استقبال از يک استعفا
رضــا افتخاري، مــردي كــه بارها در مصاحبههايش اعالم كــرده بود: «من حاال حاالها مديرعامل استقالل هستم» سرانجام از ســمتش اســتعفا داد و وزارت ورزش و جوانان هم بيهيچ ميلــي براي حفظ او در اين سمت با استعفايش موافقت كرد.
اين اســتعفا اما از جهات بسياري براي استقالل خوشــايند نبود چرا كه رفتار آقاي مدير كه خود را تافتــهاي جدا بافته در اين ســمت ميدانســت، نوعي فــرار از زير بار مســووليتها و فشــار نقل و انتقاالتي تلقي ميشــود. اقدامي كه نه تنها در اين شرايط به سود باشگاه استقالل نبود بلكه اين باشگاه را در فضاي حســاس نقــل و انتقاالت وارد بحراني تازه كرد.
حــال اگر فتحــي كــه از او بهعنوان سرپرســت آينده اســتقالل ياد ميشود نيز هميــن امــروز بر مســند كار قــرار بگيرد، اســتقالل در بســياري از مــوارد از رقيب ســنتياش عقب اســت. براي مثال ميشود بــه ماجراي تمديد قــرارداد تيام و جباروف اشــاره داشــت. بازيكناني كه در هتل محل اقامت اســتقالليها حاضر بودنــد تا رخ در رخ مديرعامل اســتقالل بنشينند و قرارداد خود را تمديــد كنند اما در عيــن ناباوري شــاهد اســتعفاي مديري بودنــد كه براي تمديد قــرارداد با اين بازيكنان بودجه كافي در اختيار نداشت. اين دو بازيكن كه بخشي از شــاكله اصلي استقالل محسوب ميشوند مدتهاســت با اين تيم هيچ تمريني انجام ندادهاند كه اين خود نشانهاي از عقب بودن آبيها از ســرخهايي اســت كه هفتههاست تمرينات منظمي را سپري كردهاند.
ميگفتند قرار بود ملكي، يكي از اعضاي هيات مديره باشــگاه اســتقالل مبالغ قابل توجهي دالر به حســاب اين دو بازيكن واريز كند تا دســت افتخاري براي گرفتن امضاي تمديــد قرارداد با آنها باز باشــد اما پولي به حســاب اين بازيكنان واريز نشد تا افتخاري هم عرصه را پيرامون خــود تنگتر ببيند و به تهران بازگردد و اســتعفايش را به وزارت ورزش بدهد. بدون شــك اين اقدام ناتواني محض مديرعامل ســابق باشگاه استقالل در بيرون رفتن از مشكالت و پستي و بلنديها را نشان ميدهد و براي افكار عمومي آشكار ميسازد كه چه شخصيت شكنندهاي در اين سالها مديريت باشــگاه استقالل را برعهده داشته است.
اســتقالل روزگار غريبي را پشــت ســر ميگذارد. اســتقالل روزهاي نگران كننده را پيــش روي خود ميبينــد. تيمي كه قهرمان جام حذفي شــده بود، تيمــي كه به مرحله يك هشــتم نهايي رســيده و ملي پوشــان مهمي در جــام جهاني داشــت، دورنمايي از يــاس و نااميدی پيش روي خــود ميبيند. تيمــي كه حتي بازيكنانــش از اردوي تركيه به وضــع موجود اعتراض ميكنند و هيــچ نقطه اميدواري پيــش روي خود نميبينند. اين تصوير اســتقاللي اســت كــه قراربود در فصــل جديد براي قهرماني در آســيا گام بــه رقابتها بگذارد. اين تصوير اســتقاللي اســت كه كمتــر از01 روز مانده به شــروع ليــگ مديرعاملش از زير بارمشــكالت فــرار ميكند و عطاي كار را به لقايش ميبخشــد. آيا رفتار افتخاري جوانمردانه بود؟ پاســخش روشــن اســت...
مديري كــه بايــد در بهتريــن روزهاي اســتقالل با تامين بودجه كافي اوضاع را بيش از ايــن بر وفق مراد اســتقالل پيش ميبرد با اشتباههاي مديريتي خود برخي از ستارهها را از دســت داد و در تامين بودجــه كافي براي تمديد قرارداد با خارجيهــا هم ناتوان بود تا چنين شرايط مبهمي پيش روي استقالل قرار بگيرد. آن روز كه بارها به مديرعامل استقالل توصيه شد طوري سياستگذاري نكند كه تيام خودش را تافتهاي جــدا بافته بداند و بهترين راه اين بــود كه با مهاجمي همطراز او قرارداد ببندد تا تيام گربــه رقصاني نكند، مديرعامل استقالل در خواب بود و به اين توصيهها هيچ توجهي نداشت.
اگــر افتخــاري در فرصتي كــه پيشتر داشــت با مهاجمــي همچون مهــدي ترابي قرارداد ميبســت شــايد امروز همچنان روي صندلي مديريت باشگاه استقالل بود و مجبور به استعفا نميشد اما او حقيقتا فوت و فن بازي در نقل و انتقاالت را بلد نبود و با اشــتباههاي سيســتماتيك اســتقالل را به نقطهاي رساند كه حــاال صداي اعتــراض تمــام بازيكنان از اردوي تركيه به آســمان بلند شده. اعتراضي كه مشــخص نيســت چرا از دل تيمي بيرون ميآيد كه تازگيها قهرمان جام حذفي شــده، به مرحله يك هشــتم نهايي ليــگ قهرمانان آســيا صعود كرده و تعــداد قابل توجهي ملي پوش در جام جهاني داشــته اســت. استقالل از پنجره نقل و انتقــاالت هم محروم نبود كه تصور كنيــم اوضاعي بحراني دارد اما مديريت باشگاه اســتقالل آنقدركار را به حال خود رها كرد كه فضاي مثبت استقالل بعد از قهرماني در جام حذفي و صعود به مرحله يك هشــتم نهايي ليگ قهرمانان آســيا به فضايي آكنده از ياس و نااميدي بدل شد.
به هرحال اين استعفا فقط يك استعفاي خشــك و خالــي نيســت. ايــن كنارهگيري شكســتي بزرگ در عرصه مديريت باشــگاه استقالل از ســوي فردي محســوب ميشود كه پيــش از اين بارها دربارهاش گفته شــد؛ ظرفيــت مديريت در باشــگاه بزرگي همچون اســتقالل را ندارد. استقالل به واقع مديري را در خود ميطلبــد كه با همه زواياي مديريتي در اين باشگاه آشنا باشد و بداند كه در كوران نقل و انتقاالت بايد چه سياســتي را در پيش بگيرد. شــايد انتخاب فتحي و يا مدير ديگري در آينده براي اســتقالل نقطه اميدي باشد اما نميشــود با قطعيت گفت كه در فصل جاري استقالل شــرايط مناسبي را در پيش بگيرد و بتواند براي قهرماني با ديگر تيمها رقابت كند. شايد اگر افتخاري قدري تامل ميكرد و آينده استقالل برايش اهميت داشت، چنين شرايط مبهم و نااميد كنندهاي پيش روي آبيها قرار نميگرفت اما كنارهگيري اين مرد باعث شــد استقالل بيش از همه در يك بحران فكري قرار بگيرد و با آشفتگي روحي و رواني مواجه شود.
پرسش بزرگي كه ذهن همه استقالليها را در برگرفته اين اســت كه استقالل با فتحي و ديگران چه سرنوشــتي خواهد داشــت؟ آيا ازچاله به چاه خواهد افتاد؟
اين استعفا فقط يك استعفاي خشك و خالي نيست. اين كنارهگيري شكستي بزرگ در عرصه مديريت باشگاه استقالل از سوي فردي محسوب ميشود كه پيش از اين بارها دربارهاش گفته شد؛ ظرفيت مديريت در باشگاه بزرگي همچون استقالل را ندارد. استقالل به واقع مديري را در خود ميطلبد كه با همه زواياي مديريتي در اين باشگاه آشنا باشد و بداند كه در كوران نقل و انتقاالت بايد چه سياستي را در پيش بگيرد.