مربيان نسل جديد بدون ايدههاي تازه

چند ســال پيش دايره مربيان بســتهتر بود. تيمها كمتر ريســك ميكردند كــه مربيان جوان را روي نيمكت خود بنشــانند. حلقــه كوچكي از مربيان در تيمهــا جابهجا ميشــدند و تيمها تجربههاي جديد بــا مربيان جديد را دوســت نداشتند. ميدان اما در چند فصل اخير باز شده و مربيان جواني هم فرصتهاي شــغلي پيدا كرده اند، مربياني كــه البته ديگر چندان هم جوان نيســتند و در چهل سالگي يا چهل و چند سالگي بايد مردان باتجربهاي هم لقــب بگيرند اما كارنامه بلند بااليي هم ندارند. در ميان نســل جديد مربيان كه اغلب بازيكنان يك دهه قبل بودند اما آيا اتفاق تازهاي رقم خورده است؟ از كداميك شــروع كنيم؟ از فوق ســتاره ها، مثال از خــداداد عزيزي كه در مربيگري نتوانســت پا بگيرد و چهره ويژهاي از خود بسازد. علي كريمي هم اغلب گرفتار تيمهايي شده كه بنيه مالي و ساختار درستي ندارند، مثل نفت تهران و ســپيدرود كه نه در مديريت نشــاني از يك باشگاه داشتند و نه در حوزه اقتصادي. باشــگاههايي كه فرصت كار به مربيان جوان ميدهند اغلب از همين دسته اند، بدون ساختار حرفهاي و پر از دغدغههاي روزمره. در اين فضا مربي فرصتي براي پيشــرفت در آرامش ندارد و خيلي زود اسير اتفاقات پيراموني ميشود. مربيان ديگري هم از نســلهاي تازه هســتند. مثل علــي دايي، يحيي گل محمدي، عبدا... ويســي، فراز كمالوند، عليرضا منصوريان، حميد اســتيلي، محمــد خاكپور، نعيم ســعداوي و ديگران اما آيا اينهــا در حرفه مربيگري پيشــروتر از نسلهاي گذشته هستند؟ آيا تغييري فني در فوتبال ايران پديد آورده اند؟ آيا ميتوان اينها را با مربيان ســنتي فوتبال ايران متمايز دانست؟ آيا اينها اتفاقاتي را رقم زدهاند كه ديگران در رقم زدن آن عاجز بودند؟ نشــانههايي پيدا نيست كه پاســخ به اين سواالت مثبت باشد. خبري از يك نســل تازه با ايدههاي تازه نيســت و همچنان اگر دنبال بهترين مربي ايراني فصل بگرديد به نام امير قلعه نويي ميرســيد كه يك نسل زودتر از اين نسل جديد مربيگري را شروع كرده است. باشگاهها هم انگار به همين پي بردهاند. پيكان با جاللــي ادامه ميدهد، به رغم اينكه با جاللي فاتح هيچ عنواني هم نيســت اما شايد پيكان در مربيان نسل تازه نشانههايي از توانايي ايجاد تغيير نميبيند كه به انتخابي تازه برسد. همين حاال دو باشگاه سپاهان و ذوب آهن رقابت ميكنند براي جذب امير قلعه نويي اما چرا؟ دليلش شــايد اين است كه گل محمدي و عبدا... ويسي موفقيت بزرگي را در اين تيمها رقم نزدند. مربيان جديد فوتبال ايران، مربياني جديد با نگاهي تازه به فوتبال نيســتند. آنهــا نيز با همــان روش و منش مربيان پيشــين كار ميكنند و قدم تازهاي برنداشتهاند. شايد لباسهاي علي منصوريان نو شده باشد يا كت و شلوارهاي علي دايي شبيه كت و شلوارهاي علي پروين نباشد. وقتي كيروش از كيفيت ليگ گلــه كند، همه موضع ميگيرند كه اين يك توهين به مربيان اســت اما هيچ كس از ايــن زاويه نگاه نميكند كه مربيان نسل تازه چه تغييري در فوتبال ايران پديد آوردهاند و چرا از آنها نشانههايي از ايدههاي تازه نميبينيم. همچنان تيغ فيروز كريمي بيشتر از فراز كمالوند ميبرد و تيغ امير قلعه نويي بيشتر از منصوريان.