Iran Varzeshi

بازتاب بيشتر، اثرگذاري عميقتر

- مهدي عباسيراد- مدير مسوول ‪Mahdi Abbasirad‬

ســالها پيش مقالهاي از يك روزنامه نگار معروف فرانســوي خواندم كه معتقــد بود «كار اصلي روزنامهنگا­ر اثرگذاري بر جريانها و بر پديدههاي حاكم بر جامعه است و البته جلوگيري از انحرافهاي احتمالي در اين جريانها تا حــدي كه ميتواند. مقاله يا گزارش روزنامهاي خوب آن اســت كه بازتاب داشته باشد و هر چه آن مطلب پر واكنشتر، يعني اثرگذاري خود را داشته است».

معكوس اين ديدگاه يعني اينكه مطلب بدون واكنش، فرق نميكند در گوشه گنجه خاك بخورد يا به زيور طبع آراسته شود. چه بسيار نوشتههايي كه حتي از سر دانايي تقرير شده اما هرگز به اطالع افكار عمومي نرسيد و چه فراوان نوشتههاي ديگري كه به روي كاغذ آمدند اما كسي به آنها توجهي نكرد.

عنوان اصلي ديروز روزنامه ايران ورزشــي (حمله زنبورهاي بیعسل به كيروش) واكنشهايي را از اهالي فوتبال در پي داشت، از كارشناساني كه تلفني مطالبي را مطرح كردند تا دوستاني كه در فضاي مجازي قلم به تحرير درآورند و البته نوازشي هم به روزنامه داشتند. «از حمله ناشيانه به كيروش گرفته تا عربده كشي در كوچههاي خلوت و »... همه اينها براي اين بود كه مطلب تيتر يك روزنامه به زعم آنان، گوشهاي به مخالفان ســرمربي تيم ملي زده اســت اما عزيزاني كه بر مطلب ايران ورزشي نقد داشتند، نگفتند كجاي مطلب غلط بوده است.

واكنش يك ســايت كم نام و نشــان، بدين معني اســت كه اگر در يك برنامه تلويزيوني، بازيكن نــه چندان مطرح، تيم ملــي را فاقد برنامه بداند و بــه او و تيم ملي در مقابل ميليونهــا بيننده بتازد و بياحترامي كند، بســيار خوب است اما اگركارشــن­اس يا روزنامه ديگري نظري متفاوت داشت، كاري ناشيانه كرده و «در كوچه خلوت عربده كشيده است». عجب!

بيگمان به كيروش و برخي رفتارهايش نقد بســياري وارد اســت (همانطور كــه در مقاله ايران ورزشــي آمده اســت) اما ناديده گرفتن كارهاي او و عملكــرد قابل دفاع تيم ملي در چند ســال اخير، بيانصافي است.

در صحنه ورزش ايران، كيروش مدافعان بسيار و مخالفاني هم دارد، اگر ما برخي نقدها به عملكرد تيم ملي در جام جهاني را مطرح ميكنيم، بد نيست ذرهاي از انبوه مطالب موافق عملكرد تيم ملي را هم انعكاس دهيم. البد منتقدان تيم ملي و كيروش انتظار داشتهاند كه ايران به راحتي بر تيمهاي اسپانيا، پرتغال و حتــي مراكش قهرمان آفريقا غلبه كند و به دور بعدي برود! اساســا اين انتظار چگونه بهوجود آمده اســت؟ آيا بازيهاي خوب و صعود زودهنگام به رقابتهاي جام جهاني باعث اين انتظار بوده؟ اگر چنين است كه بايد عامل بازيهاي خوب و حرفهاي را تشويق كرد. پس دلخوري و دلنگراني از چيست؟ چه كســي و چه كساني سطح انتظار افكار عمومي را براي صعود آسان از گروه مقدماتي باال بردهاند؟ اين انتظار غيرمعقول (اما محتمل براي هر تيمي) بر پايه كدام زمينه و بسترسازي بوده است؟

يادمان رفته كه در دورههاي قبلي جام جهاني چه خون دلي بابت صعود احتمالي ميخورديم؟ چه اشكهايي كه با ناكامي تيم ملي در صعود نكردن سرازير نشد. شايد فراموشمان شده كاري كه با مرحوم ايويچ كرديم تا فدراسيون وقت مجبور شد دو هفته مانده به جام جهاني، او را بركنار كند. چه كساني با كم كاري باعث باخت سنگين به تيم رم شدند كه پس از آن ايويچ را بركنار كردند؟ به ياد نميآوريم، در جام جهاني 2006 چه دســته بندي در تيم ملي حاكم بود كه كساني به كسان ديگر پاس نميدادند تا تسويه حســاب كنند؟ جمله معروف گزارشگر تلويزيون يادتان هســت؟ «خداحافظ جام جهاني، خداحافظ برانكــو»! پس بپذيريم كه كيروش به تيم ملي شــخصيت و وحدت عمل داد و خودش باالي ســر تيم بود كه دچار اين حاشــيهها نشــود. ما معتقديم كه عملكرد تيم ملي فوتبال ايران در رقابتهاي 2018 قابل دفاع اســت و اين عملكرد در هيچيك از ادوار گذشته حضور ما ســابقه نداشته است. بازي حساب شــده در برابر تيمهاي قدرتمندي چون اسپانيا و پرتغال و مراكش و كسب چهار امتياز، توشهاي نيست كه به راحتي از آن گذشــت. تا قبل از اين بازيها، شــايد خيلي از منتقدان هم به كســب يك امتياز و يا شكستهاي خفيف راضي بودند اما پس از بازگشــت تيم ملي به تهران كمتر شاهد نقدهاي منصفانه و راهكارهاي سازنده بوديم و بعضا منتقدان به شكلي افراط گونه عليه كيروش تاخته و ميتازند.

البته ما ايشــان را اصال نقدپذير و مشورتپذير نميدانم و حتي ادبيات كيروش را نميپسنديم اما در خصوص بحث فني به نظر ميرســد راهي به غير از انديشههايي كه او در جام جهاني روسيه برگزيد، وجود نداشت. يادمان باشــد ما با تيمهايي همگروه بوديم كه انصافا از نظر ابعاد فني به مراتب از ما باالتر بودند و اگر شــيوه دفاع چند اليه و دفاع تيمي را بر نميگزيد و فشــار بر بازيكنان حريف به خوبي اجرا نميشد شــايد نتايجي كه هلند و پرو در جام جهاني 1978 آرژانتين در كارنامه ما ثبت كردند، (يا شايد بدتر) در ديدار با مراكش و اســپانيا و پرتغال تكرار ميشــد. اين را هم مدنظر داشته باشيم كه شيوه تيم ملي در روســيه دفاع مطلق نبود و در ضدحمالت در چند نوبت موقعيتهاي طاليي نصيبمان شد كه نتوانســتي­م از آن به نحو شايسته ســود ببريم. منتقدان عملكرد تيم ملي در روسيه البد قبول دارند كه سطح فوتبال ما نسبت به حريفان نازلتر بود و بازي باز در مقابل چنين تيمهايي با شيوه تهاجمي و بازي مالكانه، معلوم نبود چه نتايجی را به دنبال ميداشــت. هرچند اين راهبرد شايد به مذاق بعضيها خوش نيايد چرا كه در اين سيســتم نميتوان انتظار بازي چشمنواز داشت و براي خنثي كردن مردان محوري و كليدي مثل مهدي بنعطيه، اشــرف حكيمي، حكيم زياش، ســيلوا، اينيستا، ايسكو، آلبا، كارواخال، كوارشما، ژوا ماريو، رونالدو و ... راهي به غير از اين شيوه پيش روي تيم ملي نبود.

با ايــن توضيحات، به هرحال تيم ملي مــا بهترين كارنامه را در پنــج دوره حضور در جام جهاني كسب كرد و تاثير اين كارنامه در قالب شــادي و همراهي مردم با بازيهاي تيم ملي و ايجاد شادي ملي قابل لمس اســت، شادي كه خوشــبختان­ه هنوز در كام مردم مانده است. بيگمان تيم ملي و بازيكنان و كادر فني آن براي ادامه راه و كســب نتايج مناسب در جام ملتهاي آســيا در امارات (دي و بهمن )97 هم نيازمند حمايت هســتند و هم نقد منصفانه و سازنده از سوي كارشناسان و مربيان داخلي كه در راه ســازندگي و معرفي پديدههاي جديد فوتبال زحمت فراواني ميكشــند. نقد از مسير تخريب و توهين به سرمربي تيم ملي راه به جايي نميبرد و فقط يكپارچگي و بازي هدفمند تيم را خدشهدار ميكند.

بياييد با هم درباره فوتبال و حتي ورزش بحث كنيم. هر چه بحث داغتر و گستردهتر، اثرگذارياش بيشتر؛ در نتيجه اين فوتبال است كه از دل اين نقدها و بحثها، بهترين مسير و درستترين روش را براي پيشــرفت پيدا ميكند و آنگاه ما بهعنوان رسانه نقش خود را درست ايفا كردهايم. ما همواره به استقبال بحثهاي فوتبالي رفتهايم و از اين بازتاب و اثرگذاري خوشحاليم.

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran