كارخانه نوشابه بازكني

سريال پايان ناپذير تمجیدهاي محصص

حضور مرتضــي محصص در برنامه فوتبــال برتر، هنگام پخــش بازي ايران- تركيه و البتــه تحليلهايي كه انجام داد به هيچ وجه قابل هضم نيســت. نميتوان صحبتهاي محصص را پذيرفت، چون نه اســتداللي پشــت آن بود و نه تفكري. فقط از همــه تعريف و تمجيد كرد، آن هم با حــرارت باال و خالف آن چيزي كه در تلويزيون ميديديم. دقيقه ۶ توســون، چشــمي را از بــازي محو كرد و گل زد اما چنــد دقيقه بعد محصص گفت: «عملكرد خط دفاع ما خوب اســت و چشــمي با پورعلي گنجي به هماهنگي الزم رســيده.» چند دقيقه بعد دوباره دروازه ايران باز شــد اما از شــر حرفهاي تكراري محصص خالص نشديم. هندوانه زير بغل همه گذاشــت و حتي براي ضعيفترين بازيكن تيم ملي نوشابه باز كرد.

نه، خــواب نبوديم. بيدار بوديم و اين تحليلهاي محصص خواب را از سرمان پراند. البته تقصير او نيست، مقصر تهيهكنندهاي است كه محصص را به برنامهاش دعوت كرده. كارشناسي از بدنه فدراســيون فوتبال كه سالهاست در مدح و ستايش تمام روسااز كفاشــيان گرفته تا تاج - و تيمهاي ملياش صحبت ميكند و يار دوازدهم همه آنهاســت. نه تحليلــي منفي درباره تيمهاي ملي انجام ميدهد و نه حرفــي ميزند كه به درد بيننده بخورد. او انســان محترمي اســت اما ببينيد چند ســال از عمرش را در فدراســيون فوتبال گذرانده. سالهاي سال رييس كميته آموزش بوده و حاال هم مدتي است يكي از اعضاي كميته فني و توسعه.

حضور محصص در برنامه فوتبال برتر، آن هم براي تحليل بازي تيم ملي مثل اين اســت كه شــما يكي از اعضاي خانواده

مثال پســر را به يك برنامه تلويزيوني بفرستي و او از نقاط ضعف پدرش صحبت كند. اين اتفاق هرگز رخ نميدهد چون در نهايت پسر به خانه برميگردد و قطعا با تنبيه پدر مواجه ميشود. محصــص هم اگر از ســبك بازي تيم ملي انتقــاد كند حتما با برخوردي از ســوي فدراسيون فوتبال مواجه ميشود. فدراسيوني كه كميته فني يكي از زير مجموعههايش است. بنابراين مجبور اســت برخالف كارشــناسهاي زبده فوتبال جهان نظير گري لينهكــر و گري نويل، از همه تقديركند و نشــان بدهد همه چيز روبراه اســت. به حضور اين كارشــناسها در رسانه ملي عادت كردهايم. بسياري از آنها احتياط را در دستور كارشان قرار ميدهند تــا مبادا با انتقاد از يك بازيكن يا مربي، به رابطه كاريشــان با آنها لطمه بزنند. اين اما ماهيت چنين برنامههايي را زير ســوال ميبرد. درست مثل سوالي كه جواد خياباني از محصص پرسيد و حتما منتظر پاســخ عجيبي از او بود: «آقاي محصص؛ توي جام جهاني نبايد راحت گل بخوريم. درسته؟» محصص هم در جواب گفت: «نخير آقاي خياباني.» و دوباره تقدير از بازيكني آغاز شــد كه در اين بازي به اندازه تمام سالهاي فوتبال خود اشتباه كرد. آن هم چه اشتباههايي.