چراتيممليموسيقيرسميم يخواهد؟

تيم ملي پاي پرواز ســرود حماســي ساالر عقيلي را شــنيد و به تركيه رفت. همان زمان ترانه ســاخته شــده براي تيم ملي در شــبكههاي مجازي از طريق كانالهاي مختلف منتشــر شــد و فقط چند ساعت نگذشــته بود كه واكنشها به اين كار آغاز شد. غالب واكنشها البته منفي بود و حتي فرداي روز انتشــار ايــن كار، يك برنامه راديويي كل زمــان برنامه را به ايرادهاي اين كار اختصاص داد و متعاقب نظر مجري و تهيــه كننده برنامه آنچه بهعنوان نظر شــنوندگان پخش ميشــد غالبا منفي بود و حكايت از اين داشت كه اين ســرود با اين نوع موسيقي به درد تيم ملي و جام جهاني نميخورد. فــارغ از اينكــه اندكي در هويــت و كارنامه و ميزان اعتبار موســيقايي خواننده، آهنگســاز و ترانه سراي اين اثر شك كنيم يا ايشــان را زير سوال ببريم طي مدت كوتاه انتشــار اين ترانه انواع و اقسام انتقادها را شــنيدهايم. مثال اينكه ساالر عقيلي بهعنوان خواننده ســنتي به درد خوانــدن ترانه تيم ملــي نميخورد، موســيقي اين كار موسيقي از جنس ورزش نيست و شنونده را به وجد نميآورد، اين كار حماسي است و بســياري از شنوندگانش را ياد انتخابات و راي گيري مياندازد، رديفهاي موســيقي ايــن كار غمگين و ماليم است و ... حتي برخي آنقدر وارد جزييات شده بودند كه به نام اثر اشاره ميكردند و حتي به انتخاب اين نام هم انتقاد داشتند. ميگفتند چرا اسم «يازده ســتاره» را براي اين اثر گذاشتهاند در حالي كه يك تيم فوتبال بيش از يازده بازيكن درون ميدان است و كلــي مربي و بازيكن ذخيره دارد كه البته اين آخري مته به خشخاش گذاشتن است. برخــي انتقادها هم البته وارد بود و جدا از شــكل و نوع موســيقي مثال به اين نكته اشاره ميشد كه ترانه كار فوتبالي نيست و اگر بيت آخرش را نميشنيديم، نميدانستيم براي تيم ملي سروده شده يا مثل ديگر اثر شــناخته شــده و محبوب عقيلي در وصف ميهن اســت. اينها به عالوه انتقادهايي كه از نوع موسيقي و انتخاب خواننده براي اين اثر شــنيده ميشــود تا حدود زيادي وارد است و البته كه ميشد كار بهتري ارائه كرد اما ســوال بزرگ اينجاست كه اصال چرا هر بار كــه تيم ملي به جام جهاني صعــود ميكند بايد صاحب يك ترانه رســمي باشد؟ ترانهاي كه اين همه حساسيت و تنش ايجاد كند و سر آخر به كار فوتبال و تيم ملي و مخاطب جام جهاني نيايد؟ فكر ميكنم از جام جهاني 2006 بود كه تب ساختن ترانه بــراي تيم ملي در راه جــام جهاني باال گرفت و آنــور آبيها به عالوه ايــن ور آبيها هر كدام براي خودشــان آثاري متفاوت ارائه كردنــد كه البته غالبا در حوزه موســيقي پاپ يا پــاپ راك بود و البته برخي شــان هم اصطالحا گرفت و بــه مرز «هيت» اين داستان در جام جهاني گذشته هم ادامه يافت اما فدراســيون فوتبال در جهت كاناليزه كردن كار اعالم كرد يك ترانه رسمي معرفي خواهد كرد. همين ماجرا شروع كننده حاشيههاي زيادي بود كه همين امسال نيز تكرار شد و ســر آخر محصول ارائه شده از سوي فدراســيون آن چيزي نبود كــه غالب مردم را راضي كند و به شــور مورد نظر اهالي فدراســيون برساند. چهار سال قبل كه اثر احســان خواجه اميري كاري با بيننده عالقهمند به فوتبال و شــيفته جام جهاني و تيم ملي نكرد و امســال هم بعيد است اثر ارائه شده به نام «يازده ستاره» كاركردي مثبت براي فدراسيون فوتبال و تيم ملي داشــته باشد و تنها پرسشهايي را مطرح خواهد كرد كه يقين داريم فدراســيون فوتبال و بخش فرهنگياش پاســخ روشني براي آن نخواهد داشت. اينكه اساســا چرا تيم ملي هــر بار كه به جام جهاني ميرود بايد صاحب يك اثر موسيقيايي رسمي باشد؟ آيا اين اتفاق در كشورهاي صاحب فوتبال كه هر دوره در جام جهاني حاضرند ميافتد؟ اگر اتفاق ميافتد آيا ايــن كار حتما به صورت كاناليزه و كامال رســمي از طريق فدراســيون فوتبال انجام ميشود؟ اصال هدف از ســاخت و ارائه اين ترانه چيست؟ آيا قرار است اين ترانه غالبا حماسي و نه فوتبالي به كي روش و تيمش كمــك كند؟ آيا اين موســيقي در اردوهاي تيم ملي براي بازيكنان و كادر فني پخش خواهد شد تا به آنها روحيه بدهد يــا فقط حكم اميددهنده و برانگيزاننده حس ملي را براي بيننده تلويزيوني خواهد داشــت؟ آيا نبايد اين اثر كوتاه و كامال فوتبالي باشــد با حس و حال ورزشــي؟ آيا در حوزه موسيقي سنتي يا بهتر بگوييم پاپ سنتي ميتوان اثري ايجاد كرد كه در بين مردم مقبول و موثر باشد؟ خوب ميدانيم قبل از انتخاب ســاالر عقيلي و گروه ســازنده اين اثــر بحثهاي مختلفي دربــاره چرايي و چگونگــي انتخاب خواننده و مــدل ترانه مورد نظر فدراســيون فوتبال در گرفته و حتما دوستان بخش فرهنگي براي انتخابهايشــان داليلي دارند اما حاال كه كار ارائه شــده جدا از اهالي موســيقي كه البته دوســت ندارند ايرادهاي كار را رســانهاي كنند و از چهرههاي شناخته شده حوزه خود انتقاد كنند، مردم عالقهمند به تيــم ملي و جام جهاني نيــز با «يازده ســتاره» ارتباط نگرفتهاند و هيچ گونه خوشبيني در ايــن خصوص وجود ندارد كــه مثال طي اين يك ماه همــه اين ترانه را زيرلب زمزمه كنند يا روز بازيهاي تيم ملي با شنيدن آن به شور و حال برسند، پس حق بدهيد همچنان همان پرســش اول را اين بار قويتر تكرار كنيم كه اصال چرا تيم ملي بايد در جام جهاني صاحب يك ترانه رسمي و عصا قورت داده باشد؟