فصل جدید، ریسک جدید
درست است كه پیكان معموالً براي قهرماني بسته نميشود يا حتي كسب سهمیه آسیايي هم معموال جزو اصلي ترين اهداف اين تیم نبوده اما موافقت مجید جاللي با انتقال دو بازيكن تیمش به پرسپولیس بعد از نیم فصل اول هم، تصمیم عجیبي به نظر ميرسد. جاللي خیلي راحت با جدايي مهدي شیري بعد از نیم فصل اول و پیوستنش به پرسپولیس موافقت كرد و حاال هم پذيرفته كه سروش رفیعي را فقط براي يك نیم فصل جذب كند. تصمیمي كه خیلي از تیمها حاضر به پذيرفتنش نشدند. سرمربي پیكان اما حتما محاسبات ديگري داشته و شروعي پرقدرت در نیم فصل اول را به پايان قويتر ترجیح ميداده است.
شــما ميتوانيد در همان فصل نقل و انتقاالت تكليف يــك تيم را در ليگ فوتبال مشخص شده بدانيد.
به عبارتي تيم قهرمان و تيم سقوط كننده در همان فصــل نقل و انتقاالت مشخص ميشوند و اگر كمي نكته بين باشيد ميتوانيد پيش بينيهاي درستي از وضعيت تيمها داشــته باشيد. اين را خيلــي از فوتباليها قبــول دارند و به اهميت شــروع پرقــدرت تيمها تأكيد ميكنند. بــراي تأييد اين موضوع كافي اســت مروري كنيــم بــر فعاليت نقل و انتقاالتــي تيمهــا در فصلهايي كه گذشت.
فصل گذشــته پرسپوليس با حفظ تركيب اصلي تيمــش، در همان نقل و انتقاالت نشــان داد كه بــراي قهرماني بســته شــده. اتفاقا با شــروع خوب و عملكرد مطلوبي كــه در نيم فصل اول داشت، توانست خيلي از امتيازهاي مورد نيازش براي قهرمانــي را در همين نيم فصل اول جمع كند.
در مقابــل تيمهايی مثل مشــكي پوشــان يا نفت تهران، با عملكردي كه در نقل و انتقاالت داشــتند، هنوز فصل شروع نشــده كانديداهايي براي سقوط بودنــد و در نهايــت هــم در ليگ برتر نماندند.
البته بودند تيمهايي هم مثل پارس جنوبــي جم كــه دو نيم فصــل كامال متفاوت داشتند.
در نيم فصل اول صدرنشــينيهاي متمــادي، اين تيم را حســابي بر ســر زبانهــا انداخته بود و حتــي احتمال آسيايي شــدنش را هم مطرح ميكرد. درســت اســت كــه شــاگردان تارتار نتوانستند در نيم فصل دوم اين روند را ادامه دهند اما در نهايت بهعنوان تيمي كه نخستين سال حضورش در ليگ برتر را تجربــه ميكرد، جايگاه خوبي را براي خود كســب كرد. ضمن اينكه در همان نيم فصل اول هم با عملكردي كه از خود به نمايش گذاشت، تصوير با كيفيتي از خود در نظرها به جاي گذاشت.
حاال چه چيزي بهتر از يك شــروع قهرمانانــه بــراي تيــم مجيــد جاللي ميتواند باشد؟ جاللي ميتواند يك نيم فصل از حضور بازيكنان با كيفيتي چون سروش رفيعي و مهدي شيري بهره ببرد و به كمك اين بازيكنان با كيفيت، براي پيكان امتياز جمع كند. حضور ســروش رفيعــي در تيم پيكان حتــي ميتواند نگاهها را به سمت پيكان بگرداند.
پيكان پيش از اين هم براي جبران جــاي خالي تماشــاگرانش، دســت به خودنماييهاي اينچنيني زده بود؛ زماني كه با فيصــل شايســته، بازيكن افغان قرارداد بســت. با اينكه بازي زيادي به اين بازيكن نرسيد اما پيكان توانست در طول مدت حضور ايــن بازيكن در تيم، تماشاگران افغان را به ورزشگاه بكشاند و از حمايت و تشــويق آنها به سود خود استفاده كند.
حاال شكل و شمايل اين خودنمايي كمي متفاوت اســت اما در نهايت همان هدف را دنبــال ميكند. خوش خدمتي پيكان به پرســپوليس، خواه ناخواه نگاه مثبت هواداران پرسپوليس را به اين تيم در پي خواهد داشــت و اين كم مزيتي نيست.
البته قطعا مجيد جاللي، وقتي اين تصميم را ميگرفت به عواقب آن در نيم فصل دوم هم فكر كرده است.
بــه اينكه بعــد از رفتــن رفيعي و شــيري چه بر ســر پيكان ميآيد؟ آيا جاللــي از حــاال بــراي جايگزينهاي آنها در تيم تدبيري انديشــيده؟ اينها مواردي اســت كه در كنــار مزيتهاي حضور سروش در پيكان حتي براي يك نيم فصل، از ريســك بااليي كه جاللي براي پذيرش اين شرايط به جان خريده هم خبر ميدهد.
هرچند كه بــا توجه به رويه پيكان در فصلهاي گذشــته، احتماال جاللي در همــان يك نيم فصل هــم ميتواند خواستههاي باشــگاه را برآورده كند و همين موضوع مرزي اســت كه جاللي امكان اين را مــيداد كه براي يك نيم فصل با رفيعي قرارداد ببندد و مانع علي دايي براي عقد چنين قراردادي ميشد.