنده اين اســت كه بدنم هنوز توانايي اين را دارد كه خيلي كارهاي بزرگتري كند. مربيام هم خيلي از نحوه تمريناتم راضي اســت. يك مقدار مشــكل تكنيكي دارم كه به اميد خدا، آنهــا را هم در فرصت نزديك برطــرف ميكنم. اميدوارم با اين روند در دايمون ليگ، بازيهاي آســيايي و جام جهاني و سال آينده قهرماني جهان و در نهايت المپيك ،2020 نتايجي كه ميخواهم رقم بزنم.

از بين سه ركوردي كه ثبت كردي، ركورد سومات پايينتر بود. دليل خاصي داشت؟

هوا خيلي بد بود. باد از پشــت ميآمد. اگر شرايط جوي مناسب بود، ميتوانستم ركورد بهتري ثبت كنم. در اين بازي تماشاگر ويژه هم داشتي.

بله. حامد حدادي زحمت كشيد و به محل مسابقهام آمد. كلي هم به هم روحيه داد كه ازش تشكر ميكنم. دمش گرم.

در مجموع با توجه به چند مسابقهاي كه پشت سر گذاشتي، به نظر ميرسد، اوضاع بر وفق مراد است.

همه چيز خوب است. مهمتر از همه اين است كه آسيب ندارم. ذهنم سالم است. بدنم سالم است و آدمهاي خوب هم در كنارم هستند كه به نظرم اين از همه چيز مهمتر است. فكر نميكني خيلي زود به پيك رسيدهاي؟

برايم مهم بود كه امســال در دايمون ليگ شركت كنم و براي اينكه اجازه حضور در اين دوره از مسابقهها را پيدا كنم به ركورد خوب نياز داشتم. در اردوي اول كــه مــك نبود و من به همراه حســين آقــاي توكلي تمرين ميكردم، هم ميدانستم كه بايد شروع محكمي داشته باشم. بعد هم كه مك آمــد، همان روند را ادامه داديم. به هر حال بعد از يك دوره آســيب ديدگي و دوري از ورزش بايد همه چيز بهتر ميشــد. البته اينطور نيست كه بگويم چون االن اين پرتابها را داشــتم بايد در مسابقه بعدي يا دايمون ليگ، 0۷ متر بيندازم. هدف اصليام بازيهاي المپيك، قهرماني جهان ســال آينده و ثبــت ركوردهاي خوب در دايمون ليگ اســت. حضور در دايمون ليگ اتفاق ســادهاي نيست. چيزي است كه وقتي داريد، قدرش را نميدانيد اما وقتي از دست ميدهيد، تازه متوجه ميشويد چه كار سختي براي ورود دوباره داريد.

مدت زيادي بود كه ديگر عالقهاي بــه حضور در دايمون ليگ نداشتي.

علــت اصلي اينكه براي دايمون ليگها بيانگيزه شــدم، نبود حامي مالي بود. چرا كه بعد از المپيك لندن به خاطر شرايطي كه داشتم و همچنين تحريمها، هيچ كســي حاضر نبود حامي مالي شــود. رقيبان من دارند ماهي 0۶ ، 0۷ هزار يورو از حاميان ماليشــان ميگيرند اما من چنين شــرايطي نداشــتم. هميشه از خودم ميپرسيدم چرا بايد در دايمون ليگ شركت كنم؛ ســوار هواپيما شــوم با دالر 2500 تومان يا ۳ هزار تومان، خودم هزينه كنم و در نهايــت 5 هــزار دالر جايزه بگيرم كه البته درصدي هم ســهم ميزبان اســت؟ در آن شــرايط در نهايت 2 ميليون تومان برايم ميماند. براي حضور در اين مسابقه حمايت نميشدم. فقط اگر خوب بودم، همه ميگفتند:«به به، آفرين». اگر هم بد ميانداختم، ميگفتند:« اه اه».

پس جذب حامي مالــي براي حضور خــوب در دايمون ليگ تاثيرگذار است.

صد در صد. آن ســالي كه با پرســپوليس قرارداد داشــتم، در تمام دايمــون ليگهــا خوب نتيجه گرفتم. اين نشــان ميدهد هــر جايي كه از ورزشــكار حمايت شود، او هم همه تالشــش را ميكند تا نتيجه بگيرد. ولي متاســفانه براي بيشتر مســووالن ما خيلي از اين مسائل اهميتي ندارد. همه مثل من نيســتند كه اينطور پاي كار بايســتند تا بتوانند كارشــان را پيش ببرند. خيليها كنار ميكشــند و ترجيح ميدهنــد كار ديگري انجام دهند. خيليها ميروند اما من ايســتادها­م و ميخواهم كاري كه قبال كردهام را يك بار ديگر هم انجام بدهم. خيلي از ورزشــكارا­ن به خاطر مشــكالت رفتند در حاليكه هيچ جاي دنيا نميگذارند ورزشكار برود اما اينجا خيلي راحت اجازه ميدهنــد، بچهها بروند. بدون اينكه فكر كنيم كه آيا مثل اينهايي كه داريم، باز پيدا ميشود؟ يا اگر هم بشود، چند سال بايد برايشان هزينه كرد.

يكي از نشانههاي ايستادگيات هميشــه اين بوده كه خودت پيگير خيلي از امور مثل جذب مربي بودهاي. مثل مك ويلكينز كه به نظر ميرسد انتخاب خيلي خوبي است و روي عملكردت تاثير مثبتي داشته است.

همينطور است. مك ويلكينز را خودم پيدا كردم. زماني كه به داالس رفتم، خيلي صحبت كردم تا توانســتم متقاعدش كنم كه با من كار كند. به من ميگفت فكر ميكنم دارم با كســي كه كارش مذاكره و ... است، صحبت ميكنم. از زواياي مختلف با ايشان حرف زدم. درباره سياست كشورم صحبت كردم. از مردم ايران و عاليقشــان به ورزش گفتم و در نهايت مجابش كردم كه ميتواند راحت و بدون دردســر با ايــران همكاري كند. به خاطر تبليغات منفي عليه ايران، ذهنش منفي بود. همان موقع او را به يك رســتوران ايراني بردم. ايرانيها دورش را گرفتند و از كشورمان گفتند. زماني كه در ايران بودم و قرار بود او تصميم بگيرد، مدام برايش از ايران و مردمش عكس ميفرستادم و به او ميگفتم كه اگر بيايي، ايران را خيلي دوســت خواهي داشــت. همه اينها باعث شــد ذهنيتش تغيير كند. بعد كه به ايران آمد و شــرايط را ديد، گفت:«خيلي خوشــحالم كه اين همكاري را شروع كردهام.» من روي مربي دست گذاشتم كه 5 بار ركورد دنيا را زده، 4١ بار باالي 0۷ متر پرتاب كرده و طال و نقره المپيك دارد. كار با اين مربي انگيزه زيادي ايجاد ميكند.

وقتي يك نفر كه در ســطح پرتاب ديسك دنيا اين همه افتخار دارد با كســي كه در ايران اين همه افتخار دارد، مثل حسين توكلي، كنار هم قرار ميگيرند، يعني اينكه بهترين شرايط براي من به وجود آمده است. اين براي من خيلي خوب اســت. نگاه ميكنــم و ميبينم كه مربيام دو مدال المپيك دارد. مربي بدنســازم كه روانشناس هم هست، قهرمان المپيك است. خب با خودم ميگويم چرا من طالي المپيك نداشــته باشم. با همين نگاه دارم همه ســعيام را ميكنم كه دو ســال بعد طالي المپيك را به دســت آورم اما در اين فرصت، حمايت ميخواهم. همان حرف هميشــگي. دوران قهرماني من بــه گونهاي بوده كه رييس ســازمان ورزش و بعد وزير ديدهام. فكر كنم تنها ورزشــكاري باشم كه در دوران اوجش اين همه مدير ديده باشد اما به جرات ميتوانم بگويم كه هيچ كدامشــان قدم مثبتي برنداشتهان­د. اميدوارم حداقل در اين دوره شرايط فرق كنــد تا من هم نشــان بدهم كه ميشــود كارهاي بزرگتري كرد. چيز عجيبي هم نميخواهم كمي از لحاظ فكري آماده باشم و دغدغه فكري براي مسائل پيش پا افتاده نداشته باشم، برايم كفايت ميكند.

دو سال حســاس در پيش داري كه بايد در اين مدت حواســت به خيلي چيزها باشد.

از خودم مراقبت ميكنم كه اتفاقي نيفتد. من تمام سعيام را ميكنم كه ديگر اشتباه نكنم. اميدوارم ركوردهاي خوبي بز نم . تمــام هدفم اين اســت كه باز به جمع تاپهاي دنيا برســم اما اين بدون حمايت اتفاقي نميافتد. خيلي انگيزه دارم و دوست ندارم دلسرد شوم. براي حفظ اين شرايط بايد چه كار كرد؟

حفظ اين شرايط بســتگي به وزارت ورزش، كميته ملي المپيك و فدراســيون دووميداني دارد. چون من ديگر جان اين را ندارم كه براي مربي بجنگم. حاال كه اين تيم شــكل گرفته، بايد هر طوري شده، حفظ شــود. آقاي مك دوست دارد تا المپيك 2020 مربيام بماند. خيلي به من اميدوار اســت. با حسين توكلي هم كامال مچ شدهايم و ميخواهم شرايطي فراهم شود كه او هم بدون نگراني، همچنان كنارم باشد. ايگر هم 0١ ســال است كه با من بوده و مشكلي با هم نداريم. ميخواهم اين تيم حفظ شــود. در همين جايي كه من هســتم، قهرمان قطر هم حضور دارد. در بهترين هتل ســاكن شــده و بهترين مربي دنيا، ماســاژور و بهترين پزشك كنارش هستند. نه ركورد عجيبي دارد و نه حتي مدال آســيايي دارد اما حمايت ميشود. من نميگويم براي من اينقدر خرج شــود اما ميگويم شرايطي فراهم شود كه من ديگر نگران نبود مربي و مســائل به اين پيش پا افتادگي نباشــم. من ديگر احســان چند سال قبل نيستم. به خدا قسم، خارج از ايران بودن برايم خيلي ســخت شده اســت. بيرون از ايران به من سخت ميگذرد و اگر واقعا هدفم طالي المپيك بعد نباشد، اين همه سختي را تحمل نميكنم. دو هفته ابتدايي همين اردو، اگر حســين توكلي باهام صحبــت نميكرد، به ايران بر ميگشتم. شايد باورتان نشود، تلفن ميزدم و پشت خط گريه ميكردم. من از 5١ سالگي بارها و بارها دور از ايران بودم و االن ديگر تحمل اين همه دوري را ندارم. پس اگر ميگويم مربي خوب، اردوي خارج از كشور و غيره، فقط به خاطر كسب موفقيت است. وگرنه در اين دوري، ديگر چيز لذت بخشي براي من وجود ندارد. من ديگر نميتوانم هم ورزش كنم، هم براي داشــتن مربي خوب بجنگم. ميخواهم شــرايطي پيش بيايد، كــه با وزارت ورزش، كميته، فدراســيون و تيمي كه با من كار ميكند، همه در كنار هم باشيم. همه مثل يك تيم كنار هم باشيم تا اين مدال المپيك به دست بيايد. من نياز دارم كه حامي مالي داشته باشم و اميدوارم كمك شود تا يك حامي مالي حضورم در دايمــون ليگها را حمايت كند. در اين صورت ديگر دغدغه جدي ندارم و با خيال راحت فقط تمرين ميكنم.

مك به خاطر مشكلي كه ترامپ ايجاد كرده، به تهران نميآيد و مجبوري اين شرايط را تحمل كني.

همينطور اســت. او ميتواند فقط به كيش بيايــد اما از االن به بعد، هوا در كيش خيلي گرم ميشــود و ديگر نميتوانيم تمرين كنيم. به همين خاطر من مجبورم در خارج از كشور باشم. وگرنه از خدايم است كه در كشور خودم باشم. برنامهات براي3،4 ماه باقيمانده تا بازيهاي آسيايي چيست؟

تــا حدود 0۳ روز ديگر در آمريكا هســتم. بعد به آلمان ميروم و در چند مسابقه شــركت ميكنم. به حضور در اين مســابقهها ادامه ميدهم تا بازيهاي آسيايي. بعد همراه مربيام از آلمان به اندونزي ميرويم. تا شهريور اين برنامه ادامه دارد. سپس مك به آمريكا ميرود و من به تهران بر ميگردم تا بعد از مدتي، تمريناتمان را از سر بگيريم.

ذهنم سالم است

بدنم هنوز توانايي اين را دارد كه خيلي كارهاي بزرگتري كند

شهريور به ايران بر ميگردم

از خودم مراقبت ميكنم كه اتفاقي نيفتد

مك گفت:«خيلي خوشحالم كه اين همكاري را شروع كردهام.»

حاال كه اين تيم شكل گرفته، بايد هر طوري شده، حفظ شود

بايد خوب شروع ميكردم تا به دايمون ليگ دعوت شوم

 ??  ??
 ??  ??
 ??  ??

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran